بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سیری در سیره نبوی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سیری در سیره نبوی

بریده‌هایی از کتاب سیری در سیره نبوی

نویسنده:مرتضی مطهری
انتشارات:انتشارات صدرا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۲۶ رأی
۴٫۸
(۲۶)
جوانی از من پرسید که آیا این کار ضرورتی یا حسنی دارد یا نه؟ اگر بناست مکتب امام حسین علیه‌السلام احیا بشود، آیا ذکر مصیبت امام حسین هم ضرورتی دارد؟ گفتم بله، دستوری است که ائمه اطهار به ما داده‌اند و این دستور فلسفه‌ای دارد و آن اینکه هر مکتبی اگر چاشنیی از عاطفه نداشته باشد و صرفا مکتب و فلسفه و فکر باشد، آنقدرها در روحها نفوذ ندارد و شانس بقا ندارد، ولی اگر یک مکتب چاشنیی از عاطفه داشته باشد، این عاطفه به آن حرارت می‌دهد.
|قافیه باران|
راستی حیرت‌آور نیست که مردی «اُمّی» و درس‌نخوانده از میان مردمی بی‌سواد (اُمّیون) و در سرزمینی که جز جهل و فساد و خودخواهی و خودپرستی اثری در آن نیست، بپا خیزد و نهضتی چنین مبارک و میمون و پرثمر ایجاد نماید؟! آری، «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفاءً وَ اَمّا ما ینْفَعُ النّاسَ فَیمْکثُ فِی الاَْرْضِ» . صَدَقَ اللّه‌ُ الْعَظیمُ.
littel dark age(محمد)
بشر امروز پس از اینهمه موفقیتهای علمی، دردمندانه می‌نالد. از چه می‌نالد؟ کسریها و کمبودهایش در کدام ناحیه است؟ آیا جز در ناحیه خُلق و خوی و «آدمیت» است؟ بشر امروز از نظر علمی و فکری پا به جایی نهاده که آهنگ سفر افلاک کرده و سقراطها و افلاطونها باید افتخار شاگردی‌اش را بپذیرند، اما از نظر روح و خوی و منش، یک «زنگی مستِ تیغِ بُرّان به دست» بیش نیست.
minoo_tt
اسلام برای نجات توحید دستور اقدام می‌دهد، ولی این معنایش این نیست که می‌خواهد توحید را به زور وارد قلب مردم کند بلکه عواملی را که سبب شده است توحید از بین برود از بین می‌برد؛ عوامل که از بین رفت فطرت انسان به سوی توحید گرایش پیدا می‌کند. مثلاً وقتی تقالید، تلقینات، بتخانه‌ها و بتکده‌ها و چیزهایی را که وجود آنها سبب می‌شود که انسان اصلاً در توحید فکر نکند از بین برد، فکر مردم آزاد می‌شود به تعبیری که قرآن درباره حضرت ابراهیم می‌فرماید.
کبوتر
زنی از اشراف قریش دزدی کرده است. به حکم قانون اسلام دست دزد باید بریده شود. وقتی قضیه ثابت و مسلّم شد و زن اقرار کرد که دزدی کرده‌ام، می‌بایست حکم درباره او اجرا می‌شد. اینجا بود که توصیه‌ها و وساطتها شروع شد. یکی گفت: یا رسول اللّه‌! اگر می‌شود از مجازات صرف نظر کنید، این زن دختر فلان شخص است که می‌دانید چقدر محترم است، آبروی یک فامیل محترم از بین می‌رود. پدرش آمد، برادرش آمد، دیگری آمد که آبروی یک فامیل محترم از بین می‌رود. هر چه گفتند، فرمود: محال و ممتنع است، آیا می‌گویید من قانون اسلام را معطل کنم؟! اگر همین زن یک زن بی‌کس می‌بود و وابسته به یک فامیل اشرافی نمی‌بود، همه شما می‌گفتید بله دزد است، باید مجازات بشود. آفتابه‌دزد مجازات بشود، یک فقیر که به علت فقرش مثلاً دزدی کرده مجازات بشود، ولی این زن به دلیل اینکه وابسته به اشراف قریش است و به قول شما آبروی یک فامیل اشرافی از بین می‌رود مجازات نشود؟! قانون خدا تعطیل‌بردار نیست.
کبوتر
ابوالعلاء گفت: من این قانون اسلام را نمی‌فهمم چطور است که در یک جا می‌گوید دیه یک دست پانصد دینار است و در جای دیگر می‌گوید اگر دزدی کرد، حتی به خاطر ربع دینار بریده شود. ارزشش چقدر است؟ ربع دینار یا پانصد دینار؟ چطور تا دو هزار درجه نوسان پیدا می‌کند؟ سید مرتضی فرمود: عِزُّ الاَْمانَةِ اَغْلاها، وَ اَرْخَصَها ذُلُّ الْخِیانَةِ فَافْهَمْ حِکمَةَ الْباری دست به معنای این عضو گوشتی احترام ندارد. اگر می‌گویند دیه دست پانصد دینار است، دست امین احترام دارد. احترام مال انسانیت و امانت است؛ عزتِ امانت است که قیمتش را بالا برده است، و ذلتِ خیانت و دزدی است که این قدر درجه را پایین می‌آورد. امانت ارزش را بالا می‌برد، خیانت ارزش را پایین می‌آورد.
کبوتر
هرگز انبیاء در سیره و روش خودشان، برای رسیدن به حق از باطل استفاده نمی‌کنند
زهرا
در اینجا یک نکته دیگر را باید عرض کنم: اینکه عرض کردم در هنر سبکها مختلف است، در شعر سبکها مختلف است، در تفکر سبکها مختلف است، در عمل سبکها مختلف است، این برای آدمهایی است که سبک داشته باشند. اکثریت مردم اصلاً سبک ندارند. خیلی افراد که شعر می‌گویند اصلاً سبک ندارند، سبک سرش نمی‌شود. خیلی از هنرمندها (شاید کوبیستها این طور باشند) اساسا سبک سرشان نمی‌شود. خیلی از مردم در تفکرشان اصلاً سبک و منطق ندارند؛ یک دفعه به نقل استناد می‌کند، یک دفعه به عقل استناد می‌کند، یک دفعه حسی می‌شود، یک دفعه عقلی می‌شود.
littel dark age(محمد)
مثلاً مرحوم مجلسی اگر طب هم بخواهد بنویسد، می‌خواهد طبی بنویسد بر اساس منقولات؛ و چون تکیه‌اش روی منقولات است، خیلی اهمیت هم نمی‌دهد به صحیح و[ سقیمش ]یا لااقل در کتابهایش همه را جمع می‌کند. اگر می‌خواهد در سعد و نحس ایام هم بنویسد، باز به منقولات استناد می‌کند.
littel dark age(محمد)
به هر حال کتابی نوشته‌اند راجع به هنر اسلامی که سبک هنر اسلامی یک سبک مخصوص به خود است. در دنیای اسلام، در تمدن اسلامی یک سبک[ در هنر ]به وجود آمد مخصوص به خود، و البته مثل همه سبکهای دیگر ممکن است در آن اقتباسهایی از جاهای دیگر شده باشد ولی خودش هم استقلال دارد و سبک مخصوص به خود است.
littel dark age(محمد)
یا جابِرُ اِنَّ هذَا الدّینَ لَمَتینٌ فَأوْغِلْ فیهِ بِرِفْقٍ فَاِنَّ الْمُنْبَتَّ لا اَرْضا قَطَعَ وَ لا ظَهْرا اَبْقی. ای جابر! دین اسلام دین بامتانتی است، با خودت با مدارا رفتار کن. بعد می‌فرماید ـ چه تشبیه عالیی! ـ جابر! آن آدمهایی که خیال می‌کنند با فشار آوردن بر روی خود و سخت‌گیری بر خود زودتر به مقصد می‌رسند اشتباه می‌کنند، اصلاً به مقصد نمی‌رسند. مَثَل آنها مَثَل آن آدمی است که مرکبی به او داده‌اند که از شهری به شهری برود؛ او خیال می‌کند هر چه به این مرکب بیشتر شلاّق بزند و فشار بیاورد زودتر می‌رسد. چند منزل اول را با یک منزل به یک روز می‌رود ولی یک وقت متوجه می‌شود که حیوان بیچاره را زخمی کرده و حیوان از راه مانده و جابجا ایستاد؛ به مقصد نرسید، مرکبش را هم مجروح و ناقص کرد. فرمود: آدمی که بر روی خود فشار می‌آورد و زائد بر استعداد خویش بر خودش تحمیل می‌کند خیال می‌کند زودتر به مقصد می‌رسد، او اصلاً به مقصد نمی‌رسد؛ روحش مثل مرکبی می‌شود که زخم برداشته باشد، از راه می‌ماند و دیگر قدم از قدم بر نمی‌دارد. نسبت به مردم هم همین طور است.
minoo_tt
حقیقتی که از راه عقل محض به دست می‌آید نمی‌تواند آن حرارت اعتقاد زنده‌ای را داشته باشد که تنها به الهام شخصی حاصل می‌شود.
minoo_tt
در هیچ دوره‌ای مانند عصر جدید در باره عدالت، آزادی، برادری، انساندوستی، صلح و صفا، راستی و درستی، امانت و صداقت، احسان و خدمت سخن گفته نشده است، و در هیچ عصری هم مانند این عصر بر ضد این امور عمل نشده است.
minoo_tt
گاهی یک تک مصراع ضررش برای یک ملت صدبار از وبا و طاعون بیشتر است. از آن تک‌مصراع‌های گمراه‌کننده در دنیا یکی همین است: «کار پاکان را قیاس از خود مگیر» . البته این تک مصراع از نظر گوینده‌اش یک معنا دارد و در میان ما معنایی دیگر رایج است.
|قافیه باران|
یک طبیب، طبیب سیار است، قانع نیست به اینکه مریضها به او مراجعه کنند، او به مریضها مراجعه می‌کند و سراغ آنها می‌رود. پیغمبر سراغ مریضهای اخلاقی و معنوی می‌رفت. در تمام دوران زندگی‌اش کارش این بود.
|قافیه باران|
لهذا امام حسین می‌تواند پیشوا باشد، چون تمام مشخصات بشری را دارد. او هم وقتی که جوان رشیدش می‌آید از او اجازه می‌خواهد، دلش آتش می‌گیرد و صد درجه از من و تو عاطفه فرزنددوستی‌اش بیشتر است ـ و عاطفه از کمالات بشریت است ـ ولی در مقابل رضای حق پا روی همه اینها می‌گذارد.
ادریس
این فلسفه‌ها و سازمانها و اعلامیه‌ها و قطعنامه‌ها سودی به انسان محروم نبخشید، بلکه نتیجه معکوس داد و «سرکنگبین صفرا فزود» ؛ ریسمانهایی که به نام بالا کشیدن او از قعر چاه به وجود آمده، به صورت حلقه‌هایی دور گلویش پیچیده و بیش از پیش آن را فشار می‌دهد.
کاربر ۱۵۳۵۶۰۳
اگر انسان از آزادی خودش دفاع کند از خودش دفاع کرده اما اگر از آزادی دیگری دفاع کند از آزادی دفاع کرده که خیلی مقدستر است.
~fatemeh♡
انسان بیولوژی، انسان بالقوّه اجتماعی است نه انسان بالفعلِ اجتماعی. اگر انسانی بر ضد انسانیت قیام کند؛ آن انسانی که بر ضد آزادی قیام کرده، بر ضد توحید قیام کرده، بر ضد عدالت قیام کرده، بر ضد راستی و درستی قیام کرده، بر ضد همه خوبیها قیام کرده، او از ابتدا احترام ندارد، خون و مالش احترام ندارد؛
~fatemeh♡
جمله‌ای دارد مولای متقیان علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه در تعریف زهد که دیگر بهتر از این نمی‌شود گفت. تعریف زهد را از علی باید گرفت. می‌فرماید: «اَلزُّهْدُ کلُّهُ بَینَ کلِمَتَینِ مِنَ الْقُرْآنِ» زهد در دو جمله قرآن بیان شده (یعنی زهد، این خشکه‌مقدس‌بازی‌ها نیست، زهد به روح انسان مربوط است) آنجا که در سوره حدید می‌فرماید: «لِکیلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکمْ وَ لا تَفْرَحوا بِما اتیکمْ» اینکه برسید به این مرحله که اگر دنیایی که دارید از شما گرفته شد غمزده نشوید، غم دنیا شما را نگیرد، و اگر چیزی ندارید، دنیا یکمرتبه به شما رو بیاورد، شادی زده نشوید؛ و به عبارت دیگر اگر تمام دنیا در دست شماست، چنانچه آن را از شما بگیرند تو همان آدم باشی که هیچ چیز نداشته باشی، و همه دنیا را هم به تو بدهند تو همان آدم باشی.
Mohammad Salehi

حجم

۲۰۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۲۰۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۶۰%
تومان