بریدههایی از کتاب خودآموز دیکتاتورها
۳٫۹
(۱۴۸)
پوپولیسم در کوتاهمدت کارایی خوبی برای دیکتاتور دارد. چاوز به لطف برنامههای پوپولیستیاش موفق شد حمایت سیاسی چهار بخش عمده و بانفوذ کشور را جلب کند: تودههای فقیر و محروم کشور که مستقیمآ از منافع برنامههای اجتماعی و رفاهی بهرهمند میشدند؛ کسانی که به استخدام ادارات و سازمانهای دولتی درآمدند چاوز تعداد کل کارمندان دولت را طی ده سال پنجاه درصد اضافه کرد؛ بخش خصوصی جویای رانت و امتیازهای ویژه؛ و نظامیان ردهبالایی که همچون بخش خصوصی جویای رانت رفتار میکردند.
Z
تجربه تاریخی ثابت کرده رهبرانی که با توسل به روشهای غیرپوپولیستی برای فقرزدایی تلاش کردهاند، نتایج بسیار درخشانتری گرفتهاند.
Z
رمز برقراری یک حکومت پوپولیستی، خیلی ساده است. باید تودههای مردم کشورت را با توزیع مستقیم هدایای کماهمیت بین آنها، وامدار «محبتهای» خودت کنی. خلاصه باید به اصطلاح نمکگیرشان کنی و سرشان منت بگذاری. برای شروع باید مستقیمآ به سراغ فقرا و محرومان بروی و با جلب رضایتشان، آنها را به پایگاه اصلی حامیان سیاسیات تبدیل کنی. در
Z
پوپولیسم رویکردی سیاسی است که میکوشد به مردم معمولی، که احساس میکنند نگرانیها و معضلات آنها از سوی ثروتمندان یا نخبگان سیاسی سنتی نادیده گرفته شده، متوسل شود. یک دیکتاتور پوپولیست صرفآ درصدد جلب حمایت احساسی تودههاست. کارهای اصولی و زیربنایی در دستور کار چنین دیکتاتورهایی نیست. اگر تو میخواهی چنین دیکتاتوری باشی باید تلاش زیادی بکنی تا رژیمت را همچون طلایهدار یک انقلاب مردمی که رسالتش رفع خطاها و توطئههای نخبگان سیاسی سابق، سیاستمداران غربزده سابق، ثروتمندان زالوصفت سابق و لاحق یا دشمنان خارجی است، نشان دهی. همزمان با افزایش حمایتهای مردمی از رژیمت، باید جوانان طرفدار خودت، یعنی حزب سیاسی یا نیروهای نظامی تحت امرت، را علیه نیروهای اپوزیسیون بسیج و آنها را خنثا کنی. تا میتوانی سخنرانیهای پرشور بکن و لاف بزن و ادعاهای بزرگ بکن.
Z
کاری کن که مردم کشورت شغل داشته باشند و بتوانند شکمشان را سیر کنند و کشور رشد اقتصادی آرامی داشته باشد تا مردم چشم بر دزدیهایت ببندند و کاری به این نداشته باشند که تو چه پول گزافی به جیب زدهای.
Z
دولت میتواند با بالا بردن نرخ ارزهای خارجی، نقدینگی لازم را در اختیار کارخانهها و بنگاههای بحرانزدهاش بگذارد. راهکار دیگر، دادن ارزهای خارجی معتبر مثل دلار و یورو به کارخانههای بحرانزده است. کارخانهها و بنگاههایی که پول نقد و ارز خارجی به اندازه کافی داشته باشند، میتوانند بر مشکلات خود غلبه کنند و موقتآ هم که شده، بحران را پشت سر گذارند. اما این واحدهای صنعتی و اقتصادی اگر تقویت شوند میتوانند سبیل حامیان و طرفداران سیاسیات را چرب کنند. در این صورت میتوانی هر کارخانه یا بنگاه بزرگ اقتصادی را به شبکهای سیاسی برای خودت تبدیل کنی.
Z
نظام حامیپروری در کشوری کارایی دارد که احزاب سیاسی واقعی و گروهبندیهای طبقاتی ندارد. البته پولِ فراوانی باید در اختیار دیکتاتور باشد تا با توزیع آن بین صاحبمنصبان و کارگزارانش بتواند همواره آنها را در خدمت داشته باشد. اگر حامیپروری ابزار اصلی حکمرانیات شود، همه فعل و انفعالهای سیاسی، اقتصادی و غیره باید از کانال تو یا نمایندگان مورد تأییدت اتفاق بیفتد. برای تحکیم نظام حامیپروری باید هر سازمان و تشکیلاتی را که قصد نادیده گرفتن یا دورزدنت را دارد، حذف کنی. حامیپروری به تو اجازه میدهد نظامی از شبکههای شخصی را جایگزین احزاب و گروهبندیهای مشابه کنی؛ شبکههایی که نهایتآ به تو ختم میشوند.
Z
در این بخش، شرح خواهیم داد چگونه یک اقتصاد خوب میتواند موجب مقداری رشد اقتصادی شود و از آن مهمتر، ابزاری در اختیارت بگذارد تا با آن بتوانی امتیازات مالی را بین حامیان و هوادارانت پخش کنی و در نتیجه قدرت سیاسیات را تقویت کنی. اما نخست باید به مردم کشورت بقبولانی که تصمیمات تو و اصولا همه کار و زندگیات فقط یک هدف را دنبال میکند و آن «بهبود وضع معیشتی مردم» است. تو برای چپاندن این ذهنیت توی کله تکتک مردم باید دولتی داشته باشی که با سروصدای بسیار مشغول کار و فعالیت باشد و «سازندگی» از سرورویش ببارد.
Z
به این گزارش که از تلویزیون دولتی کره شمالی [KCNA] پس از مرگ کیم جونگ ایل رهبر ۶۹ ساله کره شمالی پخش شد، توجه کن: «در پی مرگ رهبر عزیزمان، در دریاچه چون در نزدیکی محل تولد ایشان در کوهستان پائدکو، طوفان برف آمد؛ یخها شکسته شد و در سپیدهدم روی کوه این پیام نقش بست: کوهستان پائدکو، کوهستان مقدس انقلاب. کیم جونگ ایل. این پیام تا طلوع آفتاب روی کوه بود.»
Z
همه مقامات رژیمت باید از آینده کاری خود نامطمئن و همواره مشغول حدس و گمان باشند. به همه آنها یادآوری کن که تو تنها قدرت برتر کشوری که در برابر هیچکس پاسخگو نیست و هر کاری که دلش بخواهد میکند. این باید همیشه و همهجا وِردِ زبانت باشد.
Z
مطمئن باش آنها برای اندکی رنگینتر کردن سفرهشان چنان مشغول کار یا در واقع جان کندن، میشوند که دیگر نای شورش و انقلاب نخواهند داشت. آنها به خودشان خواهند گفت: «درست است که پول چندانی درنمیآوریم اما از هیچ بهتر است.» و اگر این ذهنیت بین مردم کشورت حاکم شود، بدان که نانت در روغن است و تو میتوانی با خیال راحت به حکومت مادامالعمر فکر کنی.
Z
تو باید شرایط لازم را برای رشد اقتصادی کشور فراهم کنی و به مردم شغل بدهی و سفرههایشان را پر کنی. اما مردم نیز متقابلا باید بفهمند آن کسی که شغل و غذا و رفاه آنها را تأمین میکند، رژیمی است که تو در رأس آن قرار داری. تو باید بگذاری مردم کار کنند و پول درآورند و اگر میتوانند پسانداز کنند اما همین مردم باید بفهمند اگر روزی بخواهند علیه تو فعالیت سیاسی کنند بیرحمانه نابود خواهند شد. مردم به محض پی بردن به پایین بودن آستانه شکیباییات، به احتمال زیاد به حقوق بخورونمیر و سفره حقیرانهای که تو برایشان فراهم کردهای، رضایت خواهند داد.
Z
اگر تصمیم گرفتهای نظام گمرکی کشورت را اصلاح کنی باید «اصلاحات» را طوری انجام دهی که درآمدهای گمرکی بیشتری به خودت و نوچههایت برسد. البته همزمان در سخنرانیهایت تا میتوانی از «کار بزرگی» که برای اصلاح نظام قدیمی گمرک صورت گرفته، تعریف و ستایش کن. اصل هدف دومنظوره به تو اجازه میدهد که هم کیک را داشته باشی و هم آن را بخوری.
Z
برای مثال فلان سرمایهگذار خارجی موافقت کرده که فرودگاه جدید کشورت را بسازد و قرار است سرمایههای هنگفتی به کشورت بیاید. در این صورت، همه قراردادهای پیمانکاری باید به نوچهها و وابستگانت داده شود و شرکتهای تحت ریاستِ اعضای خانواده یا سران رژیمت میبایست از این قراردادها سود ببرند. تو در موقعیتی هستی که پیشاپیش خبر داری چه زمینهایی به زودی، در پی آغاز پروژه فرودگاه، قیمتشان چند برابر خواهد شد. این فرصت خوبی است تا پول بیشتری نصیب خودت و نزدیکانت کنی.
Z
به آنهایی که در رسیدن به قدرت یا در حفظ آن به تو کمک کردهاند پاداش مادی بده و مزد زحماتشان را پرداخت کن. مناصب نانوآبدار به آنها بده و اگر منصب و شغل به اندازه کافی در اختیار نداشتی، پول و خانه و مِلک در اختیارشان بگذار. باید همیشه شکم آنها را سیر نگه داری وگرنه ممکن است به صف دشمنانت بپیوندند و علیه تو توطئهچینی کنند. یادت باشد که تو به تنهایی نمیتوانی همه دشمنانت را سرکوب کنی. برای سرکوب مخالفانت به کمک نیاز داری و بهترین کمک را حلقه نزدیکانت به تو میکنند.
Z
پرسش رفراندوم را مبهم یا در صورت لزوم دو قطبی طرح کن و سپس پاسخ مثبت رأیدهندگان به گزینه مورد نظرت را «درخواست مردم» بنام. به عبارت دیگر، میتوانی پاسخ مردم به پرسش مبهمت را نظر اکثریت اعلام و برنامه مورد نظرت را اجرا کنی.
Z
البته گاهی لازم میشود «کمیسیون تحقیق و تفحص» واقعآ توانمند و کارآمد باشد. برای نمونه، فلان سازمان غیردولتی مورد تأیید کشورهای خارجی، برایت دردسرساز شده و تو نیاز داری با یافتن و عرضه مدارک وابستگی این گروه به خارج، درِ آن را تخته کنی؛ یا ضروری است که فلان تشکیلات اپوزیسیون را به اتهام مشابهی منحل کنی؛ یا فلان وزیرت را که حاضر به اطاعت از فرمانهایت نیست، به دزدی یا خیانت متهم کنی. در چنین مواردی به کمیسیون تحقیق و تفحصی نیاز داری که بتواند با هوشمندی و کاردانی بسیار، پروندههای قربانیان را جستجو و مدارک «خیانت» آنها را بیابد. در هر حال، این نکته را برای کمیسیونها و هیئتهای نظارتت روشن کن که باید گزارشهای پایانی عملکردشان را مستقیمآ و انحصارآ به تو تحویل دهند. بدیهی است که بودجه کمیسیونها را باید خودت تأمین کنی تا هیچ وقت یادشان نرود که ارباب و صاحبکار اصلیشان کیست.
Z
یک دیکتاتور واقعی به بحث و مناظره در باره چندوچون قوانینش نیازی ندارد. برای کوتاه کردن چنین بحثهایی، قانون پیشنهادیات را در آخرین لحظات، مثلا در عصر روزی که فردایش آغاز تعطیلات عمومی است یا ضربالاجل سیاسی به پایان میرسد، عرضه کن.
Z
هیچکس نمیخواهد به دلیل خلافهایی که مرتکب شده، تحت تعقیب قضایی قرار گیرد و در نتیجه فورآ درصدد کسب تأیید مقام بالاتر و نهایتآ شخصِ تو، برمیآید. تو با استفاده از چنین ابزار قدرتمندی میتوانی فرد قانونشکن را از مجازات برهانی و او را هوادار خودت کنی. هر چقدر تعداد هوادارانت را بیشتر کنی شکستناپذیرتر خواهی شد.
Z
اگر کسی تاج و تختت را به چالش کشید، میتوانی خیلی راحت از رئیس سازمان اطلاعات و امنیت بخواهی که زندگی او را دقیقآ بررسی کند و دریابد چه تخلفات قانونیای مرتکب شده است؛ تخلفاتی مثل خلافی ساختمان و عدم پرداخت مالیات و عوارض و غیره. در مرحله بعد باید شهرداری یا اداره مالیات بر درآمد یا نهادهای دیگر را به جان او بیندازی و چنان درگیر انبوهِ بیپایانی از منازعات حقوقی و قضاییاش کنی که همه داروندار، صبر و شکیبایی، اعصاب و روان، و تابوتوانش را از دست بدهد و نهایتآ قید مبارزه با تو را بزند.
Z
حجم
۷۳۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۷۷ صفحه
حجم
۷۳۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۷۷ صفحه
قیمت:
۲۳۸,۵۰۰
۱۹۰,۸۰۰۲۰%
تومان