بریدههایی از کتاب قرنطینه
نویسنده:جنیفر ای.نیلسن
مترجم:فرزانه مختاریبلاسی
انتشارات:انتشارات پرتقال
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۶از ۲۶۸ رأی
۴٫۶
(۲۶۸)
بعضیوقتها دوستی اینه که کاری رو بکنی که به نفع دوستت باشه، حتی اگه چیزی نباشه که خودش میخواد.
AλI
«من بهترین دوستم توی دنیا رو مسموم کردم. الآن دیگه موافقی که من دوست بدتری هستم؟»
Ani
هم دلم میخواست دور باشد، هم دلم میخواست اینجا باشد.
Book
هر چیزی که یه روزی گم بشه، دوباره میتونه پیدا بشه.
♡عاشق کتاب♡
گاهی از طرز کارکردن مغزم متنفر بودم؛ مثل آهنربا، فکرها و کارهای ممنوع را جذب میکرد
𝐑𝐎𝐒𝐄
حتی کمترین اندازهٔ امید هم از ناامیدی بهتر بود.
خنیاگر
بعضیوقتها دوستی اینه که کاری رو بکنی که به نفع دوستت باشه، حتی اگه چیزی نباشه که خودش میخواد.
boshra
«اینکه نتونی به یه آدم نیازمند کمک کنی، به همون اندازه بده که باعث شده باشی اون آدم، نیازمند بشه.
Ali Daghighi
خب، راحت به معنی واقعی خودِ کلمهاش، نه. راحت به این معنی که دلم میخواست آن میوه را بچینم؛ حتی اگر آخرین کاری بود که میتوانستم بکنم.
فاطمه زهرا.ز.
بعضیوقتها دوستی اینه که کاری رو بکنی که به نفع دوستت باشه، حتی اگه چیزی نباشه که خودش میخواد.
.Mohadd3.
«اینکه نتونی به یه آدم نیازمند کمک کنی، به همون اندازه بده که باعث شده باشی اون آدم، نیازمند بشه. این رو پدرم بهم یاد داده.»
هانیه
«بهتره یه دلیل خیلی خوب واسه این کار داشته باشی.»
کاربر ۲۲۲۹۷۴۴
اینکه نتونی به یه آدم نیازمند کمک کنی، به همون اندازه بده که باعث شده باشی اون آدم، نیازمند بشه.
dark soul
راههای دیگهای بهجز جنگیدن هم برای برنده شدن وجود داره.»
aida
هیچ چیزی نمیتونه یه دوستیِ واقعی رو از بین ببره.»
booklover
هیچ چیزی نمیتونه یه دوستیِ واقعی رو از بین ببره
𝐑𝐎𝐒𝐄
وقتی آنها آمدند پدرش را برای اکتشافات شمال ببرند، ویول گفت که او را به جای پدرش ببرند و میگفت پدرش برای خانواده ارزشمندتر است، اما ویول را قبول نکردند، چون قدش یک انگشت از چیزی که باید، کوتاهتر بود. همان تابستان، قدش سه انگشت بلندتر شد. فکر میکنم به خودش افتخار میکرد. متاسفأنه پدرش هیچوقت برنگشت.
دانشآموز گم شدهی هاگوارتز
بهم گفت: «نمیخوام بیادبی کنم، ولی این واقعاً بدترین صداییه که تا حالا شنیدم. یهجورایی شبیه قدقد یه مرغیه که داره میمیره. فرقشون اینه که اون تموم میشه، ولی صدای تو همینطوری ادامه داره. بعد بازم همینطور ادامه داره. انگار حتی موقع تولید اون صدای وحشتناک به هوا هم احتیاج نداری.»
yeganeh
آواز خواندنم از همیشه هم بدتر شده بود. هفتهٔ پیش وقتی سعی کردم با یک پرنده آواز بخوانم، تقریباً او را کشتم.
=o
این چیزی بود که دربارهٔ دوستم خیلی دوست داشتم. همان لحظهای که من را متقاعد کرد قوانین بیشتری را زیر پا نگذارم، خودش پیشنهاد میداد که عجله کنیم تا قانونهای دیگری را بشکنیم.
boshra
حجم
۲۴۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۴۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۱۰۱,۰۰۰
۵۰,۵۰۰۵۰%
تومان