بریدههایی از کتاب چین و غرب
۳٫۵
(۲)
رادیرد گریفیتس: یکی، دو استدلال دیگر که علیه شما اقامه میشود: اول اینکه برخی از افراد فرض میکنند که هماکنون دلیل تمرکز آمریکا بر مسئلهٔ تجارت، این است که پی بردهاند چین یک تهدید تکنولوژیک و اقتصادی است و بنابراین به یک معنا ایالات متحد در تلاش است یک اتحاد جهانی به منظور عقب راندن چین ایجاد کند - نه برای دفاع از نظم بینالمللی لیبرال یا ارزشهای جهانی بلکه برای دفاع از منافع ملی محدود آمریکا. چرا این فرض را رد میکنید؟
☆Nostalgia☆
به علاوه آنچه در واکنش به چین مشاهده میکنید، پیوستن ۱۶ کشور دیگر به کانادا در دسامبر سال ۲۰۱۸ به منظور افشا سازی کمپین جاسوسی صنعتی علیه شرکتهای غربی است. همچنین همکاری بسیاری در سطح بینالمللی در مواجهه با کوششهای چین به منظور کنترل اقیانوس، با توسعهٔ دریای جنوبی چین و نظامیسازی جزایر آن صورت گرفته است؛ و البته [این را میدانیم که] هیچکس حق کنترل اقیانوس را ندارد.
تصور میکنم واقعاً این یکی از معدود مسائلی است که این روزها در ایالات متحد هر دو حزب را به هم نزدیک میکند. اما همچنین برخی از جوامع باز و آزاد به این شناخت از چین رسیدهاند – همانطور که اتحادیهٔ اروپا در ماه گذشته اعلام کرد– که این کشور از سیستمی حمایت میکند که به تضعیف حقوق جهانی و تجارت باز، آزاد، منصفانه و نیز روابط اقتصادیِ با ارزش و متقابل میانجامد.
☆Nostalgia☆
حتی با وجود سازمانهای مارکسیستی که قرار است مدافع حقوق کارگران باشند، به دانشگاههایی که شاهد این اتفاقات است حمله میشود و دانشجویان بازداشت میشوند. بنابراین به نظرم، چیزی که اتفاق افتاده، شناختی گسترده نه فقط در ایالات متحد بلکه در سرتاسر جهان است که چین قصد آزادسازی ندارد. چین قصد ندارد بر طبق قوانین عمل کند و در واقع میخواهد نظم بینالمللی را از هم فرو بپاشاند و آن را با نظمی که در راستای منافع حزب کمونیست چین است جایگزین کند.
☆Nostalgia☆
شما هشت سال پیش میزبان یک مناظرهٔ بزرگ دربارهٔ چین بودید، و دیوید لی یکی از مناظرهکنندگان بود. او در این مناظره گفت "نگاه کنید، ما در حال آزادسازی هستیم"، و چند مثال ارائه داد. او گفت "مردم چین اکنون میتوانند نظرات خود را بیان کنند" و همچنین گفت "نسل جوان ما راضی نخواهد شد و خواهان اصلاحات بیشتری است."
خوب اکنون، همان نسل جوان در حال شستوشوی مغزی است و به طور وحشیانهای از سوی دولتی سرکوب میشود که کنترل واقعاً سرسختانهای بر اطلاعات دارد و هر نوع ایده یا بحثی را که شامل مفاهیمی مانند حاکمیت قانون باشد، خفه میکند. اگر شما استاد یا دانشجو باشید و دربارهٔ حاکمیت قانون صحبت کنید بازداشت میشوید. بسیاری از این دانشجویان بازداشت و ناپدید شدند - تا اینکه بعدها در فیلمهای اعترافی مجدداً ظاهر شدند. کتابهای راجع به حاکمیت قانون از قفسههای دانشگاهها برداشته و نابود میشوند.
☆Nostalgia☆
خوب، اما چیزی که اتفاق افتاد این بود که آن اصلاحات اقتصادی در دوران هو جینتائو پشت گوش انداخته شد و در دوران شی جینپینگ کاملاً بر عکس شد. سال گذشته یعنی ۲۰۱۸، اولین سالی بود که بخش خصوصی چین رشد نکرد در حالی که برای نخستین بار، آن درصد از اقتصاد چین که دولتمحور است نسبت به اقتصاد خصوصی رشد کرد. علتش این است که آنچه شی جینپینگ در تلاش است بیش از هر هدف دیگری انجام دهد، محکمتر کردن قدرت انحصاری حزب است؛ و حزب این جنبههای ساختاریِ الگوی سرمایهداری اقتدارگرای دولتمحور را، برای نگهداشت قدرتش ضروری میداند.
☆Nostalgia☆
مهم است به یاد بیاورید انقلاب فرهنگی که مائو از آن برای پاکسازی حزب استفاده کرد واقعاً اقتصاد چین را نابود کرد. اقتصاد آنها در دههٔ ۱۹۸۰ در تنگنا بود. بنابراین حقیقتاً، این غرب یعنی نظم بینالمللی بود که از چین استقبال کرد، از این نظر که به آنها کمک کرد تا یک دورهٔ فوقالعاده موفق از رشد اقتصادی را پشت سر بگذرانند تا ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر خارج کنند؛ و البته چین از طریق اصلاحات، موفق به چنین کاری شد. بنابراین، دلایلی برای خوشبینی در دورهٔ پس از جنگ سرد وجود داشت، اینکه چین، که از ورودش به این نظم استقبال شده بود، به آزادسازی اقتصادش ادامه خواهد داد و همانطور که [پیش از این] رونق یافته بود، بر طبق قوانین عمل خواهد کرد و در نهایت نظام سیاسیاش را نیز آزاد خواهد کرد.
☆Nostalgia☆
اچ. آر. مکمستر: نه، من نمیگویم این تعارضی وجودی و ذاتی است. به نظرم این یک رقابت است. رقابتی با حزب کمونیست چین و سیاستهای آن، که نهتنها هدفش سرکوب هرگونه آزادی و حقوق فردی در جامعهٔ خودشان بلکه همچنین قصدش صدوراین الگو به سایر کشورهاست تا بکوشد نظام فعلی بینالمللی را به چالش بکشاند و آن را با نظم جدیدی که در راستای منافع چین است جایگزین کند، همانطور که رئیسجمهور شی گفته، نظمیجدید با مرکزیت چین. به اعتقاد من، از بسیاری جهات، این کوششی برای احیای مجدد نظام خراجگزاری در تاریخ دودمانی چین است که در آن کشورهایی که عضو میشوند فقط تا زمانی که در رابطهٔ بندگی با چین هستند از تجارت آزاد بهره میبرند. بنابراین به نظرم، چین تهدیدی جدی برای جوامع باز و آزاد است.
☆Nostalgia☆
همانطور که دنگ شیائوپینگ گفت، "مهم نیست یک گربه سفید باشد یا سیاه، تا زمانی که موشها را میگیرد." بنابراین، اگر الگوی خود چین به دردش میخورد، خوب شاید باید بدان بچسبد.
به علاوه چین در چهار دههٔ گذشته توانست ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر نجات دهد. چین به جهان مساعدت کرده و اکنون دومین اهدا کنندهٔ بزرگ سازمان ملل متحد است. همچنین، چین بانک سرمایهگذاری زیرساختهای آسیایی را با ۹۵ کشور عضو، از جمله بسیاری از کشورهای غربی، اگرچه نه ایالات متحد یا ژاپن، راهاندازی کرده است. بنابراین چین در حال انجام اقدامات چندجانبهٔ بسیاریست، بهخصوص طرح ابتکار کمربند و جاده. در واقع در حال حاضر ۴۰ یا ۵۰ میلیارد دلار برای این طرح در شماری از کشورها هزینه کرده است.
Reza Sheykhlar
اگر یک زمانی، رهبر چین شوید، مجبورید درک کنید که در فرهنگ سیاسی [خاص] خود زندگی میکنید. چون محدودیتهای بسیاری در ادارهٔ چین وجود دارد – زیرا اینکه هر روز که میگذرد و ۱.۴ میلیارد نفر با هم کار میکنند و چین از هم نمیپاشد، یک معجزه است. کار سخت و طاقتفرسایی است. این به نوعی حکمرانی نیاز دارد که کاملاً از بالا به پایین نیست؛ مستلزم درک آنچه مردم میتوانند بپذیرند، یا نمیپذیرند و غیره و غیره است.
چون اگر ۱.۴ میلیارد نفر تصمیم بگیرند که قیام کنند، هیچ دولتی نمیتواند آنها را متوقف کند؛ پس پویایی نظام سیاسی چین در حال انجام است؛ و برخی از ما که آن بیرون زندگی میکنیم نباید تصور کنیم بهتر از خود چینیها میدانیم که صلاح آنها چیست.
Reza Sheykhlar
از منظر چینیها، یک درس شفاف از ۲۲۰۰ سال تاریخ پیوستهٔ چین این است که هنگامی که مرکز ضعیف باشد، مردم رنج میبرند؛ اما زمانی که این مرکز قوی باشد، مردم سود میبرند. بنابراین رهبران بسیار مستحکمی مانند شی جینپینگ در چین محبوب هستند. مردم او را دوست دارند. زندگیشان بهتر شده است.
Reza Sheykhlar
حجم
۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
حجم
۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۳ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان