بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دفتر خاطرات فضه‌ (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام‌) | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دفتر خاطرات فضه‌ (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام‌)

بریده‌هایی از کتاب دفتر خاطرات فضه‌ (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام‌)

امتیاز:
۴.۴از ۲۰۳ رأی
۴٫۴
(۲۰۳)
فرمود: اگر می‌خواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که بر تو خشمناک نباشد و از تو راضی باشد، و همچنین در طول زندگی شیطان تو را وسوسه نکند و بیماری تب بر تو عارض نشود، بر خواندن این دعا مواظبت داشته باش. آن دعا این است: بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم. بِسمِ اللَّهِ النُّورِ. بِسمِ اللَّهِ نورِ النُّورِ. بِسمِ اللَّهِ نورٍ عَلی‌ نورٍ. بِسمِ اللَّهِ الّذی هُوَ مُدَبِّرُ الاْمُورِ. بِسمِ اللَّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ. الْحَمْدُ للَّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَ اَنْزَلَ النُّورَ عَلی الطُّورِ فی کتابٍ مَسْطوُرٍ فی رَقٍّ مَنْشوُرٍ وَ الْبَیتِ الْمَعْموُرِ وَ السَّقْفِ الْمَرْفوُعِ وَ الْبَحْرِ الْمَسْجوُرِ بِقَدَرٍ مَقْدوُرٍ عَلی نَبیٍّ مَحْبوُرٍ. الحَمدُ للَّهِ الَّذی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکوُرٌ وَ بِالْخَیرِ مَشْهوُرٌ وَ عَلی السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ مَشْکوُرٌ.
سکوت
به همه بگویید: کنیز فاطمه ‌علیها السلام برای همیشه رفت...
امیر با الف
فضه کیست؟ او دختر یکی از پادشاهان هند بود که در جنگ اسیر گردید و به آفریقا برده شد. سپس از طرف پادشاه حبشه خریداری شد و نام «میمونه» به معنای «مبارک» برای او انتخاب شد. پس از چند سال پادشاه حبشه او را به عنوان کنیز همراه هدایای دیگری توسط جعفر طیار برای پیامبر صلی الله علیه وآله فرستاد. پیامبر صلی الله علیه وآله او را با دستور خداوند به دخترش حضرت زهرا علیها السلام بخشید و نامش را «فضه» گذاشت.
مصطفی وثوق‌کیا
امیرالمؤمنین ‌علیه السلام نان و نمک و آب را میل کرد و سپس فرمود: «بدانید که این محاسن سپید در خسران خواهد بود اگر به خاطر غذا وارد آتش شود. همین غذای ناچیز و نامرغوب برایم بس است:.
یاعلی
امیرالمؤمنین ‌علیه السلام نان و نمک و آب را میل کرد و سپس فرمود: «بدانید که این محاسن سپید در خسران خواهد بود اگر به خاطر غذا وارد آتش شود. همین غذای ناچیز و نامرغوب برایم بس است:.
یاعلی
ما محسن را در گوشه‌ای از خانه به خاک سپردیم؛ و این خبر را به شما می‌دهم تا قبر او را در خانه حضرت زهرا علیها السلام کنار قبر پیامبر صلی الله علیه وآله زیارت کنید.
کاربر ۲۱۲۳۶۲۷
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «حمد پروردگار را که کنیز دخترم زهرا به منزلت و مرتبه مریم دست یافته و از بهشت برایش غذا می‌آید».
کاربر ۲۱۲۳۶۲۷
سلمان برگرد! زیرا دختر پیامبر صلی الله علیه وآله پوششی برای حجاب ندارد. سلمان عبایش را از دوش برداشت و از میان در به من داد. آن را به بانویم دادم، و هنگامی که حضرت عبا را بر سر انداخت فرمود: ای فضه، اکنون به سلمان بگو وارد خانه شود. به خدای کعبه سوگند، سلمان از ما اهل بیت است.
کاربر ۲۱۲۳۶۲۷
سپس برای آوردن هیزم به بیابان رفتم و مقدار زیادی چوب جمع کردم، ولی هنگامی که خواستم آنها را بردارم نتوانستم. در آنجا دعایی که پیامبر صلی الله علیه وآله آموخته بود خواندم: «یا واحِداً لَیسَ کمِثْلِهِ اَحَدٌ، تُمیتُ کلَّ اَحَدٍ وَ تُفْنی‌ کلَّ اَحَدٍ وَ اَنْتَ عَلی‌ عَرْشِک واحِدٌ وَ لا تَأْخُذُک سِنَةٌ و لا نَوْمٌ»: «ای خدای یگانه، ای کسی که هیچ کس مانند تو نیست. تو همه را می‌میرانی و همه را فنا می‌کنی. تو پروردگار یگانه در عرش خویش هستی که خواب و غفلت تو را نمی‌گیرد». لحظه‌ای نگذشته بود که مردی آمد و برای کمک به من هیزم را برداشت و تا خانه مولایم آورد.
کاربر ۲۱۲۳۶۲۷
فضه در کنار وظیفه خدمتگزاری خاندان اهل بیت ‌علیهم السلام، پس از شهادت بانویش حضرت زهرا علیها السلام به مصحلت امیرالمؤمنین ‌علیه السلام با مردی به نام «ابو ثَعلَبه حبشی» ازدواج کرد؛ که از او صاحب یک پسر شد. اما چندی نگذشت که او از دنیا رفت و فضه بار دیگر توسط امیرالمؤمنین ‌علیه السلام با مردی به نام «ابو ملیک غَطْفانی» ازدواج کرد، که از او صاحب چهار پسر و یک دختر شد که نام‌های آنان به این ترتیب است: داود، یحیی، محمد، موسی و مسکه.
زبل خان
سپس فرمود: ای مردم، آیا می‌خواهید بهترین شخص از نظر پدر و مادر را نام ببرم؟ گفتند: آری یا رسول اللَّه. فرمود: حسن و حسین! زیرا پدرشان امام باتقوایان و مادرشان فاطمه پاره تن پیامبر است، که خداوند در آسمان و زمین به این دو شرافت داده و با رضایتشان راضی و با غضبشان غضبناک است.
🍓 🎀 ℳ~𝓂ℴℴ𝓃 🎀 🍓
اگر می‌خواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که بر تو خشمناک نباشد و از تو راضی باشد، و همچنین در طول زندگی شیطان تو را وسوسه نکند و بیماری تب بر تو عارض نشود، بر خواندن این دعا مواظبت داشته باش. آن دعا این است: بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم. بِسمِ اللَّهِ النُّورِ. بِسمِ اللَّهِ نورِ النُّورِ. بِسمِ اللَّهِ نورٍ عَلی‌ نورٍ. بِسمِ اللَّهِ الّذی هُوَ مُدَبِّرُ الاْمُورِ. بِسمِ اللَّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ. الْحَمْدُ للَّهِ الَّذی خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَ اَنْزَلَ النُّورَ عَلی الطُّورِ فی کتابٍ مَسْطوُرٍ فی رَقٍّ مَنْشوُرٍ وَ الْبَیتِ الْمَعْموُرِ وَ السَّقْفِ الْمَرْفوُعِ وَ الْبَحْرِ الْمَسْجوُرِ بِقَدَرٍ مَقْدوُرٍ عَلی نَبیٍّ مَحْبوُرٍ. الحَمدُ للَّهِ الَّذی هُوَ بِالْعِزِّ مَذْکوُرٌ وَ بِالْخَیرِ مَشْهوُرٌ وَ عَلی السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ مَشْکوُرٌ.
Hami
علی، بر من گریه کن و اشک بریز که روز جدایی است.
ام‌البنین
ای پدر، بعد از تو مردم از ما رویگردان شدند در حالی که با وجود تو در بین مردم محترم بودیم. کدام اشک است که در فراق تو جاری نشود، و کدام حزن است که بعد از تو برایت دائمی نباشد.
ام‌البنین
ای پدر، بعد از تو ما ضعیف و بی‌پناه شدیم.
ام‌البنین
قوت بدنم رفت. قوتم هنگام نیاز مرا یاری نکرد. دشمنم مرا ملامت کرد. غصه قاتل من گشته است. ای پدر، تنها و بی‌کس و حیران مانده‌ام. صدایم خاموش شده و کمرم دو نیم شده و زندگی‌ام در هم شکسته و روزگارم تیره و تار شده است.
ام‌البنین
«یا واحِداً لَیسَ کمِثْلِهِ اَحَدٌ، تُمیتُ کلَّ اَحَدٍ وَ تُفْنی‌ کلَّ اَحَدٍ وَ اَنْتَ عَلی‌ عَرْشِک واحِدٌ وَ لا تَأْخُذُک سِنَةٌ و لا نَوْمٌ»: «ای خدای یگانه، ای کسی که هیچ کس مانند تو نیست. تو همه را می‌میرانی و همه را فنا می‌کنی. تو پروردگار یگانه در عرش خویش هستی که خواب و غفلت تو را نمی‌گیرد».
ام‌البنین
روزی بانویم فرمود: «خمیر را آماده می‌کنی یا نان می‌پزی»؟ عرض کردم: سرورم، من هیزم می‌آورم و خمیر را نیز آماده می‌کنم. سپس برای آوردن هیزم به بیابان رفتم و مقدار زیادی چوب جمع کردم، ولی هنگامی که خواستم آنها را بردارم نتوانستم. در آنجا دعایی که پیامبر صلی الله علیه وآله آموخته بود خواندم: «یا واحِداً لَیسَ کمِثْلِهِ اَحَدٌ، تُمیتُ کلَّ اَحَدٍ وَ تُفْنی‌ کلَّ اَحَدٍ وَ اَنْتَ عَلی‌ عَرْشِک واحِدٌ وَ لا تَأْخُذُک سِنَةٌ و لا نَوْمٌ»: «ای خدای یگانه، ای کسی که هیچ کس مانند تو نیست. تو همه را می‌میرانی و همه را فنا می‌کنی. تو پروردگار یگانه در عرش خویش هستی که خواب و غفلت تو را نمی‌گیرد». لحظه‌ای نگذشته بود که مردی آمد و برای کمک به من هیزم را برداشت و تا خانه مولایم آورد.
raz
ابن ملجم که می‌خواست مرا در عزای آقایم بیشتر داغدار کند گفت: ای بنده خدا، تا هنگامی که می‌توانی گریه کن! زیرا این شمشیر را به قدری زهر دادم که جذب آهن آن شد. اگر این ضربت را بر تمام اهل زمین می‌زدم همه را از بین می‌برد.
یا صاحب الزمان
امیرالمؤمنین ‌علیه السلام نان و نمک و آب را میل کرد و سپس فرمود: «بدانید که این محاسن سپید در خسران خواهد بود اگر به خاطر غذا وارد آتش شود. همین غذای ناچیز و نامرغوب برایم بس است:.
یا صاحب الزمان

حجم

۷۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۸۲ صفحه

حجم

۷۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۸۲ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
۹,۰۰۰
۵۰%
تومان