بریدههایی از کتاب کارناوال شوم
۴٫۴
(۱۲۳)
ما نمیتوانیم همهٔ اتفاقهایی را که قرار است در آینده بیفتند، کنترل کنیم و به جای ترسیدن و پنهان شدن از وقایعی که زندگی بر سر راهمان میآورد، باید با مشکلاتمان مواجه شویم و از آنها بگذریم. و این ما را قوی میکند و آدم قوی از پس هر چیزی برمیآید...
AliiiiirezaM
ما نمیتوانیم همهٔ اتفاقهایی را که قرار است در آینده بیفتند، کنترل کنیم و به جای ترسیدن و پنهان شدن از وقایعی که زندگی بر سر راهمان میآورد، باید با مشکلاتمان مواجه شویم و از آنها بگذریم. و این ما را قوی میکند و آدم قوی از پس هر چیزی برمیآید...
آرنیکا اختری
ما نمیتوانیم همهٔ اتفاقهایی را که قرار است در آینده بیفتند، کنترل کنیم و به جای ترسیدن و پنهان شدن از وقایعی که زندگی بر سر راهمان میآورد، باید با مشکلاتمان مواجه شویم و از آنها بگذریم. و این ما را قوی میکند و آدم قوی از پس هر چیزی برمیآید...
stone_heart
ریچل با وَنش وارد پارکینگ رستوران میشود و برایمان بوق میزند. باران دیوانهوار میبارد. مونتی چترش را باز میکند و با تمام توان به طرف ون میدویم.
شما نباید اینجا باشین...صدایی سر جایم میخکوبم میکند. صدا از پشت سرم آمده، میچرخم و همان پسربچهای را که در موزه دیده بودم، جلوی ورودی رستوران میبینم. ده فوت آنطرفتر ایستاده و انگار خیلی سردش است.
میپرسم: «از من چی میخوای؟»
«تو گوش نمیکنی. هیچکس گوش نمیکنه.» سرش را با تأسف تکان میدهد و ناپدید میشود.
«داری با کی حرف میزنی؟» برمیگردم و مونتی را میبینم که کنار درِ بازِ ون ایستاده. «خیس آب شدی پسر. بیا بریم!»
با اینکه میدانم پسربچه رفته، دوباره پشت سرم را نگاه میکنم. منظورش از تو گوش نمیکنی چی بود؟ من که هیچوقت فرصت نکردم با او حرف بزنم.
anusha
حالا که حرف از مونتی شد، او همین الان کنار من ایستاده و با لبخندی به پهنای صورت و شستی بالاآمده به نشانهٔ موفقیت، جلوی کتابخانهٔ عمومی پاتینگر دارد سلفی میگیرد.
به او میگویم: «این کارت اصلاً حرفهای نیست.»
مونتی لبخندی بهم میزند. «واسه گرامه داداش!»
«دیگه هیچوقت اون دوتا کلمه رو نگو!» از حرفش خندهام گرفته. مونتی بعضی وقتها خیلی مسخره میشود.
مهدیار یوسف
در این دنیا به من نیاز است و باید به مردمی که مشکلات ماوراءالطبیعه دارند کمک کنم. من هم دیگر دلیل داشتن قدرتم را میدانم و میدانم کجا باید از آن استفاده کنم. ما نمیتوانیم همهٔ اتفاقهایی را که قرار است در آینده بیفتند، کنترل کنیم و به جای ترسیدن و پنهان شدن از وقایعی که زندگی بر سر راهمان میآورد، باید با مشکلاتمان مواجه شویم و از آنها بگذریم. و این ما را قوی میکند و آدم قوی از پس هر چیزی برمیآید... حتی اکتوپلاسم چندشآور اشباح.
☆...○●arty🎓☆
میدانم که به من اعتماد دارد اما انگار دارم با خواستههایم از اعتمادش سوءاستفاده میکنم
آرنیکا اختری
استاد گفتن اشتباهترین حرفها در بدترین زمان ممکن است.
آرنیکا اختری
جالب اینجاست که من دیگر نمیترسم. تجربههایم آنقدر زیاد شدهاند که دیگر از ترسیدن خسته شدهام.
𝓝𝓲𝓵𝓸𝓾𝓯𝓪𝓻
جالب اینجاست که من دیگر نمیترسم. تجربههایم آنقدر زیاد شدهاند که دیگر از ترسیدن خسته شدهام.
𝓝𝓲𝓵𝓸𝓾𝓯𝓪𝓻
حجم
۴۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۴۱۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰۵۰%
تومان