بریده‌هایی از کتاب الهه‌ی عشق با بال‌های کاغذی

کمیابند انسان‌هایی که با آن‌ها می‌توانم نقاب از چهره بردارم و خود واقعی‌ام باشم. و این حالت چه آرامش‌بخش است!

دیگری تا همیشه دیگری می‌ماند. هیچ‌کس ما را کامل نخواهد کرد. تکامل راهی است که باید به تنهایی طی شود.

تا زمانی که خودمان را پیدا نکرده باشیم، دوست داشتن دیگری مشکل است.

گفتن، همیشه آسان‌تر از عمل کردن است.

«آرزوهای کوچک نداشته باش. رسیدن به آن‌ها خیلی سخت‌تر از رسیدن به آرزوهای بزرگ است.»

زندگی هنوز آخرین حرف‌هایش را به ما نزده است... اطمینان داشته باش و هرگز تسلیم نشو. گاهی، بی‌آنکه بدانیم در دو قدمی معجزه هستیم.

کی می‌خواهی سیگار را ترک کنی؟ با تأکید بسیار می‌گویم: «زمانی که واقعاً احساس خوشبختی کنم.»

باید خطر گم کردنت را به‌جان بخرم تا خودم را پیدا کنم و بعد تو را بهتر به‌دست آورم.

آیا با شناختن احساسات، شهامت آن را داریم که بار دیگر آن‌ها را تجربه کنیم؟

افسوس که احساس زنانه خیلی اسرارآمیزتر از معبد اینکاهاست و کاشفان حقیقی آن بسیار نادرند!

پذیرفتن خطر دوست داشتن، درواقع دنبال رنج دویدن است، اما در عین حال شانس خوشبختی را یافتن است

«صرف فعل دوست داشتن مشکل است: زمان گذشته‌اش، ماضی ساده نیست، زمان حال آن فقط در وجه اخباری است، و زمان آیندهٔ آن شرطی است.» ژان کوکتو

عشقِ به دیگری هرگز نباید عشق به خود را از بین ببرد.

سرنوشت محتوم عاشق، انتظار کشیدن است

در یک رابطه، در ابتدا شخصیت طرف مقابل به وسیلهٔ نوری فریبنده، بخش‌های جذاب‌تر را با آب‌وتاب بیشتری ظاهر می‌کند. ـ یعنی نقاط قوت را؟ ـ دقیقاً! می‌بینید، هر ساختار شخصیت مشابه یک تابلوی نقاشی است. همان‌طوری که در انسان‌ها «خطوط غالب

حضورِ غیبت. من رفتم. اما تو همه‌جا هستی. تو در هر لحظه و هر دم اینجا در کنار من حضور داری.

زندگی هنوز آخرین حرف‌هایش را به ما نزده است... اطمینان داشته باش و هرگز تسلیم نشو. گاهی، بی‌آنکه بدانیم در دو قدمی معجزه هستیم.

واضح است که برای دوست داشتن دیگری، ابتدا باید خودم را دوست داشته باشم.

دلم می‌خواهد تمام کتاب‌ها را بخرم

کسی مالک کسی نمی‌شود. وقتی عشق، به قفسی حتی از جنس طلا مبدل شود، پرنده، آرام و به‌تدریج می‌میرد. آزادی در اعتماد است. هر فرد باید روی استقلال عاطفی‌اش کار کند. تنها آزادی است که بال‌های قدرتمندی به احساسات می‌دهد.