بریدههایی از کتاب نیمدانگ پیونگیانگ
۴٫۲
(۹۶۷)
جرأت ندارم بهش بگویم که حالا میفهمم تحریم و دیکتاتوری دو روی یک سکهاند. کشور تحریمشده ناچار به دامچالهٔ تکصدایی میافتد و تکصدایی شروعیست برای دیکتاتوری.
عدم مراوده در سطح حاکمیت، امکان مقایسه را از بین میبرد. مقایسه نشدن، تقدس میآورد برای چیزی که مقدس نیست... تقدیس، جناب رفیق میسازد، جناب ژنرال میسازد و...
مهشید
سر برمیگردانم به سمت تلهویزیون. خودش هم محو مستند است. بعد دونالد ترامپ و کیم جونگ اون به سمت دری میروند و ترامپ تعارف میکند. زنِ راوی صداش میلرزد. با غرور جیغ میکشد:
ــ او نیز میداند که پیروز باید ابتدا وارد شود!
Mohamad Aminjafari
پیونگیانگ ما را طلبیده است اجمالاً...
Dexter
کشور تحریمشده ناچار به دامچالهٔ تکصدایی میافتد و تکصدایی شروعیست برای دیکتاتوری.
محمد علی بخشی
در خیابان هم دیدهایم که پسرها و دخترهای نوجوان کاری به کار هم ندارند و پلیس هم مراقب این موضوع است... تقریباً در هیچ خیابانی زن و مردی را ندیدیم که دستِ هم را گرفته باشند و مشغول پیادهروی باشند مثلاً... معمولاً هر کدام کیسهای در دست دارند و شتابان به سمت جایی میروند...
Mary
سومی هم خانمی که پناهنده شده بود به کرهٔ جنوبی ـ ری تصحیح میکند به دشمن ـ و بعد برگشته بود...
Mary
مجتبا در خانه از کتابی تصویر میگیرد که خیلی مجلسی کنار تختخواب پسر و عروس پارک شده بود و معلوم بود که پسر مشغول مطالعهٔ آن است. بعد از سفر کلی تلاش کردیم تا عنوانش را متوجه شویم. هیچ راهی نداشتیم جز فرستادن تصویر برای دوستی در کرهٔ جنوبی. دوست کتابدارِ من در سئول عنوان کتاب را ترجمه کرد:
ــ فداکاری میهنی از طریق راهپیمایی عظیم!
معلوم شد که اینجا هم یحتمل رکب خورده بودیم!
Mary
اینکه کنارِ یک هتل بزرگ چادری با امکاناتِ ابتدایی برای کارگران زده باشند خیلی عجیب نیست. شاید همین صحنه را در کنارگذرِ هتلِ استقلال تهران دیده باشیم یا در پشتِ هتلِ هیلتونِ واشنگتن...
Mary
ری هم با صدای زیرش شروع میکند به داد کشیدن. روشن است که افسر مقام بالاتری دارد. اما ری دارد داد و بیداد میکند. این اتفاق به نظرم حتا از جا ماندن ما و یک هفته معطل شدن ما مهمتر باشد. چیزی تازه میبنیم از انسانِ کرهٔ شمالی. او میتواند عصبانی شود. حتا داد بزند سرِ مافوقش...
مورچهی کتاب خوان :)
در دلم میگویم تحریم باید انسانِ مقاوم بسازد نه انسانِ دروغگو اما میدانم که حرفم به شدت آرمانی است...
فاطمه
آیا مردم راضیند؟ نمیدانم... نارضایتی فرصت بروز ندارد. دقیقاً مانندهٔ آنکه در یک پادگان کسی از درجهٔ رضایت سربازان صحبت کند...
مرتضی ش.
متوجه میشوم که قانونی وجود دارد که پسر بزرگتر به همراهِ همسرش در خانهٔ پدر و مادر ساکن میشوند. این در موردِ همهٔ خانوادهها و همهٔ شهرها صادق است. هر پسرِ بزرگی بعد از ازدواج با همسرش در خانهٔ پدر و مادر زندهگی میکند و احتمالاً در این حالت فرزند بعدی هم اگر در کار باشد، میرود پنج سال یا ده سال سربازی! حالا حکمتِ نقشِ پررنگِ مادرشوهر را میفهمم!
مرتضی ش.
اما تفاوتی در کار است. تفاوت کجاست؟!
تفاوت در چهرهٔ بچههاست...
تفاوت در شادی است...
شادی، آزادی است...
هنوز نمیتوانم موضوع و محمول قیاس را مثل هوشنگ ابتهاج باز کنم که:
عشق شادی است...
عشق آزادی است...
Sahar Eftekhar
رشد در ساخت سلاح هستهای مجموعاً به معنای توسعه نیست.
مرتضی ش.
در تاریخ رسمی سال تولد کیم ایل سونگ مبدأ است نه میلاد مسیح.
مرتضی ش.
با اینکه نزدیک غروب است چراغهاش خاموش است. اصولاً نور کم است در شهر.
مرتضی ش.
وارد دانشگاه کیم ایل سونگ شدهایم. این دانشگاه را چه کسی ساخته است؟ جناب کیم ایل سونگ! قبول... اولین رشتهٔ تحصیلی چیست؟ مدیریت کشور و جنگ با تدریس جناب کیم ایل سونگ برای تربیت مدیران آینده. (چیزی شبیه به دانشگاه امام صادق خودمان مثلاً!)
alraz
و روزی خواهد رسید که همه بفهمیم فقط باید راجع به روابط انسانها صحبت کنیم... این یعنی ورود به دورهٔ جدید...
|قافیه باران|
او مثل سیر و سرکه بالا و پایین میپرد
ساغر
بلاتمثیل انگار وسط مسجدالحرام کسی قرآن را وارونه گذاشته باشد روی زمین. زباندان به زبان بیزبانی عکس جناب کیم جونگ اون را به من نشان میدهد و خیلی عصبانی حالیم میکند که نباید چیزی روی عکس بگذارم. سر تکان میدهم و به عکس «چاکرم، مخلصم» ی میگویم. میز کناری، همان امریکاییِ صبحانه نشسته است. آرام به من چشمکی میزند و دو تایی میخندیم
سعیده کشتکار
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۱۰۵,۰۰۰۳۰%
تومان