بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب متفکران بزرگ | صفحه ۱۲ | طاقچه
۴٫۱
(۵۹)
ریشهٔ بسیاری از مشکلاتی که با خودمان و بقیه داریم، رفتار دفاعی است. رفتار دفاعی منجر به این می‌شود که تقصیر را گردن این و آن بیندازیم، نقد منطقی را حمله‌ای بی‌رحمانه تلقی کنیم و به جای صداقت، به متلک و کنایه رو بیاوریم.
shahram naseri
بهترین کتابی که دربارهٔ فلسفه می‌توان خواند چیست؟ از نظر لائو تزو یک جلد کتاب (یا طومار) نیست. بلکه کتاب طبیعت است. جهان طبیعی ــ به ویژه صخره‌ها، آب، سنگ، درختان و ابرها ــ است که درس‌هایی از حکمت و آرامش به ما می‌دهد. فقط به شرط اینکه یادمان مانده باشد که بیشتر به طبیعت توجه کنیم.
shahram naseri
«سودمندیِ یک ظرف از خالی بودنش است». «خودتان را از همه چیز خالی کنید. بگذارید ذهنتان آرام شود». اگر زیادی مشغول و درگیر اضطراب یا بلندپروازی باشیم، هزاران لحظه از تجربهٔ انسانی را از دست می‌دهیم، همان چیزی که میراث طبیعی ما است. باید حواسمان باشد ببینیم چطور نور خورشید روی موج‌های برکه انعکاس می‌یابد، باید حواسمان به این باشد که صورت مردم موقع خندیدن چطور به نظر می‌رسد و به این احساس توجه کنیم که باد چطور با موهای ما بازی می‌کند. این تجربه‌ها ما را دوباره به بخش‌هایی از وجود خودمان پیوند می‌دهند.
shahram naseri
مارکوس اورلیوس، امپراتور مهربان و سخاوتمند رومی (کسی که در اوقات فراغتش تفلسف می‌کرد
عبدالوهاب
اخبار که ظاهراً قرار است ما را در جریان همهٔ اتفاقات «مهم» بگذارند  از نظر آدورنو ــ فقط برای این است که ترکیبی از چرندیات شهوانی و داستان‌های سیاسی را به خورد ما بدهد؛ داستان‌هایی که هرگونه امکانی را برای شناخت وضعیت آزادی مشروطی که در آن قرار داریم، برهم می‌زند. خبرنگاران، حق به جانب ادعا خواهند کرد که «حقیقت» را به ما می‌گویند، اما آن‌ها آنقدر گرفتارند، آنقدر از رؤسای خود می‌ترسند و آنقدر بی فکرند که اساساً نمی‌توانند در جایگاهی قرار بگیرند که چنین اکسیری (حقیقت) را تقدیم ما کنند. فیلم‌ها به نوبهٔ خود ترس‌ها و امیالی را برمی‌انگیزند که از چالش‌های واقعی که با آن‌ها روبروییم کاملاً جدا هستند. ممکن است دوساعت تمام به تماشای ماجراهای تهاجم بیگانگان فضایی بنشینیم ــ در حالی که به مصائب واقعی جهانمان بی‌توجهیم.
shahram naseri
به زعم او اوقات فراغت برای تمدد اعصاب یا رها کردن ذهن نبود. فراغت در خدمت هدف بسیار مهمی بود: وقت آزاد ــ و فعالیت‌های فرهنگی‌ای که می‌بایست در این مجال دنبال کنیم ــ بهترین فرصت برای رشد ما و وسعت بخشیدن به افق‌هایمان است؛ بهترین فرصت برای اینکه به سویهٔ بهتر سرشتمان دست یابیم و ابزارهایی برای تغییر جامعه فراهم کنیم. اوقات فراغت مجالی بود که در آن می‌توانستیم فیلم‌های خاصی ببینیم که به ما کمک کنند روابطمان را درست‌تر بفهمیم، یا کتاب‌های فلسفی و تاریخی‌ای بخوانیم که به ما بصیرت‌های تازه‌ای دربارهٔ سیاست میدهند یا موسیقی‌هایی گوش کنیم که به ما جرئت بدهند خودمان یا زندگی اجتماعی‌مان را اصلاح کنیم. اما آدورنو اظهار تأسف می‌کند که در جهان مدرن، اوقات فراغت به دست ماشین سرگرمی‌ساز عمیقاً بدخواه و همواره حی و حاضری افتاده است که او آن را «صنعت فرهنگ» می‌خواند؛ این ماشین در دیدگاه او همان جایگاه شیطانی‌ای را دارد که دین از نظر مارکس داشت. فیلم‌ها، تلویزیون، رادیو، مجلات و شبکه‌های اجتماعی امروز،
shahram naseri
اما موضوع این نیست که [با انتخاب دموکراسی] اشتباه بزرگی مرتکب می‌شویم، بلکه موضوع هزینه‌ای است که در قبال تسلیم کردن بالاترین سطح قدرت به مردم، (قاعدتاً با کمال میل) پرداخت می‌کنیم.
shahram naseri
«اگر انسان دانا بود، ارزش واقعی هر چیزی را با فایده و اقتضای آن در زندگی‌اش اندازه می‌گرفت.»
naomi
آنچه مانع پیشرفت ما می‌شود معمولاً غرور و خودبینی نیست، بلکه فقدان اعتماد به نفس است.
محمد
یک کودک سالم، آرام آرام می‌تواند تمایز اساسی میان قصد و نتیجه را درک کند، یعنی میان آنچه مادر برای او می‌خواهد و احساسی که با این حال، نسبت به مادر دارد. هیچ مادر عاقلی نمی‌خواهد فرزند خودش را سرخورده و ناامید کند یا بترساند، با این حال ممکن است این کودک توسط او به شدت آسیب ببیند یا گیج و آشفته شود. این آگاهی‌های روانی پیچیده مربوط به وضعیتی است که کلاین آن را «وضعیت افسرده کننده»، می‌خواند، لحظهٔ آگاهی و ملانکولیا، وقتی کودک به تدریج (ناخودآگاه) متوجه می‌شود که واقعیت، پیچیده‌تر و از نظر اخلاقی، آلوده‌تر از آن چیزی است که او تاکنون تصور کرده بود: مادر (یا در کل بقیه آدم‌ها) برای همه شکستها قابل سرزنش کردن نیست؛ تقریباً هیچ چیزی کاملاً خوب یا کاملاً شیطانی نیست، همهٔ چیزها ترکیبی گیج کننده و آزارنده از خوب و بد هستند.... تحمل این موضوع دشوار است و برای کلاین، توضیح دهندهٔ آن نگاه جدی و مات و مبهوتی است که گاه و بیگاه، در هنگام خیالبافیها در چشمان کودکان پدیدار می‌شود. این موجودات کوچک در چنین لحظاتی، به نحو عجیبی خردمند و جدی‌اند؛ انگار جایی در اعماق وجودشان، از ابهام اخلاقی جهان واقعی سردرمی‌آورند.
BiNam
با اینکه به نظر می‌رسد در جهانی با وفور نعمت زندگی می‌کنیم، آنچه واقعاً برای رشد و شکوفایی‌مان به آن نیاز داریم ــ مهربانی، شناخت، آرامش، بصیرت ــ به طرز دردناکی نایاب است
محمد
«دین تصویری از جهانی ورای این جهان ارائه می‌دهد؛ جهانی که همه چیز در آن درست خواهد شد؛ این چشم انداز باعث می‌شود بی عدالتی‌ها کمتر به چشم بیایند و انسان‌ها کمتر ناراضی و آزرده خاطر باشند». مارکس عقیده داشت که دین، بیش از حد انسان‌ها را برای پذیرش بی‌عدالتی آماده می‌کند و به همین دلیل از آن بیزار بود. دین «افیونی» بود که درد را تسکین می‌داد و اراده را تحلیل می‌برد. اما پیش فرض انتقادات مارکس به دین این است که ساختن جهانی بر مبنای عدالت و مساوات چندان هم دشوار نیست و بنابراین، نیاز به چنین افیونی نداریم. اما دورکیم دیدگاه بدبینانه‌تری داشت. از نظر او حذف بی عدالتی در جامعه بسیار دشوار و چه بسا غیر ممکن است و بنابراین، باید یاد بگیریم به نحوی با آن کنار بیاییم. به همین دلیل بود که دورکیم از اندیشه‌هایی که بتوانند آسیب‌های روانی برآمده از واقعیت را قابل تحمل‌تر کنند، گرم‌تر استقبال می‌کرد.
BiNam
اغلب مغز ما پر از عبارات و ایده‌های به درد نخور است: چیزهایی که به زحمت در تصورات ما چپانده شده‌اند و با تحریک اضطراب‌ها کنار آمدن را برایمان سخت‌تر کرده‌اند. مثلاً: «شجاعت آن را داشته باش که رویاهایت را زندگی کنی»، «هرگز تن به مصالحه نده»، «تا پیروزی بجنگ...». این عبارات می‌توانند (گاهی) زهری کشنده باشند؛ زهری که عبارات لائو تزو ــ که آمیخته با مناظر طبیعی‌اند ــ می‌تواند پادزهری ایده‌آل برایش باشد. طبیعت عجول نیست با وجود این، همه چیزش تمام و کمال است. زندگی مجموعه‌ای از تغییرات طبیعی و خودانگیخته است. در برابر آن‌ها مقاومت نکنید. این مقاومت صرفاً اندوه آفرین است.
BiNam
بهترین کتابی که دربارهٔ فلسفه می‌توان خواند چیست؟ از نظر لائو تزو یک جلد کتاب (یا طومار) نیست. بلکه کتاب طبیعت است. جهان طبیعی ــ به ویژه صخره‌ها، آب، سنگ، درختان و ابرها ــ است که درس‌هایی از حکمت و آرامش به ما می‌دهد. فقط به شرط اینکه یادمان مانده باشد که بیشتر به طبیعت توجه کنیم.
BiNam
دلیل اینکه چرا جوامع منصفانه‌تر نمی‌شوند در بسیاری مواقع این است که آن‌هایی که از بی عدالتی موجود سود می‌برند نیازی ندارند به این فکر کنند که اگر در شرایط متفاوتی به دنیا آمده بودند چه می‌شد. مقاومت آن‌ها در برابر تغییر در تعصب و پیش داوری تثبیت شدهٔ آن‌ها و ناتوانی در تخیل کردن ریشه دارد.
BiNam
گرایش‌ها، امیدها و احساسات ملت‌ها دربارهٔ زندگی است که مشکلات یا رونق اقتصادی را به بار می‌آورد. بنابراین راه اصلاح اقتصادی نه کمک مادی، بلکه کمک فرهنگی است.
محمد
از تحلیل‌های وبر این‌چنین برمی‌آید که علت شکست کشورها در سرمایه‌داری این است که آن‌ها به قدر کافی احساس ترس و گناه ندارند، بیش از حد به معجزه تکیه دارند و ترجیح می‌دهند همین حالا جشن بگیرند تا اینکه برای آینده سرمایه‌گذاری کنند. برای اعضای این کشورها، دزدی از جامعه برای ثروتمند کردن خانواده و ترجیح منافع طایفه و قوم و خویش به منافع ملت، امری پذیرفته شده است.
محمد
کامو در کنار طیف وسیعی از متفکران قرار دارد، از کیرکگور تا نیچه تا هیدگر و سارتر. کسانی که با این فهم هولناک دست و پنجه نرم می‌کردند که در حقیقت هیچ معنای مقدری در زندگی نیست. ما صرفاً ماده‌ای بیولوژیکی هستیم که به طرز بی معنایی در یک قلهٔ کوچک از جهان بی تفاوت می‌لولیم. توسط الوهیتی خیرخواه اینجا قرار داده نشده‌ایم و از ما خواسته نشده تا در قالب ده فرمان یا دستورات انجیل مقدس به سوی رستگاری حرکت کنیم. هیچ نقشهٔ راه و هدف بزرگتری وجود ندارد. و این آن فهمی است که در قلب بسیاری فریادهای متفکرانی جریان دارد که امروزه اگزیستانسیالیست می‌نامیم.
BiNam
ما اساساً زندگی برای خود را آغاز می‌کنیم. اما از نظر هایدگر اغلب مواقع به طرز ناامیدکننده‌ای شکست می‌خوریم. ما صرفاً تسلیم وضع اجتماعی شده و تصنعیِ هستی می‌شویم که هایدگر «آن‌ها ــ خود» (در تضاد با خودمان) نامید. اسیر وراجی das Gerede می‌شویم، وراجی دربارهٔ شنیده‌هایمان از روزنامه، تلویزیون و کلان‌شهرهایی که هایدگر از وقت گذرانی در آن‌ها بیزار بود. آنچه کمک می‌کند خودمان را از «آن‌ها ــ خود» بیرون بکشیم، تمرکز شدید بر مرگِ قریب الوقوع خودمان است. ما فقط زمانی از زندگی کردن برای دیگران دست می‌کشیم که می‌فهمیم دیگران نمی‌توانند از نیستی نجاتمان دهند؛ آن موقع است که از نگرانی دربارهٔ اینکه دیگران چه فکر می‌کنند دست بر می‌داریم و از اختصاص دادن بخش عمدهٔ زندگی و انرژی‌مان برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران دست می‌کشیم؛ دیگرانی که اساساً برای ما اهمیتی قائل نیستند. «اضطرابِ» «نیستی» هرچند آزاردهنده است اما می‌تواند نجاتمان دهد: آمادگی به سوی مرگ Sein-Zum-Tode راهی به سوی زندگی است.
BiNam
ما به جهان از دریچهٔ دغدغه‌های محدود خودمان نگاه می‌کنیم. نیازهای اساسی ما است که تعیین می‌کند به چه چیزهایی توجه کنیم و از چه چیزهایی آزرده شویم. ما با دیگران نه به عنوان غایت، که به عنوان ابزار رفتار می‌کنیم.
BiNam

حجم

۱۵٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۶۴ صفحه

حجم

۱۵٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۶۴ صفحه

قیمت:
۱۶۹,۰۰۰
۸۴,۵۰۰
۵۰%
تومان