رمانی که در دست دارید بهطرز شگفتانگیزی حالتان را خوب میکند؛ چون بعد از عنوانکردن واقعیات، خواننده را در فضای گنگ و ترسناک واقعیت رها نمیکند. چون فراموش نمیکند یادآوری کند که در هر شرایطی میتوان جور دیگر فکر کرد، جور دیگر دید و جور بهتری زندگی کرد.
مهری
این زندگی نیست که زیباست. این ما هستیم که زندگی را زیبا یا زشت میبینیم. دنبال رسیدن به یک خوشبختی بینقص نباشید. از چیزهای کوچک زندگی لذت ببرید. اگر آنها را کنار هم بگذارید میتوانید کل مسیر را با خوشحالی طی کنید.
Zahra.Azizi
«هیچوقت تسلیم نشو. شاید آن زمان که تسلیم میشوی...
ـ دو ثانیه پیش از معجزه باشد...».
Zahra.Azizi
اگر یک سنگ بزرگ را در مردابی بیندازید روی سطح آب گردابی ایجاد میشود. اول آنقدر بزرگ است که انگار به ساحل تازیانه میزند. بعد کوچک و کوچکتر و آخر سر هم ناپدید میشود. کمکم، سطح آب دوباره صاف و آرام میشود. اما بااینوجود آن سنگ بزرگ هنوز در اعماق برکه است. سنگ بزرگ همچنان ته آب است.
Zahra.Azizi
اگر یک سنگ بزرگ را در مردابی بیندازید روی سطح آب گردابی ایجاد میشود. اول آنقدر بزرگ است که انگار به ساحل تازیانه میزند. بعد کوچک و کوچکتر و آخر سر هم ناپدید میشود. کمکم، سطح آب دوباره صاف و آرام میشود. اما بااینوجود آن سنگ بزرگ هنوز در اعماق برکه است. سنگ بزرگ همچنان ته آب است.
Zahra.Azizi
ایمانداشتن میتواند کوهها را جابهجا کند. اما گاهی این بهتنهایی کافی نیست. کوهها فرو میریزند و ما زیر آنها میمانیم.
Zahra.Azizi