بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سایه‌ی سنگین خانم الف | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سایه‌ی سنگین خانم الف

بریده‌هایی از کتاب سایه‌ی سنگین خانم الف

انتشارات:نشر برج
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۱۵ رأی
۳٫۲
(۱۵)
برایش توضیح داده بود که پیچاپیچ لالهٔ گوش، جنینی سروته را به ذهن متبادر می‌کند؛ جنینی که در جست‌وجوی نور است، و ممکن است با تحریک مناسب اعصاب مرکزی آن جنین مینیاتوری، بتوان بدن را به‌تمامی درمان کرد
hamtaf
امیدِ ناگفتهٔ خانم الف این است که با کوتاه‌کردن موها ریشه‌هایشان محکم می‌شوند و بعد دیگر نمی‌ریزند. طرز فکر او از باورهای عامیانه، که برای من بسته به موقعیت سرگرم‌کننده یا عصبانی‌کننده‌اند، پر شده است.
hamtaf
«مهم است که حساب‌هایتان را از هم جدا کنید؛ چون حساب عشق و پول از هم سواست».
hamtaf
مردم پُرند از خاطرات حسی، خاطرات گرمی که به آن رجوع می‌کنند؛ اما من نه؛ راحت هرچه را که قابل دیدن نباشد پاک می‌کنم.
hamtaf
برخلاف امیدی که در ماست، در هم حل‌ناشدنی هستیم.
Mitir
تا خانه قدم زدیم؛ ما سه نفر، تنها؛ پدر و مادر و مترسک کوچک غمگینی که تا دم در دست ما را رها نکرد، انگار بخواهد بگوید که فهمیده است، فهمیده است که آدم‌ها می‌روند، آدم‌ها می‌روند و تمام می‌شود، برای همیشه می‌روند؛ اما ما می‌مانیم، نمی‌گذارد برویم، دست‌کم تا وقتی که این‌چنین کنار هم نگهمان داشته است.
Mitir
اگر دنبال رابطه گشتن بین دینامیک مرگ و قصور در زندگی امر معناداری است، آنگاه چه پایانی در انتظار من است؟
Mitir
پس از سال‌ها هم‌خانگی پیش می‌آید که به هر طرف بچرخی نشانه‌هایی سر برآورند از کسی که این‌همه مدت فضای خانه را با او سهیم شده‌ای.
Mitir
خنده‌دار است، نه خنده‌دار که آزاردهنده است: با مدرک فیزیک محض، تخصص تئوری میدان‌های کوانتومی و آشنایی عمومی با فرمول‌نویسی پیشرفتهٔ ریاضی نمی‌توانم در سر پسر خودم فروکنم که چرا ضرب هر عددی در صفر، صفر می‌شود.
Mitir
به عقیدهٔ من، پدر و مادر شدن، مدام در معرض تحقیرشدن قرارت می‌دهد.
Mitir
اغلب پیش می‌آید که دلمان می‌خواهد بعضی قصور را وقت معاشرت با دیگران به روی هم بیاوریم، انگار شاهد می‌خواهیم یا شریک جرم، یا بزدلانه به دنبال اینیم که با حضور غریبه‌ها عکس‌العمل‌های احتمالی طرف مقابل را محدود کنیم.
Mitir
میان عشاق گاهی باب گفت‌وگویی باز می‌شود که وقتی از آستانه‌شان گذشتی، ناگزیر تو را به عمق تاریکشان می‌کشند.
Mitir
خودم را در اوج حیاتمان می‌بینم، در نهایت درخشش گذرای آن. از خودم می‌پرسم که چقدر می‌پاید و چطور می‌شود به‌تمامی چشیدش
Mitir
میان عشاق گاهی باب گفت‌وگویی باز می‌شود که وقتی از آستانه‌شان گذشتی، ناگزیر تو را به عمق تاریکشان می‌کشند.
Mitir
میان عشاق گاهی باب گفت‌وگویی باز می‌شود که وقتی از آستانه‌شان گذشتی، ناگزیر تو را به عمق تاریکشان می‌کشند.
Mitir
میان عشاق گاهی باب گفت‌وگویی باز می‌شود که وقتی از آستانه‌شان گذشتی، ناگزیر تو را به عمق تاریکشان می‌کشند.
Mitir
شاید هم، عصر ما تنها در نظر خودمان این‌قدرپرآشوب و خطیر است، چنان‌که زمان رناتو به نظر او پرآشوب و خطیر می‌آمد؛ چراکه ما آسیب‌پذیریم و هر عصر، خودبینانه، ادعای مصیبت‌زدگی دارد.
Mitir
شبیه خانواده‌ای نوپاییم: ابری متراکم از خودمحوری که در خطر انفجار است.
Mitir
وقتی رابطه‌ای از هم می‌گسلد، بهتر است که شفاف و همیشگی باشد
Mitir
هر عشقی، در درازمدت، نیازمند کسی است که ببیندش و تصدیقش کند و بر آن صحه بگذارد، اگر نه ممکن است اصلاً عشق نباشد.
Mitir

حجم

۹۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۹۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۹,۰۰۰
تومان