بریده‌هایی از کتاب فلسفی زیستن

فلسفه زندگی‌تان را پربار خواهد کرد، اما اثربخشی آن هنگام ناملایمات است که جلوه می‌کنند

اپیکتتوس به شاگردانش می‌آموخت که زندگی خود را به‌چشمی بنگرند که گویی در یک جشنوارهٔ دائمی هستند. جشنوارهٔ زندگی. در این تمثیل او، یک حس قدرشناسی نسبت به زندگی و زنده‌بودن نهفته است و یادآور می‌شود که این مجالِ نیکو، به‌زودیِ زود پایان می‌یابد. علاوه‌بر این، جشنواره‌انگاریِ زندگی موجب می‌شود که از پریشان‌احوالی‌های آن چشم‌پوشی کنیم، درست مانند هرج‌ومرج‌هایی که در یک جشنواره نیز، به چشم می‌خورد.

«پس چرا متحیر می‌شوید؟ مردمان شایسته همان‌ها هستند که آن‌قدر می‌لرزند تا قوی‌تر شوند.»

فلسفه، نقشهٔ گنجی طرح کند که راهگشای زندگی سالم امروزی باشد

خرد شامل تأمل عمیق، قضاوتِ بی‌غرض، بلندنظری و نیز عقل سلیم است. این ویژگی در نقطهٔ مقابلِ رذیلتِ نابخردی و بی‌ملاحظگی قرار دارد.

سنکا می‌گوید: هرکه مطالعهٔ آراء فیلسوفی را در پیش می‌گیرد، قاعدتاً باید بتواند در هر روز از زندگی خویش، تغییر مثبتی ایجاد نماید. هر روز از روز پیشین کامل‌تر باشد یا دست‌کم در مسیر تکامل طی طریق کند.

کلیشه‌پردازی، اتاق روان‌درمان‌گری را نیز می‌توانیم همان‌گونه تصور کنیم.

طی پانزده سال و اندی، مباحث ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی و مطالب بسیارِ دیگری را آموختم. جز اینکه نحوهٔ برخورد کارساز با موقعیت‌های چالش‌برانگیز کدام است؟ چگونه بر ترس‌هایم غلبه کنم؟ حالات غمگینانهٔ خود را چگونه التیام بخشم؟ مرگ دوستان را چگونه هضم کنم؟ بر خشم خود چه‌طور غلبه کنم؟ به اعتمادبه‌نفسم چگونه بیفزایم؟

«اگر شایسته نیست، انجامش ندهید؛ اگر حقیقت نیست، بر زبانش نیاورید.»

«اگر شایسته نیست، انجامش ندهید؛ اگر حقیقت نیست، بر زبانش نیاورید.»