بریدههایی از کتاب داس مرگ
۴٫۴
(۲۰۸)
«من اینو میدونم، تو اینو میدونی اما مردم هر چیزی که دلشون بخواد رو باور میکنن.»
یک مشکل لاینحل، sky
متولد شدن به معنای حکم مرگ است
ᶜʳᶻ
امید در سایهٔ ترس، قدرتمندترین نیروی انگیزهبخش دنیاست.
مارتینوس بایرینک
«یه بار عذرخواهی کافیه. مخصوصاً وقتی از ته قلبت باشه.»
AGHchengez
آدمیزادها ذاتاً درنده هستن.
ᶜʳᶻ
آیا جهانی بدون مرگ، همه را با هم غریبه میکند؟
سقف پاره کن!
وقت مردن همهٔ دنیا فامیل آدم میشوند.
AGHchengez
بزرگترین آرزوی من برای بشریت، صلح، آرامش و شادمانی نیست. این است که هر بار شاهد مرگ کس دیگری هستیم، همچنان بخش کوچکی از وجود همهٔ ما هم بمیرد. چون تنها رنج همدلی است که ما را انسان نگه میدارد. اگر آن را از دست بدهیم، هیچ خدایی نمیتواند به دادمان برسد.
TIAM
او عهد سکوت بسته بود.
Nika
واسه مدرسه دربارهٔ فارادِی تحقیق کردم.
{بانو راد}
همون لحظهای که مرگ رو شکست دادیم، از طبیعت خارج شدیم
آنه
با اینکه قفسش از طلا بود اما به هر حال در قفسی گرفتار شده بود.
نویسنده
«دنیا دوست داره از کسانی که رفتار زشت دارن ستاره بسازه.»
آنه
به نظر من، همه بیگناه هستند؛ حتی گناهکاران. همهٔ آدمها گناهانی دارند و با اینحال، همهشان خاطرهای از معصومیت کودکی را به یاد دارند، فرقی نمیکند چند لایه زندگی دورِ آن پیچیده باشد. انسانیت، بیگناه است؛ انسانیت، گناهکار است و هر دو، حقایقی غیرقابل انکارند.
یک مشکل لاینحل، sky
او اعلام کرده بود: «قراره یه خالهٔ جدید داشته باشی، روئَن. عالی نیست؟»
این ماجرا حسابی لج مادر روئَن را درآورده بود
ن. عادل
فریاد زد: «تو یه هیولایی! بدترین نوع هیولا، چون فقط نمیکُشی بقیه رو هم به قاتلهایی مثل خودت تبدیل میکنی.»
«دیدگاهت ایراد داره. طعمه همیشه شکارچی رو به شکل هیولا میبینه. به چشم غزال، شیر یه موجود پلیده. به چشم موش، عقاب تجسم شیطانه.» یک قدم جلوتر آمد، هنوز معاون کشیش را محکم نگه داشته بود.
«تو میخوای عقاب باشی یا موش، روئَن؟ به آسمون پر میکشی یا سرآسیمه فرار میکنی؟ چون امروز فقط همین دو گزینه پیشِ روته.»
یک مشکل لاینحل، sky
«هیچکدوم از چیزهایی که یاد میگیریم بیفایده نیستن.»
Lida
من سؤالهای رُک رو دوست دارم. صداقت روح رو نشون میدن
آبی ترین مرواریدِ آسمونی
شایعه بود که روی راههایی کار میکنند که آدم را به دوران نوجوانی برگردانند؛ که به نظر روئَن مسخره بود. چرا آدم عاقل باید دلش بخواهد بیشتر از یک بار نوجوان باشد؟
Hosna.Thr
وقتی سوختنشان را تماشا میکرد، فکر کرد: من هیولای هیولاها شدهم. قصاب شیرها. جلّاد عقابها.
سپس، در حالی که تلاش میکرد ردا زیر پایش گیر نکند، از دوزخی که همهچیز را در خود میسوزاند و هیچچیزی مگر استخوانهایی چنان سوخته که هرگز قابل احیاء نبودند از داس گُدارد و پیروانش باقی نمیگذاشت، با قدمهایی بلند از آنجا دور شد.
StarShadow
حجم
۳۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
حجم
۳۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۴۸ صفحه
قیمت:
۱۴۳,۰۰۰
۷۱,۵۰۰۵۰%
تومان