بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیوان شهریار | صفحه ۲۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیوان شهریار

بریده‌هایی از کتاب دیوان شهریار

انتشارات:طاقچه
امتیاز:
۴.۶از ۷۶۹ رأی
۴٫۶
(۷۶۹)
چشم از او جلوه از او ما چه حریفیم ای دل
ka'mya'b
‫حیدربابا ، ز راه تو کج گشت راه من‬ ‫حیدربابا ، یوْلوم سنن کج اوْلدی‬ عمرم گذشت و ماند به سویت نگاه من‬ ‫عؤمروْم کئچدی ، گلممه دیم ، گئج اوْلدی‬ دیگر خبر نشد که چه شد زادگاه من‬ هئچ بیلمه دیم گؤزللروْن نئج اوْلدی‬ هیچم نظر بر این رهِ پر پرپیچ و خم نبود‬ ‫بیلمزیدیم دؤنگه لر وار ، دؤنوْم وار‬ ‫هیچم خبر زمرگ و ز هجران و غم نبود‬ ‫ایتگین لیک وار ، آیریلیق وار ، اوْلوْم وار‬
book reader
اهل دردی که زبان دل من داند نیست
سرو
چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم
Hosna
کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست
حیران
جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود
جو مارچ
فلک همیشه به کام یکی نمیگردد که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست
سپهر
من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان گردون کجا به فکر سامان من بیفتد
کاربر ۱۳۸۰۱۷۲
بی تو با مرگ عجب کشمکشی من کردم
Mina
عزیز من دل عاشق که از آهن نخواهد شد
Mina
چاغیر زهرانی عاشورایه گلسین ( بوگون کرب بلا ویران اولوب دیر ) (حسین أوز قانینا غلطان اولوب دیر )
KOSAR
( بوگون کرب بلا ویران اولوب دیر ) (حسین أوز قانینا غلطان اولوب دیر )
^^
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
mani.shokravi
سیاهی شب هجر و امید صبح سعادت سپید کرد مرا دیده تا دمید سپیده
:)
تو تشنه غزل شهریار و من به که گویم که شعرتر نتراود برون ز طبع حزینی
خانم امید
تو شهریار علی گو که در کشاکش حشر علی و آل به امداد میرسد ما را
خانم امید
تو شهریار علی گو که در کشاکش حشر علی و آل به امداد میرسد ما را
sajjad hz
تو شهریار علی گو که در کشاکش حشر علی و آل به امداد میرسد ما را
@amir
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
Dayana
تو شهریار علی گو که در کشاکش حشر علی و آل به امداد میرسد ما را
زهرا سادات

حجم

۲۷۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۲۷۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان