پس بر خلاف تصور زاهدانه، دلبستگی به هیچ، تنها یک معنای عملی میتواند داشته باشد: دلبستگی به همه چیز!
shivs
«تائویی» که بشود در مورد آن چیزی گفت، تائوی جاویدان نیست. نامی که بشود نام نهاد، جاویدان نیست. حقیقت جاویدان، بینام است. نام نهادن، آغازی است برای محدود کردن هر چیزی.
تائو مانند چاهی است، استفاده میشود ولی هیچگاه تمام نمیشود. مانند خلأ بیپایانی است که مملو از احتمالات بیشمار است. پنهان است ولی همیشه حاضر. چه کسی او را زاییده؟ نمیدانم. مفهومی است که ورای هر اسمی است، حتی اسم خدا.
قرآن کریم در توصیف خداوند میگوید: «وَلَم یکُن لَهُ کُفُواً أَحَد» (توحید/۴) «چیزی به مانند او نیست»
با چنین
shivs
«تائویی» که بشود در مورد آن چیزی گفت، تائوی جاویدان نیست. نامی که بشود نام نهاد، جاویدان نیست. حقیقت جاویدان، بینام است. نام نهادن، آغازی است برای محدود کردن هر چیزی.
تائو مانند چاهی است، استفاده میشود ولی هیچگاه تمام نمیشود. مانند خلأ بیپایانی است که مملو از احتمالات بیشمار است.
shivs
واقع هر تعریفی از خداوند و خداپرستی، ذهنپرستی است!
shivs