بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کار همچون زندگی | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب کار همچون زندگی

بریده‌هایی از کتاب کار همچون زندگی

نویسنده:تامس مور
انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۴.۰از ۱۴ رأی
۴٫۰
(۱۴)
لذت بردن از کار به این معنا نیست که هر لحظهٔ آن را دوست داشته باشید، یا اینکه هیچ مشکلی در کار نداشته باشید، بلکه به‌معنای آن است که در مجموع و در باطن خود، از بودن در محل کار، کاربست ابزار کاری‌تان، و کار کردن به‌تنهایی یا با دیگران لذت می‌برید. اپیکور، فیلسوف برجستهٔ نظریهٔ لذت -مفهوم اپیکوری از نام او مأخوذ است- گفته است که پاره‌ای لذت‌ها زودگذر و پاره‌ای دیگر عمیق و پایا هستند. شاید نتوانید آن اندازه که دوست دارید، لذت‌های زودگذر در کارتان بیابید، اما می‌توانید از این که کار مناسب را در محل مناسب انجام می‌دهید لذت عمیق‌تری ببرید.
مهیار
وقتی می‌گوییم می‌توانید به‌گونه‌ای اروتیک عاشق کارتان باشید به این معنا است که این عشق می‌تواند مزایایی در پی داشته باشد که در مفهوم وسیع کلمه جنسی باشند: شادی حسی، اشتیاق، لذت، و پیوند. فهم خود را از اروس گسترش دهید تا بتوانید شادی و خوشی برآمده از کارتان را تصور کنید. فکر کنید چنان مشتاق کارتان هستید که بی‌صبرانه می‌خواهید به سر کار بروید، چون در آنجا عمیقاً شیفتهٔ پروژه‌های خود می‌شوید. اینها همه اروس است.
مهیار
نگرش «جوان جاودانه» به دلیل شور و نشاط و بینشی که به آدمی می‌دهد، موهبتی نیرومند است: می‌تواند شما را در حرفه‌ای که دارید بر سر ذوق نگه دارد؛ به شما کمک کند از اوضاع ناپسند بیرون آیید و به سوی هدفی الهام‌بخش پیش بروید. سویهٔ منفی آن این است که هنگامی که «جوان جاودانه» از سوی متصدیان امر سرکوب می‌شود، یا با شکست پروژه‌ای سرخورده می‌شود، افسردگی شدید در پی دارد. جوانان اسطوره‌ای در ارتفاع بالا پرواز می‌کنند و به‌سختی سقوط می‌کنند.
مهیار
لازم نیست روحیهٔ جوانی را به‌زور به واقعیت تبدیل کنیم؛ می‌توان آن را با اوضاع جهان واقعی سازگار کرد. این روحیه می‌تواند شغلی ملال‌آور را شورانگیز کند، و به آدمی کمک کند تا امکانات نهفته‌ای را ببیند که نیروی خلاقهٔ مادی از درک آن ناتوان است. هنگامی‌که روحیهٔ «جوان اسطوره‌ای» بر کسی چیره می‌شود شاید نتواند تنگناهای ساختار کاری پیچیده را تاب بیاورد و ممکن است بر متصدیان امر بشورد. اما همین روحیه می‌تواند به او کمک کند خودش را سازگار کند، و کار را به‌گونه‌ای تغییر دهد که مناسب او شود.
مهیار
بیشتر آدم‌هایی که می‌شناسم و در یافتن «کار همچون زندگی» برای خود مشکل دارند، تا اندازه‌ای «کنش‌پذیر» هستند. این اشخاص چشم‌به‌راه می‌نشینند تا اتفاق خوبی برای آنان رخ دهد، به‌جای اینکه خود دست به اقداماتی جدی و مثبت بزنند. پس از آن، پرخاشگری به صورت گله و شکایت نمایان می‌شود اما در آن هنگام دیگر کارساز نیست.
مهیار
در کارهای درمانی‌ام شاهد بسی افراد بوده‌ام که در جست‌وجوی رضایت‌خاطر عمیق در زندگی‌شان بودند، اما چنان با آینده و با امکانات بالقوه‌ای که در ذهن‌شان می‌چرخد و هم‌اکنون برای آنها لذت‌آور است هم‌ذات‌پنداری می‌کنند که به‌راستی نمی‌دانند چه می‌خواهند؛ یا به عبارت بهتر، نمی‌دانند دل آنها چه می‌طلبد. پیدا کردن «کار همچون زندگی» مسئله‌ای دربارهٔ کشش و اشتیاق است نه یک خواستهٔ گذرا؛ یعنی اشتیاقی ژرف و دیرپا است برای اینکه «کسی» باشید و «کاری» بکنید. با این همه، مردم اغلب خودشان را آن اندازه خوب نمی‌شناسند که بدانند چه می‌خواهند.
مهیار
عاشق کار بودن به این معنا نیست که هر دقیقهٔ آن را دوست داشته باشید، یا برای هر کاری که می‌کنید پُرتب‌وتاب باشید. عشق می‌تواند نجوای آرامی در پشت پرده باشد. (مثلاً) این احساس بنیادین که کاری که می‌کنید ارزش دارد، درخور شماست، و در راستای دستیابی به هدفی است. پاره‌ای اشخاص در شغل خود سخت کار می‌کنند و آن را مشکل می‌یابند، اما با این حال در باطن خویش احساس می‌کنند این همان کاری است که می‌خواهند بکنند.
مهیار
مهم این است که در کار خود فقط برای موفق شدن و پول درآوردن هیجان نداشته باشیم، بلکه عمیقاً به ارزش کاری که می‌کنیم اهمیت بدهیم، و نیز در نتیجه یا فرآوردهٔ آن سهیم باشیم. چنانچه بتوانیم پای شور و احساساتی‌گری را به میان نیاوریم، می‌توان گفت لازم است «عاشق» کاری که می‌کنیم و آنچه می‌سازیم باشیم.
مهیار
فیچینو، «روح» را عامل کانونی و وحدت‌بخش توصیف می‌کند که باید هم در افراد و هم در جامعه زنده باشد. ولی ما فرهنگ کاری کمابیش بی‌روحی داریم که منحصر به بهره‌وری ماشین‌وار و دستاوردهای خودخواهانه‌ای چون موفقیت، پول، وجهه و پیشرفت شده است.
مهیار
گزینش نوع کار، از کیستی شما -از علائق، سلیقه‌ها، امیدها، و ارزش‌های شما- ناشی می‌شود. با کار کردن احساس می‌کنید متناسب با سرشت خویش رفتار می‌کنید؛ یعنی رفتار شما علیه خودتان و در تناقض با کیستی شما نیست.
مهیار
بسیاری از محیط‌های کاری خصیصهٔ «مردهٔ متحرک» دارند، و فضای «مردهٔ متحرک» نشانهٔ از دست رفتن روح است. بسیاری از مردم از بی‌روح بودن کارشان رنج می‌برند. بارها از مردان و زنانی شنیده‌ام که دربارهٔ کارشان می‌گویند «یک رُبات هم می‌تواند این کار را انجام دهد». احساس می‌کنند مانند «چرخ‌دنده‌ای در ماشین» و یا جزئی از یک شرکت بزرگ و سرد و بی‌روح‌اند. اهمیت تلاش‌های خود را احساس نمی‌کنند، بلکه شاهد این هستند که بیشتر وقت‌شان صرف منافع دیگران یا فرآورده‌هایی می‌شود که اهمیت چندانی در درازمدت ندارد.
مهیار
همهٔ اوقاتی که برای کار خود صرف می‌کنیم، بر کیفیت تفکر و شکل‌گیری ارزش‌ها و منش ما تأثیر دارد.
مهیار
امروزه اغلب با کسانی روبه‌رو می‌شویم که به علت پُرکاری از پا افتاده‌اند، به‌ویژه آن‌گاه که می‌کوشند هم به خانواده رسیدگی کنند و هم شغل خود را حفظ کنند. آیا «از پا افتادن به علت پرکاری» به معنای انجام کارهای بی‌شمار است، یا به معنای نداشتن فلسفه‌ای که به نقش پدر و مادر منزلت و معنا می‌دهد؟ عواطف ما غالباً از شیوهٔ تفکر ما دربارهٔ وضعیت خودمان تأثیر می‌پذیرد. چنانچه تربیت فرزندان را یک رشته وظایف تلقی کنید از آن رنج خواهید برد. اما چنانچه آن را ندای درونی اصیل و منشأ معنا تصور کنید کمتر احساس فشار خواهید کرد. بدین ترتیب تصویری مهم و ارزشمند از کیستیِ خود در این کار خواهید داشت؛ و این تصویر مهم، بار این کار را تحمل‌پذیر خواهد کرد.
بهاره مظاهری
معنویت در سه زمینهٔ اصلی بر کار ما تأثیر می‌گذارد: ما را به‌گونه‌ای درگیر کار می‌کند که به زندگی‌مان معنا می‌بخشد؛ از ما می‌خواهد کاری بکنیم که اخلاقی است و در چارچوبی اخلاقی انجام می‌شود، و الهام‌بخش ما برای کاری است که به جامعه کمک می‌کند. چنانچه این سه معیار را در گزینش «کار همچون زندگی» به‌کار بگیرید، گزینه‌های بالقوهٔ شما به‌سرعت محدود می‌شود و در مسیر کاری قرار می‌گیرید که مناسب شماست. شغل‌های خاصی برایتان معنادار خواهد بود، و احتمالاً بسیاری شغل‌های دیگر را بی‌معنا تلقی خواهید کرد. شاید آن شغل‌ها برای شخص دیگری معنادار باشند، اما شما انسانی بی‌همتا هستید. معنا جنبه‌ای از چشم‌انداز معنوی ویژهٔ شما است.
بهاره مظاهری
در مقام درمانگر، انسان‌های بسیاری را می‌بینم که در عواطف خویش، در از دست دادن معنای زندگی، و در روابط انسانی ناکام، غرق شده‌اند. به‌ناچار دل‌نگران زندگی‌های خودشان هستند. گاهی که به آنها پیشنهاد می‌کنم دنبال کاری داوطلبانه باشند یا به نحو دیگری به اجتماع خود خدمت کنند، یکّه می‌خورند. «نیاز» همیشه در دسترس آدمی است، و یافتن جایگاه مناسب خود برای خدمت به جهانی نیازمند، دشوار نیست. افزایش فعالیت در اجتماع، به حل بسیاری از مشکلات عاطفی و شخصی کمک می‌کند -مشکلاتی که اغلب برآمده از اضطراب دربارهٔ خویشتن است.
بهاره مظاهری
با کارتان، زندگی‌تان را معنادار کنید. باید اجازه دهید عمیق‌ترین شورمندی‌های شما نمایان شوند. اما این، فقط با اراده یا ناگهانی رُخ نمی‌دهد. باید در سراسر زندگی، خودتان را برای کاری آماده کنید که دربردارندهٔ درخشش دیمونی است. باید با اموری چون ایستادگی، ترس، عادت و میل به مهار کردن، دست‌وپنجه نرم کنید. باید حس پذیرش دیمون را بیاموزید. باید بگذارید شخصیت‌تان در سازگاری با دیمون شکل بگیرد. هیچ‌یک از این دستاوردها آسان یا سریع به‌دست نمی‌آید. البته ممکن است بیش از اندازه گشوده و در نتیجه بی‌دفاع شوید، اما شاید فقط کمی پذیرای شهود و الهام بودن، همهٔ آن چیزی باشد که برای نیرو و معنا بخشیدن به زندگی‌تان نیاز دارید. «کار همچون زندگی» به اشکال گوناگون نمایان می‌شود و باید هنگامی که خود را نشان می‌دهد هشیار باشید. احتمالاً به‌گونه‌ای منطقی و رسمی اعلام وجود نمی‌کند، بلکه از راه نشانه‌ها و فرصت‌ها خود را نشان می‌دهد. باید شهودهای خود را جدی بگیرید؛ تا آنجا که می‌توانید آنها را دنبال کنید
بهاره مظاهری
پرداختن به گذشته، در مجموع فرآیندی دومرحله‌ای است: شما به تجارب خود اقرار می‌کنید، و قصه‌های‌تان را تا آنجا که ممکن است کامل و آشکار بازگو می‌کنید. سپس از سلطهٔ آن آزاد می‌شوید و به سوی آینده‌ای حرکت می‌کنید که خودتان می‌آفرینید. گذشته را انکار نمی‌کنید، یا سعی نمی‌کنید کاملاً از آن رها شوید؛ همین‌طور، خودتان را آن اندازه دل‌مشغول گذشته نمی‌کنید که نتوانید زندگی جدیدی برای خود بسازید.
بهاره مظاهری
برای حضور کامل در زندگی کنونی باید گذشته‌تان را بپذیرید، آن را از آنِ خود کنید و با جدیت تام آن را احساس کنید. چنانچه حتی اندکی از آن فاصله بگیرید، گذشته سدّ راه شما می‌شود، به‌گونه‌ای که نمی‌خواهید آن را بخشی از خودتان بکنید. شاید وارسی موشکافانهٔ گذشته مایهٔ ناراحتی شود، اما پذیرش آن مایهٔ رضایت خاطر هم می‌شود -یعنی لذت سادهٔ برآمده از کشف خویشتن. چنانچه گذشته را بخشی از خودتان نکنید، به هر روی وجود دارد، و ناهشیارانه -و عموماً به‌نحو منفی- بر شما تأثیر خواهد گذاشت. شاید بکوشید الگوهای پیشین را به‌گونه‌ای تخلیهٔ هیجانی کنید یا بر تهاجمات گذشته بشورید. شاید گذشته دلپذیر نباشد، اما بخشی از کیستیِ شماست، و چنانچه به سوی آینده‌ای بهتر پیش بروید، باید دربارهٔ پیشینه‌تان با خودتان صادق باشید. گذشته شما را به مرحلهٔ کنونی آورده است، و گزینش‌های شما اکنون بسته به این است که چگونه با گذشته‌تان پیوند می‌یابید. آیا می‌خواهید به آن اقرار کنید و به راه خود ادامه دهید، یا اینکه قصد دارید از آن دوری کنید و درجا بزنید؟
بهاره مظاهری
بسیاری از مردم همچنان می‌کوشند زندگی‌شان را برای والدین خود توجیه کنند. از همین‌رو فشار برآمده از تجربهٔ کاری خانواده اغلب مایهٔ سرخوردگی فرزندان می‌شود. چنانچه اعضای خانواده در کار خود کامیاب بوده باشند، چالش این است که شما هم دست‌کم به همان اندازه در کارتان موفق باشید. چنانچه خانواده عمدتاً ناموفق بوده باشند شما ناگزیرید خود را از شر آن میراث خلاص کنید. بین این افراط و تفریط، تمام مسائل پیچیدهٔ شخصیتی و ارزش‌های برآمده از خانواده قرار دارند که بر افکار و تجارب زندگی فرزندان و نوادگان اثر می‌گذارند.
بهاره مظاهری
فرض کنید با وضعیتی آشفته در زندگی کاری‌تان روبه‌رو هستید: شاید نتوانید شغلی رضایت‌بخش پیدا کنید؛ و به‌یقین احساس نمی‌کنید که «کار همچون زندگی» تان را به‌دست آورده‌اید. در اینجا، با ناکامی‌ها، چرخش‌های اشتباه، گزینش‌های بد، پروژه‌های ناتمام، آرزوهای دوردست، و چشمداشت‌های نومیدکننده روبه‌رو می‌شوید. به‌واقع، زندگی هرکسی آکنده از مواد خام است و تهیهٔ سیاهه‌ای از آنها زمان زیادی می‌برد. شما آشفتگی را احساس می‌کنید و می‌خواهید چاره‌ای برای آن بیندیشید. شاید این اوضاع را امکان بالقوه و توانایی برای تغییر و بالندگی تلقی نکنید. اما اگر به خرد کیمیاگرانه اعتماد کنید، می‌توانید سِرّ این بی‌نظمی را به‌اجمال ببینید، و در این‌صورت امکان تغییر و تحول پیدا می‌کنید. اما داشتن شغل یا موقعیتی مشخص و ثابت ممکن است چشم‌تان را به روی امکانات نهفته در آینده ببندد. به بیان دیگر، بدون آشفتگی، بی‌اندازه آسوده‌خاطر خواهید بود و به همین علت نمی‌توانید جایگزین‌های محتمل را مد نظر قرار دهید.
بهاره مظاهری

حجم

۳۰۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۳۰۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۱۱۷,۰۰۰
۸۱,۹۰۰
۳۰%
تومان