بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دانش جادو (کتاب دوم) | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب دانش جادو (کتاب دوم) اثر ماریا وی اسنایدر

بریده‌هایی از کتاب دانش جادو (کتاب دوم)

۴٫۴
(۷۱)
لیف به من لبخند زد. اولین لبخند وقتی از زمانی که از ایژیا برگشته بودم. لبخندش، عمق روحم را گرم کرد. ‌
دونیا جون
‌«نگاهت به زندگی آرامش‌بخش نیست.» ‌
niki
می‌خواستم‌ به او بگویم به خانه برگردد که مرد‌ماه ظاهر شد. قبل از آنکه والک بتواند به او حمله کند گفتم: «مرد ‌خوبیه.»‌ والک آرام گفت: «به نظر میاد که اینجا محل ملاقاته.»‌ وقتی مردِماه نزدیک‌تر‌ شد پرسیدم: «ورود اسرارآمیزی نداشتی؟ با پرتو آفتاب ترکیب نشدی؟ رنگت کجاست؟» ‌زخم‌های روی بازوها و پاهایش، علیرغم پوست تیره‌اش کاملاً مشخص بود و یک شلوار کوتاه پوشیده بود. ‌ مردماه گفت: «وقتی از اون حقه‌ها خبر داری دیگه جالب نیست. تازه! اگه یک‌دفعه‌ ظاهر می‌شدم روح منو می‌کشت.»‌ پرسیدم: «روح؟»‌ مردماه به والک اشاره کرد. وقتی سردرگمی را در چهره‌ من دید گفت: «اسمیه که کیکی روش گذاشته. منطقیه! ‌چون ما موجودات جادویی هستیم، دنیا رو با جادومون می‌بینیم‌. اون رو با چشمامون می‌بینیم‌، اما نمی‌تونیم با جادو ببینیمش. ‌به‌خاطر همین برای ما مثل یه روحه.»‌ والک به حرف‌های مردماه گوش کرد. با آنکه چهره‌ بی‌تفاوتی داشت، اما از شانه‌ها سفت و سختش حدس می‌زدم ‌که آماده‌ حمله است. ‌پرسید: «یه خویشاوند دیگه؟»‌ لبخند پهنی روی لب‌های مردماه نشست. «آره. من پسرعموی سوم زن‌عموی مادرشم.»‌
niki
و به آیریس خیره شدم. انگار داستان‌سرای من حالا از خوشحالی سر از پا نمی‌شناخت. گویی‌ که آینده‌ من، ‌یک جاده‌ طولانی و پیچیده، پر از گره، آشفتگی و تله بود.‌ همان زندگی که دوست داشتم.‌ ‌ پایان کتاب دوم ۱۳۹۹/۰۵/۰۶
☆...○●arty🎓☆
‌«به‌خاطر داشتن اون خاطره‌ها و احساس‌ها شرمنده نباش. چیزایی که تو گذشته اتفاق افتاده رو دیگه نمی‌شه‌ تغییر داد، ‌اما می‌تونند راهنمایی برای اتفاق‌های آینده باشن.» ‌
☆...○●arty🎓☆
باید ‌بهت بگم که ظریف‌ترین گل‌ها وقتی خرد بشن قوی‌ترین عطرها از عصاره وجود همون تهیه میشه.»
☆...○●arty🎓☆
«زندگی کردن هم خطره. هر تصمیمی که می‌گیری، هر تعاملی که داری، هر قدمی که برمیداری، هروقت ‌که صبح‌ها از تخت بیرون میای، خطر می‌کنی. معنی زنده موندن اینه که بدونی اون خطر و قبول می‌کنی و با توهم در ‌امان بودن از تخت بیرون نیای.»
☆...○●arty🎓☆
انگار‌ برای او، یک روز بیشتر برای مطالعه، مانند دریافت یک کیسه طلا بود.
☆...○●arty🎓☆
«خیلی احمقانس که تا قبل از امتحان کردن راه حل‌های ‌ممکن تسلیم بشی.» ‌
☆...○●arty🎓☆
«خیلی احمقانس که تا قبل از امتحان کردن راه حل‌های ‌ممکن تسلیم بشی.» ‌
Reyhan

حجم

۳۸۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۶۷ صفحه

حجم

۳۸۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۶۷ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان