«هنرِ زیستن، بیشتر به کشتیگیری میماند تا رقص.» آمادگی مواجهه با پیشامدهای ناگهانی ضروریست. هرگز نیاز نیست یک رقصنده با کسی گلاویز شود. او هرگز همانند یک کشتیگیر با شرایط دشوار، دست به گریبان نیست.
Par.ya
پس از سالها تحصیل دریافتم که خواندن کتابهای دانشگاهی و مقالات بیهوده است، زیرا در زندگی واقعی نمیتوان آن آموزهها را به کار بست
بسیار کتاب خوب و روان و دلنشینی هست
رواقیون به درستی دریافتند شادمانی درونی آدمی، بستگی چندانی به شرایط محیطی ندارد.
Par.ya
«آگاهی از خطا، نخستین گام در مسیر رهایی از آن است.» نخست باید متوجه باشید که در حال خطاورزی هستید، تا بعد بتوانید آن را اصلاح کنید.
تفکر رواقی از ما دعوت میکند که در هر لحظه از زندگی، نسبت به کنشهای خویش، آگاهی داشته باشیم.
mary
زندگی نیز همچون بازیِ پوکر است و میتوان با هر دستی برندهٔ بازی بود. البته که ترجیح میدهید جفت آن نصیب شما شود؛ مثل همسری تندرست و سالم؛ اما این ترجیح از اختیار شما خارج است. آنچه که اهمیت دارد، نوع مواجههٔ شما با شرایط زندگیست. نمیتوانید کارتهایی که به دستتان میافتد را عوض کنید، یا آرزو کنید که کاش کارتهای بهتری نصیبتان میشد. برای تحقق این آرزو دیگر راهی وجود ندارد، تنها امکانی که دارید این است که با درایت تمام، همهٔ هنر بازیکردن خود را به نمایش گذارید.
mary
هیچکس نمیخواهد فرزندش بیمار شود، هیچکس دوست ندارد در تصادف ماشین صدمه ببیند؛ اما آن زمان که این اتفاقات میافتد، فایدهٔ کشمکش مدامِ روانی چیست؟» بله، حوادث گاهی دمار از روزگار انسان درمیآورند، اما جنگیدن با آنها کدام گره را میگشاید؟ صدالبته که تسلیم و درماندهشدن هم روا نیست. تمام تأکید رواقیون، بر چالش تلقیکردنِ حوادث است؛ همانند یک قطعه سنگ مرمرین و خام که میتوانیم طرحی زیبا از خود را بر روی آن حک کنیم، نقشی از خود ما، مستحکمتر از گذشته.
mary