بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جنوب بدون شمال | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب جنوب بدون شمال

بریده‌هایی از کتاب جنوب بدون شمال

انتشارات:نشر افق
امتیاز:
۲.۵از ۴۰ رأی
۲٫۵
(۴۰)
این هم مثل بقیهٔ کارهای سخت بود، آدم خسته می‌شد و می‌خواست ولش کند، بعد بیشتر خسته می‌شد و فراموش می‌کرد که رهایش کند و به محض اینکه قدمی برنمی‌داشت که تغییری ایجاد کند، تا ابد همان‌طور در همان حالت می‌ماند، بی‌هیچ امیدی، بدون راه فرار، آن‌قدر بی‌حس که نمی‌شد تمامش کرد و اگر آدم تمامش نکند که راه به جایی ندارد.
سورینام
می‌دانید، گاهی اگر آدم به آنچه انجام می‌دهد اعتقادی نداشته باشد می‌تواند خیلی بهتر عمل کند، چون به عمل خود ایمان ندارد.
سورینام
بورکهارت همه‌جوره سرمان کلاه گذاشته بود، اما نمی‌توانستیم از قانون حرف بزنیم، چون وقتی آدم پول ندارد قانون به کار نمی‌آید
Fereshte
"به دنیا آمده‌ام تا بمیرم." "بعضی‌ها یه چیزهایی رو می‌خرند و بعضی‌ها به خاطر همون چیزها سرشون می‌ره بالای دار." "سوپ گه سگ." "بیشتر از اونکه عاشق تنفر باشم از عشق متنفرم."
1984
درحالی‌که اشک در چشمانم حلقه زده بود، گفتم: «بهتان قول می‌دهم که این احتمالاً آخرین جنگ نیست. به محض اینکه یک دشمن از بین برود، یک‌جورهایی دشمن دیگری پیدا می‌شود. این موضوع بی‌پایان و بی‌معنی است. جنگ خوب یا جنگ بد وجود ندارد.»
محمد
به محض اینکه یک دشمن از بین برود، یک‌جورهایی دشمن دیگری پیدا می‌شود. این موضوع بی‌پایان و بی‌معنی است. جنگ خوب یا جنگ بد وجود ندارد.»
محمد
این هم مثل بقیهٔ کارهای سخت بود، آدم خسته می‌شد و می‌خواست ولش کند، بعد بیشتر خسته می‌شد و فراموش می‌کرد که رهایش کند و به محض اینکه قدمی برنمی‌داشت که تغییری ایجاد کند، تا ابد همان‌طور در همان حالت می‌ماند، بی‌هیچ امیدی، بدون راه فرار، آن‌قدر بی‌حس که نمی‌شد تمامش کرد و اگر آدم تمامش نکند که راه به جایی ندارد.
omid

حجم

۱۶۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۱۶۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۳
۴
صفحه بعد