بریدههایی از کتاب ناقوسها به صدا درمیآیند
۴٫۵
(۴۱۴)
باد غرورت، جوشش خشمت، تجاوز دستت و تندی زبانت را در اختیار خود گیر و با پرهیز از شتابزدگی و فرو خوردن خشم، خود را آرامش ده تا خشم فرو نشیند و اختیار نفس در دست تو باشد و تو بر نفس خود مسلط نخواهی شد مگر با یاد فراوان قیامت و بازگشت بهسوی خدا.»
F313
سرگئی گفت: «اما من بهعنوان یک مسیحی، چرا باید سراغ یک شخصیت مسلمان بروم؟»
کشیش گفت: «از دین حصاری برای زندگی و اندیشههایت نساز پسرم! همهٔ ادیان الهی درونمایهٔ مشترکی دارند. تو میتوانی مغز و درونمایهٔ سایر ادیان الهی را بشناسی و از آنها پیروی کنی. این را بدان سرگئی که خدای همهِی ما یکی است و شاقول خدا بر روی اعمال ما میایستد.»
سرگئی گفت: «اما من دوستان مسلمان بسیاری دارم؛ آنقدر که شما را شیفتهٔ علی میبینم، آنها را ندیدهام. چگونه است مردی چون شما که از کودکی در خدمت کلیسا بوده، از علی چنین یاد میکند و شیفتهٔ او میشود، اما مسلمانان اغلب چیزی از علی نمیدانند؟»
کشیش گفت: «ممکن است من تو را که پسرم هستی نشناسم یا تو مرا که پدرت هستم نشناسی؛ همانگونه که بسیاری از مسیحیان هم مسیح را نمیشناسند. برای همین است که میگویم باید حصارها را بشکنی و به انسانیت بندگان خدا، بیش از آبشخور دینشان بها بدهی.»
کویر
اگر باطل با حق مخلوط نمیشد، حق بر طالبانِ حق پوشیده نمیماند و اگر حق از باطل جدا و خالص میگشت، زبان دشمنان قطع میگردید. آنها قسمتی از حق و قسمتی از باطل را میگیرند و به هم میآمیزند
mahsa
تلاش کنید که حرام بر صبر شما غلبه نکند و در برابر نعمتها، شکر یادتان نرود
سارا شاه
«خدایا! من این مردم را از پند و تذکرهایم خسته کردهام. آنها نیز مرا خسته نمودهاند. آنها از من به ستوه آمده و من از آنان به تنگ آمدهام. دلشکستهام. بهجای آنان افراد بهتری به من مرحمت فرما و بهجای من بدتر از هر کس را بر آنان مسلط کن.
F313
«در عجبم که تو هنوز علی را نشناختهای؛ علی با همهٔ خصومتی که با او دارم، مردی است که من به مروّت و مردانگیاش اعتراف میکنم. آنروزها که شاهد بودی ما در کوفه علیه او شعار میدادیم و مردم را بر او میشوراندیم، اما او راه مدارا در پیش گرفت و حتی حقوق ما را از بیتالمال قطع نکرد. در حالیکه خلیفهٔ پیشین، عثمان، هر صدای اعتراضی را در نطفه خفه میکرد؛ یادت نیست با ابوذر غفاری چه کرد؟ امروز اگر عثمان بهجای علی خلیفه بود، من جرئت نمیکردم از ترس مأمورانش از چند فرسخی کوفه عبور کنم. علی خلیفهای نیست که بر دشمنان خود بشورد، مگر در میدان جنگ
F313
امام شما از دنیای خود به دو جامهٔ فرسوده و دو قرص نان رضایت داده است. هرچند شما توانایی چنین کاری را ندارید، اما با پرهیزکاری فراوان و پاکدامنی و راستی مرا یاری دهید. سوگند به خدا، من از دنیای شما زر و سیمی نیندوختهام و از غنیمتهای آن، چیزی ذخیره نکردهام. بر دو جامهٔ کهنهام جامهای نیفزودهام و از زمین دنیا حتی یکوجب در اختیار نگرفتهام. دنیای شما در چشم من، از دانهٔ تلخ درخت بلوط ناچیزتر است
F313
آنچه نمیدانی نگو. آنچه را دوست نداری به تو نسبت دهند، دربارهٔ دیگران مگو. بدان که خودبزرگبینی و غرور، مخالف راستی، و آفت عقل است
F313
اگر باطل با حق مخلوط نمیشد، حق بر طالبانِ حق پوشیده نمیماند و اگر حق از باطل جدا و خالص میگشت، زبان دشمنان قطع میگردید. آنها قسمتی از حق و قسمتی از باطل را میگیرند و به هم میآمیزند ای مردم!
F313
گفت: «بله، جنگ با علی اجتنابناپذیر است. علی قدرتمندتر از ماست، اما ما قدرتی داریم که علی ندارد و آن خدعه و نیرنگ است؛ ابزاری که در جنگ با علی بسیار به کار میآید.»
F313
«امام علی میگوید: «سخنی بگویید تا شناخته شوید؛ زیرا که انسان، در زیر زبان خود پنهان است.»
کاربر ۵۹۸۳۸۹۳
قلبی در سینهٔ مردی از تپش افتاد که خسته بود از نافرمانی و نامهربانی امتش و به ستوه آمده بود و میگفت: «خدایا! من این مردم را از پند و تذکرهایم خسته کردهام. آنها نیز مرا خسته نمودهاند. آنها از من به ستوه آمده و من از آنان به تنگ آمدهام. دلشکستهام. بهجای آنان افراد بهتری به من مرحمت فرما و بهجای من بدتر از هر کس را بر آنان مسلط کن.»
mahsa
از مرگ غفلت نکنید. چگونه مرگ را فراموش میکنید در حالیکه او شما را فراموش نمیکند؟ و چگونه به زنده ماندن طمع میورزید در حالیکه به شما مهلت نمیدهد؟ مرگ گذشتگان برای عبرت شما کافی است. آنها را به گورهایشان حمل کردند بیآنکه بر مرکبی سوار باشند. آنان را در قبرهایشان فرود آوردند بیآنکه خود فرود آیند. چنان از یادها رفتند و فراموش شدند که گویا از آبادکنندگان این دنیا نبودهاند. آنجا را که وطن خود میداشتند، از آن رمیدند و در جاییکه از آن میرمیدند، آرام گرفتند. اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دوری کنند و نه میتوانند عمل نیکی بر نیکیهای خود بیفزایند. آنها به دنیایی انس گرفتند که مغرورشان کرد و چون به آن اطمینان داشتند، سرانجام مغلوبشان کرد.»
mahsa
«فرزندان خود را به اخلاق خود تربیت نکنید، زیرا که آنان برای زمانی غیر از زمان شما، خلق شدهاند.»
~fatemeh♡
پسرم! به یقین بدان که تو، به همهٔ آرزوهایت نخواهی رسید و مدت زیادی زندگی نخواهد کرد و به راه کسانی میروی که پیش از تو رفتهاند. پس در به دست آوردن دنیا آرام باش و در مصرف آنچه به دست آوردهای نیکو عمل کن.
بدان که روزی دو قسم است: یکی آنکه تو آن را میجویی و دیگری آنکه او تو را میجوید و اگر تو بهسوی آن نروی، خود بهسوی تو خواهد آمد.
پسرم! بدیها را به تأخیر انداز، زیرا هر وقت که بخواهی میتوانی آنها را انجام دهی.
رهگذرِ دنیا
علی کجا و معاویه کجا! فکر کنم بیشتر رهبران کشورهای اسلامی، حکومتشان از جنس حکومت معاویه باشد، نه علی.
سارا شاه
خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد. بر بخشش دیگران پشیمان مباش و از کیفر کردن متخلفان شادی مکن
سارا شاه
هر کس از خدا خیرخواهی طلبد، توفیق یابد و آنکس که سخنان خدا را راهنمای خود قرار دهد، به راستترین راه هدایت شود
سارا شاه
سپس رو به ابوذر فرمود: «ای ابوذر! تو برای خدا خشم کردی، مردم به خاطر دنیایشان از تو ترسیدند و از اطراف تو پراکنده شدند و تو به خاطر دینت از آنها ترسیدی. پس دنیا را به آنها واگذار که پیروزی واقعی از آن توست.»
کاربر ۳۰۷۳۱۲۵
تو هنوز هم از یاد مرگ غافلی پسر! انگار صدای علی را میشنوم که میگوید: شما را به یادآوری مرگ سفارش میکنم. از مرگ غفلت نکنید. چگونه مرگ را فراموش میکنید در حالیکه او شما را فراموش نمیکند؟ و چگونه به زنده ماندن طمع میورزید در حالیکه به شما مهلت نمیدهد؟ مرگ گذشتگان برای عبرت شما کافی است. آنها را به گورهایشان حمل کردند بیآنکه بر مرکبی سوار باشند. آنان را در قبرهایشان فرود آوردند بیآنکه خود فرود آیند. چنان از یادها رفتند و فراموش شدند که گویا از آبادکنندگان این دنیا نبودهاند. آنجا را که وطن خود میداشتند، از آن رمیدند و در جاییکه از آن میرمیدند، آرام گرفتند. اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دوری کنند و نه میتوانند عمل نیکی بر نیکیهای خود بیفزایند. آنها به دنیایی انس گرفتند که مغرورشان کرد و چون به آن اطمینان داشتند، سرانجام مغلوبشان کرد.»
springnasim
حجم
۱۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۳۰,۶۰۰
۱۵,۳۰۰۵۰%
تومان