بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاستیل‌های بنفش | صفحه ۲۳ | طاقچه
۴٫۳
(۱۲۳۳)
مامان و بابا عاشق سبکی از موسیقی هستند که به آن می‌گویند «بلوز». توی شعرهای بلوز، یکی از چیزی ناراحت است؛ مثلاً طرف با ننه‌اش قهر کرده یا اینکه همهٔ پولش را گم کرده یا می‌خواسته برود جایی دور و از قطار جا مانده. اما عجیب اینجاست که وقتی این آهنگ‌ها را می‌شنوی، شاد می‌شوی!
NAVA SH
«تمرین دوستِ تو بودن رو!... قاعده‌ش اینه که فقط تو بتونی منو ببینی. ولی وقتی یه دوست خیالی رو ول می‌کنن به اَمون خدا، کی می‌دونه چی براش پیش میاد؟»
kimia khoshroo
کتابدار مدرسهٔ ما می‌گوید هیچ‌وقت نمی‌توانید کتابی را از روی جلدش قضاوت کنی. من هم باید بگویم که نمی‌توانید محله‌ای را از روی قوهایش قضاوت کنید.
kimia khoshroo
حالم گرفته بود. حس می‌کردم چیزی توی گلویم گِره خورده است. برای ازدست‌دادن وسایلم نبود.
Ftemeh 12
راهرو تاریک بود. فقط نور چراغ حمام، مثل کرهٔ آب‌شده می‌زد روی فرش. کِرِنشا با هیکل گُنده‌اش، بی‌صدا حرکت کرد؛
Ftemeh 12
می‌دانستم که او آنجاست و همین برای من کافی بود. بعضی وقت‌ها این تنها چیزی است که از یک دوست توقع داری.
farez
می‌دانستم که او آنجاست و همین برای من کافی بود. بعضی وقت‌ها این تنها چیزی است که از یک دوست توقع داری.
Hossein shiravand
هیچ‌وقت نمی‌توانید کتابی را از روی جلدش قضاوت کنی.
Hossein shiravand
صدایم با هر کلمه بالاتر می‌رفت. «من نمی‌خوام دوباره به اون زمان برگردم. ازتون متنفرم که باعث شدین این اتفاقا بیُفته. این انصاف نیست. بچه‌های دیگه توی ماشینشون نمی‌خوابن. بچه‌های دیگه گشنه نیستن.» می‌دانستم که واقعیت ندارد. خیلی‌ها بودند که وضعیتشان خیلی بدتر از ما بود، اما اهمیتی نمی‌دادم.
Mohammad
توی طبیعت به این می‌گن هر کی زورش بیشتره، زنده می‌مونه. نخوری، می‌خورَنِت. نکُشی، می‌کُشَنِت.
Mohammad
می‌دانستم حداقل خوش‌شانس بودیم که مینی‌وَن هوندایِ قدیمی‌مان را داشتیم. بچه‌ای را دیده بودم که مجبور شده بود یک سال تمام را توی یک فولِکس‌واگن بگذراند؛ قرمز بود و گِرد، درست مثل کفشدوزک! و دقیقاً همان‌طور ریزه‌میزه.
Mohammad
کمی بعد مامان گفت: «باید تلویزیون رو بفروشیم. می‌دونم که خیلی کهنه‌ست، اما باز از هیچی بهتره.» بابام سرش را تکان داد: «می‌خوای لباسامونم بفروشیم و جاش برگ بچسبونیم به خودمون.»
Mohammad
جوری شده بود که دیگر خود خدا هم برای زندگی ما سری از تأسف تکان می‌داد و عذرخواهی می‌کرد.
Mohammad
«فکر نمی‌کنم درست‌حسابی فهمیده باشی اینجا چه خبره جکسون! دوستای خیالی به ارادهٔ خودشون نمیان؛ ما دعوت می‌شیم. تا وقتی هم که نیاز باشه، می‌مونیم و بعد، یعنی بعد از اینکه مأموریتمون تموم شد، می‌تونیم بریم.»
حسام
شاید خفاش‌ها از ما آدم‌ها، آدم‌تر هستند!
Spatial
زندگی همیشه عادلانه نیست.
Spatial
گرسنگی می‌تواند باعث شود که عجیب‌وغریب بشوید یا حتی تا حدی دیوانه به نظر بیایید.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
نمی‌دانم شاید شما هم به‌جز شب‌های عید، توی خانه‌تان رنگ شیرینی و اسمارتیز را نبینید! توی خانوادهٔ ما چشم به‌هم بزنی، این‌جور چیزها تمام می‌شود.
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
نمی‌دانم شاید شما هم به‌جز شب‌های عید، توی خانه‌تان رنگ شیرینی و اسمارتیز را نبینید!
𝑯𝒂𝒅𝒊𝒔
قانون اول دانشمندان: «همیشه برای هر چیزی توضیحی منطقی وجود دارد». فقط کافی بود پیدایش کنم.
:]

حجم

۱۱۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

حجم

۱۱۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۸ صفحه

قیمت:
۸۲,۰۰۰
۴۱,۰۰۰
۵۰%
تومان