بریدههایی از کتاب سایهی سنگین خانم الف
۳٫۲
(۱۵)
من بین دو آتش سوزان رنجش و توقع گیر افتادهام: یک طرف زن میانسالی بیمار و طرف دیگر بچهدبستانیای سرزنده، هر دو ولع دارند همهٔ نگاهها رو به خودشان باشد، از ترس اینکه ناپدید شوند.
نازنین بنایی
میان بیشمار چیزی که در این ده سال زندگی مشترک دربارهٔ همسرم آموختهام یکیاش همین عادت ناخوشایند تمایل به تنهاماندن است هنگام رنج. ناگهان از دسترس خارج میشود، نمیگذارد هیچکس تسلایش دهد، مرا مجبور میکند سرجای خودم بمانم و تماشاچی بیمصرف رنجبردنش باشم؛ امتناعی که گاه به ناجوانمردی تعبیرش میکنم.
نازنین بنایی
فیزیکدانها بلدند حجم زیادی از اطلاعات را سازماندهی کنند، چندبعدیاند و از همه مهمتر لب به شکایت نمیگشایند؛ دربارهشان اینطور میگویند.
hamtaf
آدمها در جسارتدادن به یکدیگر بخیلاند. فقط میخواهند به خود بقبولانند که تو از آنها کمتری.
Faeze
از لحظهٔ خاصی بهبعد، متقاعد شد که این بار نوبت پروردگار است که از او طلب مغفرت کند.
Mitir
وقتی از رناتو میگفت، انگار میخواست چیزی را به ما بفهماند؛ انگار میخواست تجربههای رابطهای هرچند بدعاقبت و کوتاه، ولی صادقانه و خالص را به ما منتقل کند. هر عشقی، در درازمدت، نیازمند کسی است که ببیندش و تصدیقش کند و بر آن صحه بگذارد، اگر نه ممکن است اصلاً عشق نباشد. بدون نگاه او ما در خطر بودیم.
نازنین بنایی
هر عشقی، در درازمدت، نیازمند کسی است که ببیندش و تصدیقش کند و بر آن صحه بگذارد، اگر نه ممکن است اصلاً عشق نباشد.
Mary gholami
پایان نه مختصرترین اهمال را بر ما میبخشاید، نه نادیدهانگاشتنیترین قصور
AS4438
گفتم:
- خب دیگر، مواظب خودت باش.
خندید. نیازی به تظاهر نبود. مرگ از پیش آنجا بود. کنار ما، نیمهٔ خالی تخت را اشغال کرده بود و آرام منتظر بود.
Mitir
- برای چه چیز او بیشتر از همه دلت تنگ میشود؟
نورا نیازی به تعمق نداشت، برایش روشن بود.
- برای آن روشی که با آن به ما جسارت میداد. آدمها در جسارتدادن به یکدیگر بخیلاند. فقط میخواهند به خود بقبولانند که تو از آنها کمتری.
z.gh
- فرق چندانی بین مرگ آدمها با هم وجود ندارد. همه با کمآمدن نفس میمیرند.
نسیم رحیمی
- کشفیات علمی نه میانهای با زندگی آسوده دارند، نه با همسران ناسازگار.
نسیم رحیمی
هر دویمان داشتیم تسلایی کوچک و شخصی سرهم میکردیم. در برابر مرگ دیگران کاری نمیشود کرد، مگر خلق چیزی که تسکینمان دهد، انتساب آخرین دلواپسیِ درگذشته به خودمان، گذاشتن اتفاقها کنار هم به ترتیبی منطقی.
نازنین بنایی
منطقاً مرگ هرکس، تا اندازهای، چیزی را که در زندگی بوده منعکس میکند.
آزمین
آپارتمانی برهنه و بهیغمارفته؛ یک عمر زندگی که وقف اندوختن شده بود، بهسرعت جمع شده بود.
آزمین
اعتقاد به هر چیزی، حتی چیزی محسوس، پیچیده یا ساده به اقتضای نیاز، به هر روی بهتر از بیاعتقادی است.
آزمین
هر عشقی، در درازمدت، نیازمند کسی است که ببیندش و تصدیقش کند و بر آن صحه بگذارد، اگر نه ممکن است اصلاً عشق نباشد.
آزمین
فرق چندانی بین مرگ آدمها با هم وجود ندارد. همه با کمآمدن نفس میمیرند.
hamtaf
کسانی که از ما مراقبت میکنند هرگز چنانکه دلخواه ماست دقیق نیستند، اما باید راضی باشیم، همین هم زیادی است.
hamtaf
به عقیدهٔ من، پدر و مادر شدن، مدام در معرض تحقیرشدن قرارت میدهد.
hamtaf
حجم
۹۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۹۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۹,۰۰۰
تومان