بریده‌هایی از کتاب چرت بعد از ظهر

بی‌چاره برادران‌ام سگ‌ها! دندان‌های سفید تیز و قلاده‌های آهنی آن‌ها ترحم مرا بر نمی‌انگیزد. به چشم آن‌ها هرگز یک چشم خواب راحت راه نیافته. آن‌ها بچه‌ها را می‌ترسانند و مردم را از خود متنفر می‌کنند. آن‌ها مسئول سرنوشت خود نیستند. این آدم‌ها هستند که با افکار بد خود، غریزهٔ آن‌ها را تیز کرده‌اند. آن‌ها را چنان تربیت کرده‌اند که فراموش کرده‌اند قبل از هرچیز یک سگ اند. یک سگ حیوان اهلی است که صاحب‌اش را دوست دارد. که از راه شکار زندگی می‌کند. با تربیت غلطی که به آن‌ها داده‌اند، فراموش کرده‌اند که خلاف طبیعت‌شان زندگی می‌کنند. فراموش کرده‌اند طبیعت آن‌ها بالاتر از خود آن‌ها ست. حتی سگ‌های نر موفق نمی‌شوند با بازتاب‌های شرطی مبارزه کنند.