بریدههایی از کتاب بالهای شکسته
۴٫۱
(۱۱)
تنهایی، یاور همیشگی اندوه و یار دیرین همهی دگرگونیهای روحی است.
Mohammad
به خاطرم اندوهگین مشو، زیرا جانی که یک بار سایهی خداوند را دیده باشد، دیگر از شبح شیاطین نمیهراسد و دیدهای که یک بار بر ملأ اعلی گشوده گردد، به تأثیر رنج های این جهانی بسته نمیشود....
آلوین (هاجیك) ツ
آدمی زادهای که اندوه، او را در زهدانش نَپروَرد؛ نومیدی، او را نزاید و محبت در گاهوارهی رؤیاها بزرگش نکند، به کسی میماند که در کتاب هستی، صفحهی زندگی او سپید و تهی مانده است.
Mohammad
انقلابهای عظیمی که جویهایی از خون به راه انداخت و آزادی را چون الههای، پرستیدنی کرد، بیگمان روزی اندیشهای لرزان در ذهن مردی بوده که در میان هزاران انسان دیگر میزیسته است.
Mohammad
گویند نادانی.، گهوارهی آسایش است و بیخیالی.، مایهی آرامش.
Pariya
هرجوانی یک سلمی دارد که به هنگام بهار جوانی، درست در لحظهی بیخبری، از راه میرسد، تنهایی او را مفهومی رؤیایی میبخشد، اضطراب روزهایش را به الفت میآمیزد و آرامش شبهایش را از نغمههای دلانگیز مالامال میکند.
Pariya
چه ناداناند آنان که میپندارند عشق، پس از همزیستی طولانی و همراهی مستمر پدید میآید. حقیقت آن است که عشق حقیقی، حاصل تفاهم روح است و این تفاهم، اگر در یک لحظه ایجاد نگردد، با گذر سالها و نسلها نیز به وجود نخواهد آمد.
nedsalehani
تنهایی، یاور همیشگی اندوه و یار دیرین همهی دگرگونیهای روحی است.
Pariya
کیست که نخستین عشق زندگیاش را از یاد ببرد؟ آیا کسی را که بیخبری نوباوگی را به هوشیاری آکنده از هراسِ دوستداشتنی، بیرحمی شیرین و تلخی گوارا مبدل ساخته، فراموش میتوان کرد؟ کیست که دلش در اشتیاق آن لحظهی شگفتانگیز، پرپر نزند؟
Pariya
جوانی را بالهایی است بافته از تار و پود خیال و پندار که با این بالها، جوانان را به ماورای ابرها فرا میبرد، آنجا که هستی را در پرتو اشعهی رنگینکمان میتوان دید و ترانهی شکوه و عظمت را از لبان زندگی میتوان شنید. افسوس که آن بالها با وزش تندباد تجربه، به سرعت درهم میشکند و آنان به دنیای واقعی فرو میافتند. دنیای واقعیتها، آینهای است که آدمی، جان تحقیر شده و سرگشتهی خویش را در آن مینگرد.
nedsalehani
حجم
۷۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۷۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۳۷,۵۰۰
تومان