بریدههایی از کتاب تولد در لس آنجلس
۴٫۵
(۲۳۷)
صفحهٔ اول را باز کردم. دیدم به زبان عربی است. بلد نبودم؛ اما زیر عربیها کلمات ریزی به فارسی بود که با کمی دقت میشد خواند: «به نام خداوند بخشایندهٔ مهربان. اینک آن کتاب که در آن هیچ شبههای نیست و راهنمای پرهیزکاران است...» برای همین خط، چند لحظه مکث کردم. فکر کردم: «اوووه! چه اطمینانی هم به خودش دارد. کتابی که هیچ شکوتردیدی در آن نیست. پس کار من معلوم شد. میگردم و چندجا را که تناقض یا شکوتردید دارد، پیدا میکنم و دستش را رو میکنم. این حرفها به درد همان عرب هزاروچهارصدسال پیش میخورد که علم نداشت و نمیدانست دلیل خیلی از اتفاقها چیست
Fateri47
بهنظر من یکی از باهوشترین آدمهای منطقه، رهبر انقلاب بود که متوجه شد دشمن در جنگ نرم دارد از کدام سمت حرکت میکند. دید که میخواهد ناموس مردمی را که در این منطقه هستند به چالش بکشد و برای آن مسمومیت ایجاد کند.
فریده
زبان برزیلیها ترکیبی از زبان پرتغالیها و اسپانیاییهاست که لهجهٔ محلیاش میشود پرچگیز.
کاربر ۸۶۶۸۳۱
درصورتی که هویت ما انسانها آن چیزی است که خداوند برای ما در نظر گرفته است. ما تا ندانیم که چه هویتی برای ما در عالم در نظر گرفته شده، نمیتوانیم برای خودمان هویت تعیین کنیم. باید ببینیم هویت و ارزش ما چیست. خودمان، خودمان را بهوجود نیاوردهایم که حالا میخواهیم خودمان سبک زندگیمان را تعیین کنیم. باید برویم سراغ همان کسی که ما را بهوجود آورده تا بگوید هویت ما چیست؟
ⓈⒶⓂⒶⓃ
بعد متوجه شدم چیزی به نام ذبح وجود دارد که گوشتی را هم که میخورید باید حتما بر آن نام خدا برده شود و نهتنها نام خدا برده شود؛ بلکه باید شاهرگی که به سمت مغز میرود، اول زده شود. خودم هم تحلیلهایی روی این موضوع داشتم که برای بقیه جالب بود؛ میگفتم باید قلب یک حیوان را اول با اسم خدا آرام کنی و بعد از ابزار برش برای بریدن رگها استفاده کنی. اینطوری تمام خونی را که میتواند فاسد شود یا توی گوشت بماند و باعث فاسدشدنش شود، به وسیلهٔ قلب بیرون بکشی. چطور میشود این کار را کرد؟ باید سرش را از قسمت عصب قطع کنی. باید رگش را قطع کنی که خون و اکسیژن بهسمت مغز نرود و مغز بتواند با قلب ارتباط داشته باشد و سیگنالی به قلب بفرستد که کمبود اکسیژن دارد، سریعتر پمپاژ کن و بعد قلب فقط پمپاژ میکند و اینطوری تمام مویرگها را از چیزی که میتواند بعد از مرگ فاسد بشود، خالی میکنیم؛ چون خون، اولین جایی است که میکروبها و باکتریها در آن شروع به رشدکردن میکنند؛ چون مواد غذایی زیادی در آنجا هست.
philobiblic
روایتی خواندم از یکی از معصومان (ع) که «انسان حیایش را که از دست دهد، بعد میتواند به گناهان دیگر تن دهد.»
philobiblic
یکی از اسمهای آمریکا، کشور Hi and Bye است، کشور «سلام و خداحافظ»؛ چون انسانها راحت در کنار هم قرار میگیرند و خیلی هم راحت از هم جدا میشوند.
امالبنین
چون وقت در غرب خیلی گرانبها شده و شاید یکی از عوامل افسردگی در غرب هم همین کمبود وقت باشد؛ یعنی انسانها کمتر برای خودشان، زندگیشان و آیندهشان وقت میگذارند. بیشتر وقتشان برای کار و چیزهایی صرف میشود که به سبک زندگیشان ربط پیدا میکند. فکر میکنند اگر بیشتر کار کنند، بیشتر پیشرفت میکنند؛ ولی واقعیت این است که این پیشرفت، توقف ندارد و همیشه در یک دور بسته درحال دویدناند.
alireza brujerdi
در ایران اعضای خانواده با هم حرکت میکنند؛ یعنی خانواده یک سیستمی است که همهٔ اعضا در آن به یکدیگر وابستهاند و با همدیگر رشد میکنند؛ اما، فرهنگی که من در آن بزرگ میشدم، خانواده در کنار هم حرکت میکردند و هرکس اهداف خودش را دنبال میکرد
alireza brujerdi
خیلیها فکر کنند چون اینجا حجاب اجباری است، افراد تمایل به خودآرایی دارند. درحالی که به نظر من مشکل در هویت و حس خودکمبینی چنین کسانی است که میخواهند با خودنمایی برای خودشان یک هویت جعلی درست کنند.
ZH
«خدایا امروز یک پسر آمد و پیشنهاد داد با هم دوست بشویم؛ ولی، من قبول نکردم چون تو گفته بودی نه. فقط حواست باشد، بهجایش توی همین دنیا یک شوهر خوبِ مؤمن به من بدهی که بتواند کمکم کند و ایمانم قویتر شود.»
کاربر ۲۴۳۷۲۰۴
روی این پولی هم که دستت میآید و میرود حساب و کتاب نکن. ما حواسمان به تو هست. تو خیالت راحت باشد، برو کارت را بکن.
این توی ذهنم از همانجا ریشه گرفت و یواشیواش جا افتاد و تا امروز که دارم حرکت میکنم، آن نشانه هنوز در ذهنم هست که آنجایی که من بیحساب دادهام، بیحساب هم به من کمک شد
کاربر ۲۴۳۷۲۰۴
قبل از این فرق بین کلام انسانی و وحی برایم روشن نبود. تا قبل از این هیچوقت فکر نکرده بودم که ممکن است خدا هم با ما حرف بزند؛ اما، حالا آیات قرآن داشت نگاه تازهای به من میداد.
کاربر ۲۴۳۷۲۰۴
میگفتم: «به خدا اگر دست من بود، من عاشق این بودم که با شما بیایم و برویم همهجا کیف کنیم. تو اگر کاری کنی من از دست این قرآن راحت شوم، من از خدایم است. میآیم پیش شما، همهجا میرویم، همه کاری میکنیم، میرویم خوش بگذرانیم؛ ولی حرفهای این کتاب من را گریبانگیر خودش کرده است. یا به من ثابت کن این کتاب، حرفهای خدا نیست و تمامش الکی است یا اینکه اگر راست است و حرف خداست پس باید به آن توجه کنیم.»
فریبا درمانده میشد و میزد زیر گریه.
philobiblic
ما با هیچکسی مشاجرهای نداریم. ما فقط باید افراد را به این نکتههای مشترک هدایت کنیم. خود خداوند هم به آن اشاره میکند و میگوید: ’با اهل کتاب دربارهٔ نکتههای مشترکتان صحبت کنید که باعث میشود شما فهم مشترک پیدا کنید.‘»
philobiblic
روایتی که آن روزها از امیرالمؤمنین (ع) خوانده بودم باعث شد راحتتر به خداوند توکل کنم. حضرت میفرماید: هیچ شهری هیچ مزیتی بر شهر دیگر ندارد، مگر آن شهری که شما بیشترین رشد را در آن داشته باشید.
دختر بهاری
تازه آمریکاییهای باکلاس هیچوقت لاسوگاس نمیروند. هیچوقت پایشان را در کازینو نمیگذارند. از خود آمریکاییها خانوادههایی را میشناسم که اگر به آنها بگویی برویم لاسوگاس، انگار به آنها توهین کردهای. میگویند که یعنی چه؟ لاسوگاس یک شهر احمقانه است. شهری است که برای احمقها طراحی شده. من در چنین شهری بروم؟ آ
دختر بهاری
آمریکاییها میگویند: «نمیتوانی بروی استخر و خیس نشوی.» ما وارد آن محیط شدیم و آن محیط روی ما تأثیر گذاشته بود
egm
وقتی به قرآن میرسید و متوجه شدید که این وحی خداوند است، دیگر اجازه ندهید عقل برایتان تصمیم بگیرد. اجازه بدهید وحی برای شما تصمیم بگیرد
دختر بهاری
یکی از اسمهای آمریکا، کشور Hi and Bye است، کشور «سلام و خداحافظ»؛ چون انسانها راحت در کنار هم قرار میگیرند و خیلی هم راحت از هم جدا میشوند. متأسفانه همین باعث شده که امروز خانوادهها هم به همین شکل خیلی راحت از هم گسسته شوند؛ یعنی این شرایط فرهنگی که در جامعه هست، روی خانوادهها هم تأثیر گذاشته است. حتی توی دوستیهای معمولی هم همینقدر راحتند. وقتی هم از هم جدا میشوند هیچ نفرتی نسبت به هم ندارند. میگویند که او رفت سوی زندگی خودش، من هم میروم سوی زندگی خودم.
دختر بهاری
حجم
۳۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۳۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰۵۰%
تومان