بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خودآموز دیکتاتورها | صفحه ۴۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خودآموز دیکتاتورها

بریده‌هایی از کتاب خودآموز دیکتاتورها

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۹از ۱۴۸ رأی
۳٫۹
(۱۴۸)
تو برای سرکوبگری‌ات باید بستر حقوقی به ظاهر موجه و معقولی فراهم کنی؛ مقولاتی مثل آزادی، خیانت به وطن و اپوزیسیون را باید طوری تعبیر و تفسیر کنی که ذاتِ خشنِ سرکوبگری‌ات را پنهان کند.
Z
رمز موفقیت یک عملیات سرکوبگرانه از نوع «درو کردن»، ارائه تعریفی مبهم و گنگ از دشمنان داخلی و خارجی است
Z
دیکتاتورهای آمریکای جنوبی را می‌توان برنده جایزه بهترین نمونه سرکوب از نوع «درو کردن» توأم با همکاری‌های بین‌المللی نیز لقب داد. بله، ترکیب نامتجانسی به نظر می‌رسد اما چنین ترکیبی واقعآ وجود دارد. نیروهای امنیتی شیلی، بولیوی، برزیل، اوروگوئه، آرژانتین و پاراگوئه در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ یک نیروی عملیاتی مشترک به نام «عملیات کوندور» ایجاد کردند که وظیفه‌اش ریشه‌کنی مخالفان سیاسی مشترکشان بود. این واحد عملیاتی بین‌المللی با خشونت فراوان به بهانه مبارزه با تهدیدات مارکسیستی و تروریستی، کمر به نابودی دموکراسی‌خواهان بست. ۲۵۷ وجود این واحد عملیاتی سرکوبگر اثبات این ادعاست که دیکتاتورها می‌توانند روی دوستی با یکدیگر حساب کنند و از این دوستی سود مشترک ببرند.
Z
دستاورد دیگر صدام از سرکوبگری به شیوه «درو کردن»، حذف سه رقیب اصلی سیاسی‌اش از «شورای فرماندهی انقلابی عراق» بود. علنی بودن این پاکسازی درس آموزنده دیگری نیز در بردارد: اگر مخالفانت را به شیوه‌ای بسیار علنی و آشکار بکشی ضبط کردن تصاویر از نحوه کشته شدنشان و پخش این تصاویر برای عموم مردم، چه بسا نیازی به کشتن آدم‌های زیاد پیدا نکنی. صدام حسین با کشتن فقط بیست سی نفر به صورت علنی و آشکار توانست به هدف اصلی‌اش برسد.
Z
عاملان «ترور سرخ» در اتیوپی اکثر نیروهای دموکراسی‌خواهِ مخالف حکومت را دستگیر، زندانی و شکنجه کردند و سپس جنازه‌های خونین آن‌ها را جلوی درِ خانه‌های خانواده‌هایشان انداختند. روی سینه‌های اکثر قربانیان با ماژیک قرمز نوشته شده بود: «ترور سرخ».
Z
دیکتاتور بودن یعنی بازداشتنِ مردم از جمع شدن دور هم و جلوگیری از تشکیل حزب و گروه. هر گونه تجمعی که هدف از آن توطئه‌چینی یا مخالفت با تو باشد، محکوم به فروپاشی است. تو نباید هرگز اجازه تشکیل «سازمان‌های مردم‌نهاد» ان‌جی‌اُ و دیگر نهادهای جامعه مدنی را بدهی. یادت باشد این تشکل‌ها ۲۴۸، گرچه عناوین بی‌خطری مثل «انجمن طرفداران محیط زیست» و «حامیان حقوق حیوانات» را دارند، اما عملا شالوده‌های کارِ جمعی و گروهی را به اعضای خود یاد می‌دهند و بعید نیست که آن‌ها در آینده از این مهارت‌های خود برای ساقط کردن تو استفاده کنند.
Z
پس حواست باشد که تحت هیچ شرایطی اجازه تشکیل سازمان‌های مردم‌نهاد را ندهی. تنها سازمان‌هایی مجاز به فعالیت در کشورت هستند که رهبری آن‌ها به دست نوکران و نوچه‌های خودت باشد
Z
استالین با سرکوب ناگهانی و به اصطلاح گازانبری‌اش تا یک دهه بعد با آرامش نسبی حکومت کرد و اگر تجاوز آلمان هیتلری در ۱۹۴۲ به خاک شوروی نبود، هیچ خللی در «آرامش» دیکتاتور به وجود نمی‌آمد.
Z
استالین هنگامی که به این مرحله رسید و خیالش از نابودی دشمنان بالقوه و بالفعلش راحت شد، به سراغ حذف کسانی رفت که به او در کشتارهای قبلی کمک کرده و به دستور او قربانیان را در برابر جوخه‌های آتش قرار داده بودند. هدف این کار، حذف شاهدان اصلی و انداختن گناه «تندروی‌ها» به گردن دیگران بود. به این ترتیب، نیکولای یژوف، رئیس ان‌کاوِدِ و یکی از مجریان اصلی فرمان‌های قتل و کشتار استالین، در ۱۹۳۹ دستگیر و بعدآ اعدام شد.
Z
استالین دشمنانش را به راستی خیلی خوب «درو» کرد. او با یک تیر چند نشان زد: رقیب سیاسی بالقوه‌اش، کیروف، را کشت؛ با صدور فرمان «ضد تروریستی» اش رهبران اصلی اپوزیسیون را به آمریت در یک قتل سیاسی متهم کرد و از این حادثه برای آغاز روندی بهره گرفت که در نهایت به مرگ و حذف میلیون‌ها نفری منجر شد که او آن‌ها را رقبای سیاسی خویش، ستون پنجمی‌ها، توطئه‌گران ارتشی، روشنفکران ضد انقلابی و کلا دشمنان نظام سوسیالیستی شوروی معرفی می‌کرد.
Z
دیکتاتور بودن یعنی بازداشتنِ مردم از جمع شدن دور هم و جلوگیری از تشکیل حزب و گروه. هر گونه تجمعی که هدف از آن توطئه‌چینی یا مخالفت با تو باشد، محکوم به فروپاشی است. تو نباید هرگز اجازه تشکیل «سازمان‌های مردم‌نهاد» ان‌جی‌اُ و دیگر نهادهای جامعه مدنی را بدهی. یادت باشد این تشکل‌ها ۲۴۸، گرچه عناوین بی‌خطری مثل «انجمن طرفداران محیط زیست» و «حامیان حقوق حیوانات» را دارند، اما عملا شالوده‌های کارِ جمعی و گروهی را به اعضای خود یاد می‌دهند و بعید نیست که آن‌ها در آینده از این مهارت‌های خود برای ساقط کردن تو استفاده کنند.
Z
تو و رژیمت باید زحمت زیادی بکشید تا به مردم کشورت و به ویژه قشر نویسنده، هنرمند و روشنفکر یاد بدهید که در باره چه موضوع‌هایی نباید بحث کنند، بنویسند یا فکر کنند.
Z
اما در چین دوران معاصر رویکرد کاملا برعکسی وجود دارد. دولت به مردم اجازه داده که در باره هر موضوعی که دلشان می‌خواهد آزادانه بحث و گفتگو کنند اما فقط تعدادی از موضوع‌های خاص را ممنوع اعلام کرده است: موضوعاتی مثل قحطی در دوران «جهش عظیمِ رو به جلو»، فساد مالی رهبران حزب کمونیست چین، استقلال تایوان، خودمختاری تبتی‌ها و اویغورها، جنبش ضد کمونیستی فالون گونگ و طرح نگرش‌های «نادرست» در باره مقصر دانستنِ دولت یا حزب کمونیست چین در رکود اقتصادی کشور.
Z
تو و رژیمت باید زحمت زیادی بکشید تا به مردم کشورت و به ویژه قشر نویسنده، هنرمند و روشنفکر یاد بدهید که در باره چه موضوع‌هایی نباید بحث کنند، بنویسند یا فکر کنند.
Z
اگر مردم کشورت حس کنند در غیاب رژیمت خطری آن‌ها را تهدید خواهد کرد، رهبری تو را خواهند پذیرفت و از آن حمایت خواهند کرد. تو باید به آن‌ها کمک کنی که به این نتیجه برسند و راهش این است که کمی آن‌ها را بترسانی. مردم اگر در باره سرنوشت خود و کشورشان احساس خطر کنند، قدرِ رهبری قوی و قدرتمندت را خواهند دانست. هدفت باید این باشد که به مردم کشورت بقبولانی که فقط تو با رهبری هوشمندانه‌ات توانایی حفظ امنیت و تأمین رفاه آن‌ها را داری. علاوه بر این باید برای آن‌ها روشن کنی که اگر رهبری قدرتمندانه و پدرانه تو نباشد کیان مُلک و ملت بر باد خواهد رفت و چه‌بسا کشور تکه‌تکه خواهد شد. به مردمت بفهمان که فقط تو عامل حفظ تمامیت ارضی کشوری.
Z
رژیم دیکتاتوری معمولا هنگامی که با تهدیدات جدایی‌طلبانه یک یا چند اقلیت قومی روبرو شود، علیه آن‌ها اقدام می‌کند. مرحله اول، اهریمنی نشان دادن آن اقلیت و وصل کردن آن‌ها به دشمن خارجی و مرحله دوم وادار کردنِ آن اقلیت قومی به «درهم‌آمیزی» با اکثریت است. اما چنین درهم‌آمیزی‌های اجباری معمولا به قتل‌عام، تجاوز به زنان، آتش زدن و غارت خانه‌ها و مصادره اموال قربانیان منجر می‌شود و موقعی که کار به این‌جا رسد، هیچ سود سیاسی یا اخلاقی‌ای نصیب دیکتاتور نخواهد شد. نمونه‌ها زیادند: آزار و اذیت قوم مایا به دست دولت گواتمالا، آزار و اذیت تبتی‌های بودایی و ایغورهای مسلمان به دست دولت چین، آزار و اذیت مسلمانان روهینجا به دست دولت برمه، آزار و اذیت دومینیکنی‌ها به دست دولت هائیتی و...
Z
دولت برای رفع این معضل یتیم‌خانه‌هایی ساخت که از چشم مردم جهان پنهان بود. زنان پس از آبستنی حق سقط جنین نداشتند و هر زن حامله‌ای را باید پزشک مورد اعتماد دولت مرتب معاینه می‌کرد تا جلوی سقط جنین احتمالی‌اش گرفته شود. این معاینه‌های توهین‌آمیز یکی از دلایل نارضایتی زنان و خانواده‌ها از حکومت چائوشسکو بود؛ حکومتی که عاقبت به دست مردم عصبانی رومانی ساقط شد.
Z
نیکولای چائوشسکو در ۱۹۶۶ به این نتیجه رسید که اگر بر تعداد رومانیایی‌ها اضافه شود برای کشورش سودمند خواهد بود. او برای افزایش جمعیت کشورش چند تصمیم عجولانه افراطی گرفت. او جلوگیری از آبستنی را عملی مجرمانه و غیرقانونی اعلام کرد، زوج‌های فاقد فرزند را وادار به پرداخت مالیات مخصوص کرد و آموزش مسائل جنسی را ممنوع کرد. پس از اجرای این سیاست‌های رادیکال، نرخ زادوولد در رومانی افزایش یافت اما همزمان بر تعداد مرگ‌ومیر نوزادان و تعداد بچه‌های معلول، فقیر یا رهاشده به حال خود نیز اضافه شد.
Z
تو شاید نماینده خدا روی زمین باشی اما این به معنای آن نیست که ارتش و نیروهای مسلحت هم به پروردگار وصلند و قدرت مافوق بشری دارند. پس در تشخیص توانایی‌هایت دچار توهم و خودفریبی نشو. یادت باشد که هیچ‌چیز به اندازه یک جنگِ پرهزینه و پرتلفات نمی‌تواند باعث کاهش محبوبیت و تضعیف پایه‌های حکومتت شود.
Z
رئیس مملکت بودن فرصت‌های نامحدودی برای هدایت پول به سوی زیردستانت در اختیارت می‌گذارد. تو با این پول می‌توانی در رده‌های پایین برای خودت طرفدار جمع کنی و هنگام انتخابات، هزینه تبلیغاتی‌ات و هنگام آشوب‌ها، هزینه نیروهای سرکوبگرت ــ یعنی همان اراذل و اوباشی که با دریافت پول، چماق بر سرِ مخالفان می‌کوبند ــ را تأمین کنی.
Z

حجم

۷۳۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۷۷ صفحه

حجم

۷۳۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۷۷ صفحه

قیمت:
۲۳۸,۵۰۰
۱۹۰,۸۰۰
۲۰%
تومان