بریدههایی از کتاب تاریخ فلسفهی راتلج؛ جلد اول
۳٫۰
(۱۷)
زئوس کاری میکند تا انسانها هدیهای ببرند که خوب بهنظر میرسند (زن در جامهای پرزرقوبرق) اما بعداً معلوم میشود که سرشار از زحمت و دردسر است.
Morteza Gorjizadeh
جهان سرشار از کثرت و تنوع را مطابق با تناسب و نظم و ترتیب در ترکیبهایش توضیح دهد.
امپدوکلس همانند پارمنیدس شاعری بود که با واژگانی جدید کلنجار میرفت و برای حرکت آغازین خود بهجای اینکه به شیوهٔ سرراستی بگوید که تعداد عناصر چهار است و آنها منطبق با آتش، هوا، زمین و آب هستند، واژههایش چنین ترجمه میشوند:
ابتدا چهار ریشهٔ نخست تمامی چیزها را بشنو: زئوس روشن؛ هرا ی حیاتبخش، و ایدونئوس و نستیسکه اشکهایشان منبع جریانهای فانی است.
محمد طاهر پسران افشاریان
دموکراسی پریکلسی بر دو اصل بنیادی تکیه داشت. توسیدیدس نوشت:
آن را دموکراسی مینامند چراکه هدایت امور نه به افرادی قلیل بلکه به تعدادی کثیر واگذار میشود، اما ضمن آنکه میان همگان در امور مدنی که توسط قانون تثبیت شده برابری وجود دارد، در امور عمومی برای ارزشهای فردی اختیار تام قایل هستیم.
از این عبارت میتوان دو اصل یادشده را به این شرح بیان کرد: در حالیکه قدرت باید در دست کل مردم باشد و نه در اختیار بخش کوچکی از بدنهٔ شهروندان، مناصب بالایی که طبق صلاحدید آنان عمل میشود و در خدمت مردم هستند، باید به کسانی محول شود که مناسبترین و تواناترین افراد برای اجرای چنین کارکردهایی هستند.
محمد طاهر پسران افشاریان
چهار عنصر یادشده در نمود نخست خود نامهای آسمانی دارند زیرا اکنون بهعنوان فناناپذیرانی راستین جای خدایان سنتی را گرفتهاند، اما واژگان امپدوکلس منسجم نیست. وی نامهای ایزدان و ایزدبانوها را با اصطلاحات عام آتش، هوا، زمین و آب فهرست میکند، یا با بارزترین نمودهای آن مانند خورشید، آسمان، زمین (chthōn و نیز gaia) و دریا یا آب. وی فقط این چهار عنصر، و نه بیشتر و نه کمتر، را بهعنوان عناصر همیشه جاوید، همواره یکسان، در برتری و قدرت یکسان، اما توانمند وضع کرد چراکه میتوانند انواع پدیدهها را درهم بیامیزند، جدا کنند و دوباره گرد آورند و تولید کنند. شواهد مربوط به این سرشتنشانهای فردی، و نیز برای وجود فردیشان، را میتوان در نمودشان بهعنوان تودهای گردآمده از این عناصر در جهان طبیعی یافت.
محمد طاهر پسران افشاریان
امپدوکلس در ذهن خود تقسیم هومری جهان را بهیاد داشت که آسمان را به زئوس، دریا را به پوسیدون، جهان اموات را به هادس و آنچه را که بر زمین بود مشترکاً در اختیار همگان قرار داد، و سپس این تقسیم را در مورد دو جفت اصول مذکر و مؤنث، یکی بالاتر (زئوس آتش در بالا و هرای هوا) و یکی در پایینتر (ایدونئوس برای زمین و نستیس بهعنوان آب)، بهکار برد. عدد چهار حداقل شماری بود که با اهمیتی که اضدادی مانند گرما و سرما، خشک و تر برای ملطیها داشت، و با اقتباس اصول بنیادی متفاوت ــ هوا (توسط آناکسیمنس)، آتش (توسط هراکلیت)، آب (که به طالس نسبت داده میشود) و سنت عام زمین بهعنوان مادر همگان ــ تقویت شد.
محمد طاهر پسران افشاریان
زیرا «هیچ بخشی از کل نیست که توخالی باشد.» (fr. ۱۳) این بهمعنای آن بود که نه چیزی به مجموع کل افزوده میشود نه چیزی از آن کاسته میشود، زیرا همانطور که در جای دیگری گفته بود: «چه چیزی کل را افزایش میدهد؟ و این کل از کجا میآید؟» (fr. ۱۷.۳۲) پذیرش عام افزودنها و کاستنها بهمثابهٔ تولدها و مرگها باید متعاقباً بهعنوان «نامهایی» صرف درک شود که بهاشتباه در گفتار انسانی استفاده میشود:
هنگامی که در هیئت انسانی که به آسمان میرود، یا در هیئت انواع حیوانات وحشی، یا گیاهان یا پرندگان، امتزاجی وجود دارد، میگویند که این چیز متولد شده است و وقتی آنها جدا میشوند آن را دوباره مرگی بدفرجام مینامند؛ این اصطلاحات درست نیست بلکه من از سنت و رسوم پیروی میکنم و خودم آنها را مورد استفاده قرار میدهم.
محمد طاهر پسران افشاریان
امپدوکلس با نتیجهگیری مربوط به «راه حقیقت» نیای خود یعنی پارمنیدس موافق بود که هیچ تولد و مرگ مطلقی نمیتواند وجود داشته باشد زیرا این تولد و مرگ مستلزم ناموجودیتی زمانمند است که از لحاظ منطقی قابل قبول نیست؛ جملهبندی او در اینجا دقیقاً از استدلال الئاییها پیروی میکند.
ناممکن است از چیزی که نیست، چیزی بهوجود آید، و شنیده نشده است آنچه وجود دارد کاملاً نابود شود.
محمد طاهر پسران افشاریان
امپدوکلس از اصل سادهای آغاز کرد که تأثیرگذارترین یافتهاش در تاریخ علم شمرده میشود: فهم طبیعت بهعنوان یک عنصر و تقلیل تمامی فرایندهای تکوین، تغییر و انهدام همراه با سرشتنشانهای ویژه و متغیر چیزهای ادراکشدنی به شمار محدودی از موجودیتهای اولیهٔ پایدار و ثابت
محمد طاهر پسران افشاریان
آناکسیمنس و آناکساگوراس و دموکریت میگویند که مسطح بودن آن زمین سبب میشود سر جای خود بند شود: زیرا هوای زیر آن را قطع نمیکند بلکه مانند سرپوشی آن را میپوشاند، که آشکارا ویژگی مسطح بودن اجسام است.
bookwormnoushin
تاریخ سیاسی یونان از سویی با تنش پیوسته بین انفراد و استقلال ــ جهان یونانی بهعنوان یک جهان از صدها شهـر خودگردان کوچک از لحاظ مساحت و جمعیت تشکیل شده بود ــ و از سوی دیگر با احساس هویت مشترک و وابستگی به یکدیگر تعیین میشد، جهانی که شهرهایش برای بقا در امپراتوریها، اتحادها، ائتلافهایی که اغلب با یکدیگر در جنگ بودند، پیوند متقابل داشتند. این، تنش بین استقلال و هویت مشترک تاریخ فرهنگی یونان را نیز رقم میزند.
هادی
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۷۷۷ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۷۷۷ صفحه
قیمت:
۱۷۴,۰۰۰
تومان