بریدههایی از کتاب گزینهی اشعار فاضل نظری
۴٫۲
(۸۲)
روزگاری دل سپردنها دلیل عشق بود
اینک اما دل بریدنها گواهی دیگر است
درددل کردن
ارمین عبدلی
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من؟
زندهام بیتو همینقدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت بهجز آه سخن
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن
وای بر من که در این بازی بیسود و زیان
پیش پیمانشکنی چون تو شدم عهدشکن
باز با گریه به آغوش تو برمیگردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن
تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است
ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن
ارمین عبدلی
بیقرار توأم و در دل تنگم گلههاست
آه! بیتاب شدن عادت کمحوصلههاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصلههاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
«بال» وقتی قفس پر زدن چلچلههاست
بیتو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزلههاست
باز میپرسمت از مسئلهٔ دوری و عشق
و سکوت تو جواب همهٔ مسئلههاست
maede abbasi
وضع ما، در گردش دنیا چه فرقی میکند
زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی میکند
ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب
وقت مردن، ساحل و دریا چه فرقی میکند
سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی میکند
یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی میکند
هیچکس همصحبت تنهایی یک مرد نیست
خانهٔ من با خیابانها چه فرقی میکند
مثل سنگی زیر آب از خویش میپرسم مدام
ماه پایین است یا بالا چه فرقی میکند؟
فرصت امروز هم با وعدهٔ فردا گذشت
بیوفا! امروز با فردا چه فرقی میکند
HeliOs
مرداب زندگی همه را غرق میکند
ای عشق همتی کن و دست مرا بگیر
ای مرگ میرسی به من اما چقدر زود
ای عشق میرسم به تو اما چقدر دیر
شیرینی فراق کم از شور وصل نیست
گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر
مرتضی ش.
قصهٔ فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل به دست آوردن از کشورگشایی بهتر است
مرتضی ش.
بهجای سرزنش من به او نگاه کنید
دلیل سر به هوا گشتن زمین ماه است
مرتضی ش.
بیتو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزلههاست
باز میپرسمت از مسئلهٔ دوری و عشق
و سکوت تو جواب همهٔ مسئلههاست
مرتضی ش.
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
مرتضی ش.
از جور روزگار کسی بینصیب نیست
دیوانهای گرفته به کف تازیانهای
هدی✌
نمیگریم برای عمر از کف رفتهام، اما
به حال آرزوهای محال خویش میگریم
هدی✌
تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ایبیوفا از بیوفا هم انتظاری هست
هدی✌
اگر در اصل دین حبّ است و حبّ در اصل دین، بیشک
بهجز دلدادگی هر مذهبی مشتی خرافات است
هدی✌
بیاعتنا شدم به جهان بیتو آنچنان
کز دیدن تو نیز نه غمگین شوَم نه شاد
هدی✌
چشم آهو چه مگر گفت به سرپنجهٔ شیر
که شد از صید پشیمان و سرافکند به زیر
هدی✌
خون میخوریم در غم و حرفی نمیزنیم
ما عاشق توایم همین است ماجرا
هدی✌
من دهان باز نکردم که نرنجی از من
مثل زخمی که لبش باز به لبخند نشد
هدی✌
مثل نوری که به سوی ابدیت جاری است
قصهای با تو شد آغاز که پایان نگرفت
هدی✌
تو آهوی رهای دشتهای سبزی اما من
پلنگ سنگی دروازههای بستهٔ شهرم
هدی✌
میدانم ای فرشته که باور نمیکنی
شبهای قصهگویی و شهزادگی گذشت
هدی✌
حجم
۱۰۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
حجم
۱۰۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
۷۲,۰۰۰۲۰%
تومان