بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد دوم | طاقچه
کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد دوم اثر دیوید فورلی

بریده‌هایی از کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد دوم

۴٫۰
(۷)
آن‌ها که فکر می‌کنند در همهٔ موارد باید علت را نشان داد ظاهراً نمی‌دانند که اولاً از نظر عملی لازم نیست که همیشه چنین کنیم، در ثانی بسیاری از چیزهایی که وجود دارند به نحوی ماهیتاً مانند اصول هستند، و بنابراین نمی‌توان برای‌شان توضیحی علّی آورد. به‌علاوه، این افراد گاهی اوقات در فرض این‌که چه چیزی ناشناخته، مورد بحث، و نامطلوب است اشتباه می‌کنند. باید به کسانی که به این طریق علت‌یابی می‌کنند و کسانی که فکر می‌کنند برای هر چیزی باید علتی نشان داد، بی‌اعتنا بود؛ در عوض باید بر چیزهایی تکیه کرد که در طول دوره‌ای طولانی برپایهٔ تجربه (امپِیریا) ابداع شده‌اند؛ و زمانی باید برای امور تصادفی به دنبال علت بود که ارائهٔ علت احتمال قابل فهم کردن و قابل باور کردن آن‌چه در موردشان می‌گوییم را بیشتر کند.
محمد طاهر پسران افشاریان
پس از پروکلوس مکتب آتن یک استاد شاخص داشت: داماسکیوس. او کتابی دربارهٔ اصول نوشت که در آن یک اصل غیرقابل وصف را بالاتر از احد می‌گذارد ــ دیدگاهی که یامبلیخوس هم به آن رسیده بود. در دورهٔ ریاست او بر آکادمی ژوستینین امپراتور روم این مکتب را در سال ۵۲۹ تعطیل کرد. افلاطون‌گرایی دیرزمانی بود که در اسکندریه فعال بود ــ اسکندریه همان جایی است که چنان که دیدیم فلوطین در آن‌جا تحصیل کرده بود ــ و حتا اگر دانش ما گسست‌هایی دربارهٔ تاریخ افلاطون‌گرایی در آن‌جا داشته باشد می‌توان فرض کرد که اسکندریه تاریخ ممتد و طولانی‌یی از افلاطون‌گرایی داشته است. مکتب افلاطون در قرن پنجم میلادی رونقی یافت و تا قرن هفتم هم فعال بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
می‌توان صرفاً ادعا کرد که در حالی‌که همهٔ خیرهای دیگر را می‌توان به طور عامدانه برای رسیدن به خوشبختی برگزید، خوشبختی را نمی‌توان برای چیز دیگری برگزید.
رئوف
ارسطو در دربارهٔ آسمان‌ها به‌تفصیل از نظریهٔ عناصر خود دفاع می‌کند؛ کتاب سوم و چهارم با چهار عنصر ــ خاک، آب، هوا، و آتش ــ سروکار دارند که از زمان امپدوکلس جا افتاده بودند، در حالی‌که کتاب اول و دوم آن‌چه را که ارسطو «عنصر نخستین» یا «جسم نخستین» می‌نامد و نویسندگان بعدی آن را «اثیر» («اِتر») نامیده‌اند معرفی می‌کنند، عنصری که آسمان‌ها از آن تشکیل ش
محمد طاهر پسران افشاریان
حرکت طبیعی چهار عنصر تحت قمر مستقیم‌الخط بود. اما اجرام آسمانی در مدارهای دایره‌ای بر روی سطح کره‌های گردان حرکت می‌کردند (ترتیب این کرات را در بخش‌های بعدی شرح خواهیم داد). اما کره‌های فیزیکی باید جرم فیزیکی داشته باشند. به این ترتیب ارسطو با این پرسش روبه‌رو است: کرات آسمانی از چه ساخته شده‌اند؟ بعید است که این کرات از هیچ‌یک از عناصر تحت قمر که حرکت مستقیم‌الخط دارند ساخته شده باشند. حرکت آسمان‌ها بر طبق نظر ارسطو در کتاب دربارهٔ آسمان‌ها، ما را وا می‌دارد تا عنصر پنجمی وضع کنیم که حرکت طبیعی‌اش مستقیم‌الخط نیست بلکه دایره‌ای است. از آن‌جا که ارسطو به معانی مختلف این عنصر را برتر از چهار عنصر دیگر می‌دانست، آن را «جسم اولی» می‌نامید. اما با وجود این‌که این ارسطو بود که برای این عنصر اصطلاحی فنّی وضع کرد، فکرِ وجود یک عنصر خاص در آسمان منحصر به او نبود، و دیگران هم برای این عنصر واژهٔ قدیمی «اثیر» (اتر) را به کار می‌بردند
محمد طاهر پسران افشاریان
از نظر آگوستین گذشته و آینده وجود ندارند (به معنای وجود حال)، اما در حافظه و انتظار ما حاضرند. وقایع گذشته در تصاویری که از ادراکات حسی دریافت می‌کنیم حضور دارند؛ حضور نشانه‌ها یا علت‌های وقایع آینده، ما را به پیش‌بینی یا پیشگویی آن‌ها قادر می‌کند. آگوستین هم مانند رواقیون از سه زمان اصلی صرف فعل در زبان قراردادی انتقاد می‌کند: ما باید به معنای دقیق کلمه، تنها از سه زمان‌ِ حال، زمان‌ِ «حالِ امور گذشته» و زمان‌ِ «حالِ امور آینده» صحبت کنیم
رئوف
ارسطو می‌گوید که غایت‌مندی یکی از وجوه اساسی جهان طبیعی است («در طبیعت هیچ‌چیز بیهوده نیست»)؛ اپیکور موجودیت‌های اساسی فیزیکش، اتم‌ها و خلأ، را «طبیعت‌ها» می‌خواند و خوش‌باشی خد را بر این پایه استوار می‌کند که همهٔ جانوران به طور طبیعی به دنبال لذت‌اند. کلبیون اصرار داشتند که ما باید از طبیعت پیروی کنیم و نه از قرارداد؛ شعار مشهور دیوژن مبنی بر این‌که «نقد را از سکه بینداز» (نقد یا پول رایج: نومیسما)، عبارتی که در آن نومیسما به معنای سکه و پول رایج با نوموس به معنای قرارداد و قانون هم‌ریشه بود.
رئوف
از نظر ارسطو حملهٔ افلاطون به شاعران از سر گمراهی بود چرا که افلاطون ماهیت و تأثیر داستان را به نحوی نادرست طرح می‌کرد. پس، برنامهٔ ارسطو این نبود که شرحی از همهٔ آن‌چه ما «شاعری» می‌خوانیم به دست دهد، بلکه می‌خواست بنیاد دو گونهٔ داستانی را که در عصر او به اوج خود رسیده بودند بررسی کند. ارسطو در این بررسی نه‌تنها به افلاطون «جواب» داد بلکه در «دعوای درازمدت میان شعر و فلسفه» همچون یک میانجی ظاهر شد
رئوف
آگوستین پیش از دکارت از کوگیتو گفته است؟ وقتی نخستین خوانندگان دکارت چنین مسئله‌ای را به او متذکر شدند، پاسخ او این بود که میان شیوهٔ استفادهٔ آگوستین از این استدلال و شیوهٔ او تفاوتی هست. اما در واقع آگوستین استدلالِ کوگیتوی خود را به انحای مختلف استفاده می‌کند تا غیرمادی بودن ذهن را ثابت کند، و نیز آن را در اثبات وجود خدا هم به کار می‌گیرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
اصول متافیزیکی متعددی همانند «هیچ‌چیزی بی‌علت رخ نمی‌دهد»، «از هیچ، هیچ به وجود نمی‌آید»، «و هیچ‌چیز کاملاً نابود نمی‌شود». جالینوس این اصول را به عنوان اصولی که برای «فاهمه بدیهی هستند» وصف می‌کند، و می‌گوید هر کس آن‌ها را رد کند اصلاً شایستهٔ توجه نیست.
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۸۲۲ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۸۲۲ صفحه

قیمت:
۱۸۴,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۵صفحه بعد