بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیوان شهریار | صفحه ۶۸ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیوان شهریار

بریده‌هایی از کتاب دیوان شهریار

انتشارات:طاقچه
امتیاز:
۴.۶از ۷۷۱ رأی
۴٫۶
(۷۷۱)
یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست دردانه ام ز چشم گریان من بیفتد
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست درد آن بود که از پا درمان من بیفتد
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت تحمل گفتی و من هم که کردم سال ها اما چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
لبخند کن معاوضه با جان شهریار تا من به شوق این دهم و آن ستانمت
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
آنچه به غفلت گذشت عمر نخواندم عمر دگر خواهم از خدا به غرامت
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست به زندگانی من فرصت جوانی نیست من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار خدای شکر که این عمر جاودانی نیست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
چه عالمی که دلی هست و دلنوازی نه چه زندگی که غمم هست و غمگسارم نیست به لاله های چمن چشم بسته می گذرم که تاب دیدن دلهای داغدارم نیست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
من اختیار نکردم پس از تو یار دگر به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست ماه من نیست در این قافله راهش ندهید کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
فلک همیشه به کام یکی نمیگردد که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
چه جای ناله گر آغوشم از سه تار تهی است که نغمه قلمم شور و چارگاه من است
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی که دلپسند تو ای دوست دل بخواه من است
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
پاشو ای مست که دنیا همه دیوانه تست همه آفاق پر از نعره مستانه تست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا جائی که کند ناله عاشق اثر اینجاست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
در شهر ما گناه بود عشق و شهریار زندانی ابد به سزای گناهش است
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
من دلبخواه خویش نجستم ولی خدا با هر کس آن دهد که به جان دلبخواهش است
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
ماهم که هاله ای به رخ از دود آهش است دائم گرفته چون دل من روی ماهش است
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
ای چشم خمارین تو و افسانه نازت وی زلف کمندین من و شبهای درازت شبها منم و چشمک محزون ثریا با اشک غم و زمزمه راز و نیازت بازآمدی ای شمع که با جمع نسازی بنشین و به پروانه بده سوز و گدازت
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰

حجم

۲۷۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۲۷۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان