بریده‌هایی از کتاب تو همانی هستی که می‌اندیشی

تنها راه ترقی این است که افکار خود را ارتقا دهید. برای رسیدن به هر چیزی، باید افکار خود را مرتفع‌تر از تن‌پروری و لذت‌جویی بالا ببرید. افراد موفق، رضایت خود را به تعویق می‌اندازند. آن‌ها اهدافشان را درک می‌کنند، طرح‌هایی برای رسیدن به آن ایجاد می‌کنند و آن برنامه‌ها را اجرا می‌کنند. آن‌ها به ابتکار خودشان و به طور مستقل عمل می‌کنند. آن‌ها ذهن خود را کنترل می‌کنند و به همین ترتیب بر اوضاع و احوال خود حاکم می‌شوند. هر چه بیشتر افکار خود را تعالی ببخشید، مصالح خود را در راستای نفع خانواده، دوستانتان، همه مردم و حتی در راستای نفع کل زمین و همه موجودات توسعه دهید، موفقیت شما بیشتر خواهد بود و دستاوردهای شما بیشتر دوام خواهد آورد.

بر کاری که انجام می‌دهید تمرکز کنید و تا جایی که می‌توانید آن را به بهترین نحو ممکن انجام دهید، حتی اگر آن کار خیلی هم مهم به نظر نرسد. این کار باعث توسعه و گسترش توانایی شما برای رسیدن به اهداف بزرگ‌تر در آینده خواهد شد.

برای انجام هر کاری، افکار باید با هدف مرتبط باشند. ما اغلب به افکار خود اجازه می‌دهیم که بی‌هدف در دریاهای زندگی حرکت کنند؛ هدف آن‌ها را به مقصد موردنظر هدایت می‌کند.

اندیشه‌هایی مانند آرزوی بهترین‌ها برای همه مردم، پیدا کردن بهترین‌ها در هر اتفاقی، راضی بودن از هر شرایطی، درگاهی به سوی بهشت هستند.

اگر می‌خواهید از بدن خود در برابر بیماری محافظت کنید، ذهن خود را تصفیه کنید. اگر می‌خواهید از نظر فیزیکی جذاب باشید، ذهنتان را زیباتر کنید. اندیشه‌هایی مانند حسادت، نفرت، بی‌علاقگی، دلسردی و ناامیدی، جسم را از تابش طبیعی‌اش محروم می‌کند. «چهره ترش‌رو»، بیانگر افکار تلخ است.

افکار سالم به عادات سالم تبدیل می‌شوند. تصویری از خود را بسازید که سرشار از انرژی و نیروی حیات می‌درخشد، در هماهنگی با آن تصویر عمل کنید و شما آن‌چنان رشد خواهید کرد تا بتوانید آن را در واقعیت مجسم کنید.

تو همان چیزی هستی که می‌خواهی باشی. تنها شکست است که به دنبال راضی کردن خود با بهانه دروغین «شرایط محیطی» است. ذهن قوی اوج می‌گیرد و رها می‌شود. چنین ذهنی ارباب زمان می‌شود و فضا را فتح می‌کند، ذهن شما، زرنگ‌تر از شانس شیّاد است؛ تاج پادشاهی را از شرایط می‌گیرد و شرایط را در خدمت خود قرار می‌دهد. اراده درونی شما، آن نیروی نامرئی، ذهن و روح، می‌تواند راهی برای رسیدن به هر هدف ایجاد کند، و هر چیزی را در مسیر خود تسخیر کند.

انضباط فردی، کلید به دست آوردن هر چیزی است که می‌خواهید، مهم نیست که اهدافتان اهمیت زیادی داشته باشند یا بی‌اهمیت باشند. حتی افرادی که تنها هدفشان کسب ثروت است باید فداکاری‌های زیادی برای به دست آوردن آن انجام دهند.

هر کجا به این موضوع پی بردیم که چه کسی هستیم و خودمان را پیدا کردیم، آنگاه وجود داریم و باید قادر به رشد باشیم. وقتی از یک شرایط خاص درس می‌گیریم، باید بدانیم که دیگر آن شرایط تمام شده است و باید برای ورود به شرایط جدید آماده شویم.

حتی ساده‌ترین موضوعات، روزنه‌هایی به سوی شناخت شخصی هستند. الماس با استخراج از معادن زیرزمینی به دست می‌آید. اگر در اعماق روحتان کاوش کنید، ثروت جدیدی از درک، خرد و قدرت به دست خواهید آورد. شما این حقیقت را درک خواهید کرد که «جوینده یابنده است و اگر دری را بزنید به رویتان گشوده خواهد شد.»

از میان همه اندیشه‌های متعالی و والایی که می‌توانید درباره‌اش صحبت کنید، هیچ‌کدام قوی‌تر از این نیست: که شما ارباب ذهن خود، نویسنده شخصیت خودتان و در نتیجه سازنده سرنوشت خود هستید. با قدرت هوش و عشق، شما کلید این را دارید که بتوانید هر موقعیتی را به نفع خود تبدیل کنید. شما این توانایی را دارید که خودتان و شرایط خود را تغییر دهید.

افکاری که در ذهن دارید، مسیر شما را تعیین کرده و زندگی شما را برای بهتر یا بدتر شدن هدایت می‌نمایند. اگر اندیشه‌های عبث و بی‌مهر و محبت داشته باشید، به درد و مصیبت گرفتار می‌شوید؛ همان‌طور که گاوآهن به دنبال گاو کشیده می‌شود. اما اگر با افکاری که شریف و خالص هستند، زندگی کنید، شادمانی همانند سایه به دنبالتان خواهد آمد.

همان‌گونه که گیاه از دانه جوانه می‌زند، هر عمل از بذر اندیشه رشد می‌کند. هر کاری که انجام می‌دهید و یا هر چیزی که می‌گویید در ذهن شما آغاز می‌شود. حتی زمانی که کارهای شما بدون تأمل و به صورت فی‌البداهه به نظر می‌رسند، آن‌ها نیز با افکار ناخودآگاه هدایت می‌شوند. رفتار و عمل، شکوفه تفکر است و شادی و رنج، میوه‌های آن هستند. ما محصول شیرین یا تلخی را که در باغ درون خود کاشته‌ایم، درو می‌کنیم.

این ضرب‌المثل که «هرکس همان است که در قلب خود می‌اندیشد»، شخصیت ما، اوضاعِ ما و شرایط زندگیِ ما را در بر می‌گیرد.

این کتاب، نتیجه مراقبه و تجربه است. رساله‌ای نظری نیست، بلکه راهنمایی عملی است. هدف آن الهام بخشیدن به مردان و زنان است تا درک کنند که «ما خودِ خویشتنمان را» از طریق قدرت افکاری که انتخاب می‌کنیم و در خود می‌پرورانیم؛ می‌سازیم. ذهن، بزرگ‌ترین سازنده زندگی شماست که هم شخصیت درونی و هم شرایط بیرونی شما را شکل می‌دهد.

ذهن، قدرت اصلی است که شکل می‌گیرد و می‌سازد؛ ما همان ذهن، در قالب یکی از ظواهری هستیم که می‌تواند به خود بگیرد. با استفاده از این ابزار، ما کاری را که می‌خواهیم شکل می‌دهیم و زندگی‌مان را خوب یا بد می‌سازیم. ما در خفا می‌اندیشیم و آنچه می‌اندیشیم اتفاق می‌افتد؛ جهان بازتاب ما است؛ آینه‌ای که تفکرات ذهنی را می‌نمایاند.

رؤیایی که در ذهن خود دارید، آرمانی که در قلب خود دارید؛ این همان چیزی است که شما زندگی خود را با آن خواهید ساخت و به آن تبدیل خواهید شد.

الماس با استخراج از معادن زیرزمینی به دست می‌آید. اگر در اعماق روحتان کاوش کنید، ثروت جدیدی از درک، خرد و قدرت به دست خواهید آورد. شما این حقیقت را درک خواهید کرد که «جوینده یابنده است و اگر دری را بزنید به رویتان گشوده خواهد شد.»