بریدههایی از کتاب الههی عشق با بالهای کاغذی
نویسنده:رافائل ژیوردانو
مترجم:صدف محسنی
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۲.۸از ۱۲ رأی
۲٫۸
(۱۲)
سوگند وفاداری ابرازشده در مراسم ازدواج خیلی زود به سوگند ریاکارانهای بدل میشود.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
هر انسان جدیدی که مرا به خود جذب میکند، به آینهای میماند برای نشان دادنِ تمایلات، نیازها و کمبودهای من.
Hossein shiravand
«اگر از کنار دو نفر که همدیگر را میبوسند، عبور کنی، شانس کمی است که بوسهای هم به تو برسد. اما اگر از کنار دو نفر که در حال دعوا هستند بگذری، حتماً مشتی هم نصیب تو میشود.»
Hossein shiravand
آزادی که بمیرد، آرزو هم از دست میرود.
Parinaz
تا زمانی که خودمان را پیدا نکرده باشیم، دوست داشتن دیگری مشکل است.
Parinaz
خیلی عجیب است. از نوشتن ترسهایم با خودکار مشکی روی صفحهٔ سفید احساس لرزشی در پشتم میکنم، اما در همان حال، انگار تسکین مییابم. گویی آگاهی از وجود آنها، قدرتشان را از بین میبرد. مثل دشمنی که بالاخره از سایه بیرون آمده باشد. متوجه میشوم واپس زدن ترسهایم، باعث بازگشتشان با قدرتی بسیار بیشتر میشود. مثل بومرنگ. بهترین کار این است که آنها را محاصره کنیم، تا بهتر بشناسیمشان، شاید این بهترین راهحل باشد.
کاربر ۱۴۲۹۲۲۳
از پنج روز پیش که اینجا اقامت داریم، از دوش خراب حمام و شوفاژ برقی معیوب آن کلافه شدهام، اما بردبارانه در مقابل علائم هشداردهندهٔ پیش از یک سرماخوردگی سخت مقاومت میکنم. در هر زمستان میکروبها از پیش اعلام آمادگی میکنند و دستهایشان را از خوشحالی بههم میمالند. به گمانم مشتری خوبی هستم و آنها مطمئن از یافتن طعمهٔ خوبی هستند. گوش و گلو و بینیام، اقامت طولانیمدت با اجارهنامهٔ قابل تمدید را برایشان تضمین میکند. گلویم به صاحب خانهٔ رویایی میماند که بههیچ عنوان حسابگر نیست. بینی، نای، آنژین... پذیرای همه است و امکانات رفاهی بسیاری را در اختیارشان میگذارد: تضمین رطوبت، دمای ایدهآل، حفرهای لوکس... از آنها گذشته، لوزههایم هم بسیار بزرگ هستند و پذیرای هر تازهوارد زبان کوچک. ویروسها میدادند کجا میتوانند زمستان خوبی را بگذرانند.
کاربر ۱۴۲۹۲۲۳
حالا بیشتر از همیشه خطرات معادلهٔ ۱=۱+۱ را درک میکنم. اسطورهٔ تلفیق. ادغام در دیگری تا جایی که او قسمتی از خودتان شود. اما نقطهٔ ضعف دقیقاً همین جاست: در نبود دیگری یا وقتی ترکتان میکند، یا حتی بدتر، وقتی از دنیا میرود خطر بزرگ بیحدوحصری شکل میگیرد تا جایی که معادله کاملاً موازنهاش را از دست میدهد. نیمهٔ خود را با دیگری تکمیل کردن آیا برای همیشه وابسته شدن به او نیست؟ آیا تبدیل شدن به چوب زیر بغل لازم و حیاتی که بهطور جبرانناپذیری شکننده و آسیبپذیر است، نیست؟ که تنها با نیمی از خود زندگی میکند و درنهایت به فردی علیل با پاهایی که توان حرکت ندارند تبدیل میشود؟
دیگری تا همیشه دیگری میماند. هیچکس ما را کامل نخواهد کرد. تکامل راهی است که باید به تنهایی طی شود.
کاربر ۱۴۲۹۲۲۳
هنگامی که آدم وحوا از بهشت رانده شدند، حوا با ناامیدی گمان کرد که زمستان تا همیشه ادامه خواهد یافت. اما در همین لحظه فرشتهای ظاهر میشود و تبدیل به دانهٔ برفی به شکل گل میشود، بهنشانهٔ اینکه زمستان بهزودی بهسر آمده و جایش را به بهار خواهد داد.
پس فراموش نکن: زندگی هنوز آخرین حرفهایش را به ما نزده است...
اطمینان داشته باش و هرگز تسلیم نشو. گاهی، بیآنکه بدانیم در دو قدمی معجزه هستیم.
کاربر ۱۴۲۹۲۲۳
هیچکس ما را کامل نخواهد کرد. تکامل راهی است که باید به تنهایی طی شود.
kimia
حجم
۳۳۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۳۳۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
قیمت:
۱۲۷,۰۰۰
۶۳,۵۰۰۵۰%
تومان