بریدههایی از کتاب نیمدانگ پیونگیانگ
۴٫۲
(۹۶۷)
نام محلی کشور را جوسان یا چوسان مینامند و البته قسمت جداشده را نیز جوسان جنوبی.
Dexter
شگفتا! چه میبینیم... زیر نور هر چراغی سه چهار نفر اینسو تکیه دادهاند به دیوار و سه چهار نفر آنسو. ما را که میبینند زود پاها را جمع میکنند که ما رد شویم...
معتادند؟ بیکارهاند؟ خیابانخوابند؟ چرا در روز ندیده بودیمشان...
دقیقتر میشویم... محصلند و عمدتاً کتاب درسی دستشان است. برخی هم مشغول حل مسائل درسی هستند... یعنی گرفتاری آنها نور است... گرفتاری آنها برق است...
از خانه بیرون میزنند و میآیند در زیرگذر و زیر چراغ برق کمسوی آن مینشینند و مطالعه میکنند.
sayyid
بعد برای اینکه ارتباط بگیرم، به کسی که مشغول روزنامه خواندن است، با دست سیدموسوی را نشان میدهم و عکسش را در روزنامه مشخص میکنم. زبان بینالمللی. طرف هم به زبان بینالمللی پشتش را به من میکند و میرود. اصلاً نمیخواهند ارتباط بگیرند.
Hossein Heydari
کم میآورم. میگویم اصلاً شما پلنگ صورتی را دیدهای؟!
ــ نی! آن ببر صورتی است. غلط کردهاید شما دیگر!! ما بیخی از همان اول دریافتیم که شما غلط کردهاید!
بعدتر کشف میکنم که در زمان اتحاد جماهیر شوروی در کتب درسی جایی پلنگ و ببر فارسی را حزب کمونیست برعکس نقاشی کرده بوده است و احتمالاً هر معلمی که اعتراضی کرده بود، روان شده بود به سیبری و آرام آرام همه پذیرفته بودند که سیبری جای زندهگی نیست و پلنگ راهراه است و ببر خالخال!!
پس معلوم میشود که توصیف حیوانات چندان هم بیحاصل نیست! رحمت خداوند بر یاقوت حموی...
ببر کرهای اما راهراه بود...
Afsaneh Habibi
من اگر بود فتوا میدادم که هر ایرانی موظف است با سه نفر خارج از قوم و قبیله و زبان و مذهب، با سه نفر غیرایرانی رفاقت کند، ارتباط فرهنگی بگیرد، مراوده داشته باشد، آنها را به خانهٔ خود دعوت کند... و این ظرف پنج سال برای هشتاد میلیون ایرانی، یعنی رابطه با دویست و چهل میلیون غیرایرانی.
کاربر ۸۶۶۸۳۱
عدم مراوده در سطح حاکمیت، امکان مقایسه را از بین میبرد. مقایسه نشدن، تقدس میآورد برای چیزی که مقدس نیست... تقدیس، جناب رفیق میسازد، جناب ژنرال میسازد و...
در ایران منتقد برخی نهادها هستیم که از وظایف حاکمیتی خود خارج شدهاند و مثلاً وارد فرهنگ و اقتصاد شدهاند. با دیدن وضعیت کرهٔ شمالی میتوان فهمید که اتفاقاً این تحریم ایالات متحدهٔ امریکا است که این نهادها را مجبور میکند به ورود به فضاهای غیرتخصصی. اگر تحریم نبود احتمالاً آنها دلایلی برای ورود به اقتصاد نداشتند.
از آنسو، مراوده و رابطه ـ هر مراوده و رابطهای ـ کمک میکند به شکاندن تکصدایی. هر رابطهای پادزهری است برای تحریم.
erfan erfan
جرأت ندارم بهش بگویم که حالا میفهمم تحریم و دیکتاتوری دو روی یک سکهاند. کشور تحریمشده ناچار به دامچالهٔ تکصدایی میافتد و تکصدایی شروعیست برای دیکتاتوری.
aseman
میخواهم ری را در آغوش بگیرم اما او فقط فریاد میکشد:
ــ بدوید! ران فست!
و ما میدویم. در آخرین قسمت از خرطومی و برمیگردم برایش روی سینهام با دست قلبی میکشم...
sayyedali🇮🇷
به من اگر بود فتوا میدادم که هر ایرانی موظف است با سه نفر خارج از قوم و قبیله و زبان و مذهب، با سه نفر غیرایرانی رفاقت کند، ارتباط فرهنگی بگیرد، مراوده داشته باشد، آنها را به خانهٔ خود دعوت کند... و این ظرف پنج سال برای هشتاد میلیون ایرانی، یعنی رابطه با دویست و چهل میلیون غیرایرانی. یعنی هر نویسنده، سه ناشر و نویسنده میشناخت در جهان که در تحریمیترین شرایط پولش را در پاکت برایش میفرستاد و هر چوپان با سه چوبدار آنطرف مرز رفاقت میکرد و واکسن دامی را با علوفه طاق میزد و هر دانشجو با سه استاد و دانشجو و این یعنی... و این یعنی بیاثر کردن هر تحریمی... این فرهنگ میخواست و امنیتی باهوش میخواست و دولت غیرتمامیتخواه میخواست و مهمتر از همه اعتماد به مردم میخواست...
sedighe
تمام تلاشم این بود که قبلِ سفر عمیق تحقیق نکنم. آثار مربوط به کرهٔ شمالی را کمتر بخوانم و فیلمها را نبینم. دنبال این بودم که تصویر اولیهام سالم باشد و فارغ از پیشداوری.
Dexter
آیا مردم راضیند؟ نمیدانم... نارضایتی فرصت بروز ندارد. دقیقاً مانندهٔ آنکه در یک پادگان کسی از درجهٔ رضایت سربازان صحبت کند...
آیا نظام طبقاتی وجود دارد؟ به احتمالِ بالا؛ از مشاهدات چنین برمیآمد. البته نظم فوقالعادهای وجود داشت و به نظر میرسید کسی نسبت به جایگاهش سؤالی نداشته باشد. اما روشن بود که سطحِ دسترسی به منابع و حتا پوشش به جایگاهِ عمودی در حزب وابسته بود.
Mary
مدیر بیمارستان با بغض توضیح میدهد که:
ــ مادرها معمولاً ضعف دارند و بچهها متاسفانه وزنشان کمتر از وزن استاندارد بینالمللی است... و همهٔ اینها برمیگردد به تحریمِ امپریالیسمِ امریکا...
این یکی چیزی نیست که آدم به سادهگی ازش بگذرد؛ دیگر موضوع فقط انسداد سیاسی نیست، عدم گفتوگو نیست، تن ندادن به نظم جهانی نیست...
Kourosh Daneshvarnejad
عجیبترین حیوان هم ببر کره است که یک سر و گردن از ببرهایی که تا امروز دیدهام شاسیبلندتر است. توصیف حیوانات باغ وحش انصافاً بیفایدهترین کار ممکن است در یک سفرنامه!! معجم البلدان که نمینویسم!
hosseini mehr 1401
این گروههای خالباز را میشناسم. از کشورهای بسته و با رابطههای محدود، اینجور شتیل میگیرند و سرکیسهشان میکنند. رهاشان کنی، ۲۲ بهمن در سفارت ایران جشن میگیرند و یومکیپور را در سفارت رژیم اشغالگر اسرائیل.
hosseini mehr 1401
انسانِ شرقِ آسیا هم طبیعتاً تفاوتهایی دارد.
آنقدر که در چند کشور، نژاد زرد را دیدهام، بسیار نظمپذیرند و از آنسو قابل مدیریت. (معمولاً خیلی سریع بین خودشان مدیر انتخاب میکنند و مطیعند نسبت به فرامین مدیر.
مرتضی ش.
تحریم باید انسانِ مقاوم بسازد نه انسانِ دروغگو اما میدانم که حرفم به شدت آرمانی است...
Ahmad.ph
کشور تحریمشده ناچار به دامچالهٔ تکصدایی میافتد و تکصدایی شروعیست برای دیکتاتوری.
zeynab_m91
در دنیایی هستیم که تحریمِ عمیق، تحریم فرهنگی است و تحریم فرهنگی یعنی تحریم رسانهای... این سطحِ تحریم قطعاً از تحریمهای دیگر خطیرتر خواهد بود.
Zahra_HA
قدرت نظامیِ ما بسیار به قدرت نرم نزدیک است، حال آنکه کرهٔ شمالی واقعاً به صورت سخت صاحب قدرت نظامی است. آنچه شباهتش میپنداریم، حسب اتفاق در زمرهٔ مهمترین تفاوتهای ماست...
aMiN-1988
در ادوار مختلفِ چپ و راست، سیاستمدارانِ بسیاری به دنبال دستیابی به سلاح هستهای بودند بدون نظرِ رهبر گرامی...
و البته عدهای نیز هلاک حرث و نسل را در آیهٔ شریفهٔ «وَإِذَا تَوَلَّیٰ سَعَیٰ فِی الْأَرْضِ لِیفْسِدَ فِیهَا وَیهْلِک الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا یحِبُّ الْفَسَادَ» مساوی و مساوق سلاح کشتار جمعی میدانستند و آن را از مصادیق فساد میدانستند.
عاقبت فرصتی پیش آمد تا شخصاً از ایشان این موضوع را بپرسم و ایشان عین فتوا را توضیح دادند که تولید و استفاده از سلاح کشتار جمعی را حرام میدانند... به خنده ادامه دادند که بسیاری از آقایان با نظر من البته موافق نیستند...
aMiN-1988
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰۷۰%
تومان