بریدههایی از کتاب منحنی خلاقیت
۳٫۶
(۳۵)
نمیتونین درمورد چیزهایی که هیچی ازشون نمیدونین بینش و بصیرت خاصی داشته باشین.
محسن
مغز هنگامی که بهصورت آگاهانه روی مسئلهٔ موردنظر کار میکند، با استفاده از تحلیلهای منطقی شما را با پاسخهای ازهمگسیخته و جزئی روبهرو میکند. وقتی این اتفاق میافتد، معمولاً از اشتباهبودن ایدههایتان آگاهید، اما وقتی از چیزی مطمئن نیستید، ممکن است خطر کنید و حدس بزنید. درنتیجه پاسخهایتان همیشه درست نیستند.
محسن
بصیرت لحظهای معمولاً زمانی اتفاق میافتد که پاسخی کامل و دقیق در نیمکرهٔ راست مغزتان پیدا شده باشد. ازآنجاکه ما نمیدانیم نیمکرهٔ راست چقدر برای پیداکردن پاسخ تلاش میکند و از ایدههای نادرستی که بهصورت نیمهخودآگاه آنها را دور ریخته خبر نداریم، به نظر میرسد پردازش بصیرتِ لحظهای همیشه درست باشد. به همین دلیل است که این لحظات را بهعنوان «نبوغ زودگذر» تجربه میکنیم.
محسن
احتمال درستبودن راهحلهایی که درنتیجهٔ نبوغ زودگذر به وجود آمدهاند بیشتر از پاسخهایی است که از تحلیل منطقی به دست آمدهاند.
محسن
لحظههای زودگذرِ بصیرت و آگاهی «نوعی فرایند شناختیِ عادیان، اما نتایجی غافلگیرکننده دارن».
محسن
سومین مبدأ بصیرت لحظهای نیازمند عامل انگیزشی است. در این موارد، عاملی محیطی بهصورت نیمهخودآگاه با چیزی که از قبل در نیمکرهٔ راستِ مغزِ شماست ارتباط برقرار میکنند. مثلاً اگر در حل یک جدول کلمات متقاطع به مشکل بربخوریم و یک ساعت بعد کلمهای را که به دنبالش بودیم روی بیلبوردی تبلیغاتی ببینیم، ممکن است بدون اینکه بدانیم کلمهٔ موردنظر را دیدهایم، نبوغی زودگذر را تجربه کنیم.
محسن
وقتی از خواب بیدار میشویم، میدویم یا دوش میگیریم، اغلب چیزی را تجربه میکنیم که حسی شبیهبه «نبوغ زودگذر» دارد. معمولاً در این موقعیتها مغزمان غرق در افکار مختلف نیست و درنتیجه چیزی را تجربه میکنیم که مثل نوعی الهام ناگهانی به نظر میرسد. اما اگر راستش را بخواهید، درواقع نتیجهٔ خالیشدنِ مغز از آشفتگیِ افکارِ نیمکرهٔ چپ است که به افکار نیمکرهٔ راست اجازهٔ بروز میدهد.
محسن
نیمکرهٔ راست مغز ما جایی است که بیشتر، معانیِ استعاری را در آن ذخیره میکنیم. تحقیقات نشان میدهند نیمکرهٔ راست مغز ما زمانیکه لطیفهای را میشنویم که با انواع ایهام سروکار دارد یا وقتی سعی میکنیم معنای استعارهای را بفهمیم، فعال میشود. نیمکرهٔ راست از طریق یافتن ارتباط میان مفاهیم متفاوت و مشترکاتِ پنهانی، مسائل را پردازش میکند. این فرایند ناخودآگاه اتفاق میافتد؛ به این معنا که ما نمیدانیم نیمکرهٔ راستمان چه زمانی مشغولبهکار و در جستوجوی این ارتباطهاست. گاهی خیلی سریع عمل میکند، مثل وقتی برنامهٔ کوتاهِ یک طنزپرداز را تماشا میکنیم و بهطور ناخودآگاه میدانیم چرا خندهدار است یا نیست.
محسن
کریستی نوردیلم، پژوهشگر تبلیغات، تأثیر آن را بر تبلیغات بررسی کرده. او متوجه شد که اگر یک آگهیِ چاپی بهطور مکرر ویژگیای کوچک یا سطحی را به نمایش بگذارد ـپسزمینه، نوشته یا آرمـ مردم هر بار که محصولِ موردنظر را ببینند، بیشتر از آن خوششان میآید. به همین دلیل است که بازاریابها رنگ آرم و نام تجاری را در ایجاد رغبت و تمایل در مشتری و حفظ آن ضروری میدانند. این چیزهای کوچک، پردازشِ تبلیغاتی را که هر روز میبینیم برای مغز بسیار آسانتر میکنند؛ و ما راحتیِ پردازشِ مغز را معمولاً، بهغلط، دوستداشتن آن خمیردندان، افترشیو یا شرکت بیمه فرض میکنیم.
محسن
«دوپامین ارتباط چندانی با لذتِ ناشی از مصرفِ یک چیز ندارد، بلکه به انگیزهٔ بهدستآوردنِ پاداش درقبال مصرف یک چیز مربوط است.»
محسن
بین آشناییِ افراد با یک چیز و اینکه آن چیز چقدر در نظرشان مثبت است و چقدر دوستش دارند، رابطهای خطی وجود دارد.
محسن
بازاریابی باید خلاقانهترین قسمت کسبوکار باشد.
محسن
«اصالت، تازگی ادراک و توانایی تفکر متفاوت بهنوبهٔ خود و بهعنوان ویژگیهای فردی مطلوباند، اما بدون شناخت عمومیْ خلاقیت و نبوغی شکل نمیدهند.»
Elaheh
نبوغ شاید خیلی فراتر از برچسبی عینی باشد. برای اینکه کسی بهعنوان نابغهٔ خلاق شناخته شود، اکثریت باید نوآوریِ او را بپذیرند. رماننویسی که کتابی جذاب مینویسد اما قادر به انتشار آن نیست، در تاریخ ماندگار نمیشود. دانشمند متواضعی که خود را به عموم مردم معرفی نمیکند، خیلی زود به دست فراموشی سپرده خواهد شد.
صبا بانو:)
حجم
۶۴۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۶۴۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان