بریدههایی از کتاب داس مرگ
۴٫۴
(۲۰۸)
ولی آن ضربالمثل چه بود؟ وقت مردن همهٔ دنیا فامیل آدم میشوند.
TIAM
کنار خیابون، نقطهٔ آغاز کارهای بسیاری بوده. برداشتن گام اول، میتونه آغاز سفری باشه که زندگیت رو تغییر میده.
مه سیما
«دنیا دوست داره از کسانی که رفتار زشت دارن ستاره بسازه.»
Nepenthe
به نظر من همهٔ زنهای جوون، نفرین شدهن که زنجیرهای از حماقت محض از خودشون نشون بدن و نفرین همهٔ مردهای جوون هم نادونی مطلقه.
ATIYEH
چرا آدم عاقل باید دلش بخواهد بیشتر از یک بار نوجوان باشد؟
TaRi
بیخبری او موجب آرامشش بود
Z.B
چون اگر گُدارد به توانایی روئَن در انجام این کار ایمان نداشت، پس چرا چنین چالشی را در برابرش قرار داده بود؟
Z.B
آنچه باعث تنفرش میشد این بود که از این کار متنفر نبود.
Z.B
همیشه همان چیزی را میخواهیم که نمیتوانیم به دست بیاوریم.
Z.B
اما داس بودن، یعنی هر ساعتِ هر روز داس هستید. تمام وجودتان با این شغل تعریف میشود و تنها در رویاهایتان از این یوغ رها میشوید.
اما گاهی در رؤیاهایم هم در حال خوشهچینی هستم...
G.H.M
احکام داسها ۱) جانها را بگیر.
ن. عادل
قدرت مرگوزندگی را نمیتوان سهلانگارانه به دست دیگران سپرد، این کار باید تنها با احتیاطی خویشتندارانه و ثقیل انجام شود. رسیدن به مقام داسی نباید بههیچوجه آسان باشد. ما که داسشهر را بنیان نهادهایم، خود با سختیهایی در این مسیر مواجه شدهایم و باید مطمئن شویم آنان که در این رسالت به ما میپیوندند نیز با آزمونی رودررو میشوند که نه فقط آموزنده است، بلکه دگرگونکننده نیز هست. داس بودن، والاترین پیشهٔ بشریت است و به دست آوردن آن باید تا اعماق روح فرد را بشکافد مبادا هیچ داسی هرگز بهای انگشتری را که بر دست دارد از یاد ببرد.
البته از نظر آنان که از بیرون مینگرند، ممکن است این مراسم ورودی چنان ظالمانه باشد که در خیال نگنجد. به همین خاطر هم این مراسم باید برای همیشه به صورت آیینی پنهان باقی بماند.
mah_s
برتری دادن رحم بر وظیفه. در هر خوشهچینی درسی بود و درس امروز به این زودیها از یاد سیترا نخواهد رفت. قداست قانون... و فرزانگی برای درک اینکه کِی باید آن را زیر پا گذاشت.
h.sh
آدم چطور با یک قاتل رودررو میشود؟ نه کسی که از سوی اجتماع اجازهٔ کشتن دارد، بلکه یک قاتل حقیقی. فردی که بدون کسب اجازه و رضایت جامعه جان انسانی را به طور دائمی میگیرد؟
امیررضا عابدین پور
آدم چطور با یک قاتل رودررو میشود؟ نه کسی که از سوی اجتماع اجازهٔ کشتن دارد، بلکه یک قاتل حقیقی. فردی که بدون کسب اجازه و رضایت جامعه جان انسانی را به طور دائمی میگیرد؟
امیررضا عابدین پور
آدم چطور با یک قاتل رودررو میشود؟ نه کسی که از سوی اجتماع اجازهٔ کشتن دارد، بلکه یک قاتل حقیقی. فردی که بدون کسب اجازه و رضایت جامعه جان انسانی را به طور دائمی میگیرد؟
امیررضا عابدین پور
ما همان موجوداتی نیستیم که در گذشته بودیم.
پس اگر دیگر انسان نیستیم، چه هستیم؟
....
وقتی عمل مقدس خوشهچینی آرامآرام به قتلهای دوران میرایی تبدیل میشد، چرا چنین چیزهایی اهمیت داشتند؟
امیررضا عابدین پور
بعضیها میخوان به شهرت برسن که بتونن دنیا رو عوض کنن و بعضیها برای اینکه دنیا رو به بند بکشن. گُدارد از دستهٔ دومه.
امیررضا عابدین پور
«کمی لذت میبردی ـ سایهای از اونچه که امکانپذیره. بدون تهدید رنج، نمیتونیم لذت حقیقی رو احساس کنیم. بهترین تجربهای که در اون حالت میتونیم داشته باشیم، دلخوشیه.»
امیررضا عابدین پور
حجم
۳۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
حجم
۳۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
قیمت:
۱۴۳,۰۰۰
۷۱,۵۰۰۵۰%
تومان