دیدگاه کپرنیک دربارهٔ حرکت زمین و مرکزیت خورشید قویاً توسط مشاهدات تلسکوپی گالیله در ۱۶۰۹ تأیید شد، اما فهم کامل خورشید مرکزی تا تدوین فیزیک جامعی که جانشین فیزیک ارسطویی شود به تعویق افتاد. این فیزیک جدید بهتدریج در طول قرن هفدهم شکل گرفت و گالیله و رنه دکارت در صورتبندی آن نقش برجستهای داشتند. نقطهٔ عطف این تحول انتشار کتاب نیوتن اصول ریاضی فلسفهٔ طبیعی، همان کتاب مشهور پرینکیپیا، در سال ۱۶۸۷ بود، که مکانیک جامعی را ارائه داد که به ایدهٔ حرکت زمین معنایی فیزیکی میداد و فهم عمیقی از مفاهیم مرکزی فیزیک ارمغان آورد. کتاب نیوتن همچنین شامل محاسبات و پیشبینیهای علمییی بود که تا پیش از آن هیچگاه قابلتصور بودند.
محمد طاهر پسران افشاریان
تولد کیهانشناسی و فیزیک جدید با احیای نظریههای اتمیستی باستانی همراه بود. اتمیسم جدید هم مانند کیهانشناسی و فیزیک جدید در برابر نظریهای ارسطویی، یعنی نظریهٔ ملأ ماده و فضای ارسطویی قد علم کرد. اتمیسم جدید، که بهخوبی تغییر شکل داده بود تا درگیری خود با الهیاتِ معیار مسیحی را به حداقل برساند، به شایستهترین وجه در میانهٔ قرن هفدهم توسط پییر گاسندی پشتیبانی شد؛ موضعی که بخشی از حملهٔ همآوای جمعی علیه فلسفهٔ ارسطویی و مدرسی بود. اندیشمندان دیگری نیز پیش و پس از گاسندی، به حمایت از اتمیسم یا گونههایی از نظریهٔ ذرهای ماده پرداختند. از آن میان میتوان به گالیله و توماس هابز اشاره کرد و نیز به دکارت که شاخص ازدواج موفق میان مکانیک جدید و نظریهٔ ذرهای بود که در مرکز دستاوردهای علمی دو قرن بعد باقی ماند. بزرگترین حامی اتمیسم جدید در انگلستان فیلسوف طبیعی برجسته رابرت بویل (۱۶۹۱ ـ ۱۶۲۷) بود که در میان گروهی بود که به سال ۱۶۶۰ انجمن سلطنتی علوم را بنیان نهادند. بویل در مجموعهای از آثارش از «فلسفهٔ ذرهگرای جدید» دفاع کرد؛
محمد طاهر پسران افشاریان