بریدههایی از کتاب پنجرههای دربهدر
۴٫۶
(۲۷)
یکی از اعضا، آماری از رشد دینگرایی و باور به موعود در کشورهای آفریقایی ارائه داده بود. نموداری که بر روی صفحهٔ رایانه بود، ثابت میکرد، دین روندی رو به توسعه دارد. پروفسور این نمودار را خطر بزرگی دانست که دهکدهٔ جهانی را نشانه گرفته است: گسترش دین یعنی اخلال در روند تشکیل دهکدهٔ مطلوب ما.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
آرسینه گفت: اما من تازه این کتاب را شروع کردهام. اولینباری است که دربارهٔ اسلام کتابی میخوانم. البته فیلمهای بسیاری دربارهٔ آن دیدهام.
میکائیل کتاب را باز کرد و گفت: حتماً فیلمهایی که دیدهای، از تولیدات هالیوود بوده، درست است آرسینه؟! هیچ میدانی بخشی از بودجهٔ هالیوود به تولید فیلم علیه ادیان اختصاص دارد؟ این هم یک سیاست است. آمیزش سیاست با هنر!
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
فلسطین سرزمین مادری یهود است که مسلمانان آن را تصاحب کردهاند. ما باید تا روزی که به ارض موعود برنگشتهایم، با دنیا بجنگیم و حقوق از دسترفتهٔ پدرانمان را احیا کنیم.
میکائیل صورتش را به طرف او برگرداند. به چشمهای او زل زد و گفت: به من جواب نده. اما با خودت فکر کن که این حرف، حرف خودت است که با مدرک و مطالعه به آن رسیدهای، یا نظری است که پروفسور راه میانبر تو شده است!
آرسینه از نگاه او گریخت. به خطوط روزنامه چشم دوخت و گفت: پروفسور میگوید باید همهٔ نژادها و اقوام با هم به وحدت برسند و همهٔ ادیان با هم یکی شوند.
میکائیل پوزخندی زد: همهٔ ادیان با هم یکی شوند و آنیکی هم فقط دین یهود باشد!...
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
میکائیل متفکرانه سر تکان داد: تنها قدرتی که میتواند جهان را نجات دهد و عدالت را در آن برقرار کند، از بطن دین ظهور میکند. جهان بهسمت تحول بزرگی در حرکت است. روزبهروز سرعت این تحول بیشتر میشود. اما مدیران دنیا، نجات جهان را نمیخواهند.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
پروفسور دست او را فشرد: دخترم! ناکامی مرا شاهد بودی؟! دیدی که همهٔ رؤیاهایی که برای تو داشتم، بر باد رفت؟!
دلش میخواست بر سر پیرمرد فریاد بزند: رؤیاهایی که برای من داشتی یا برای خودت؟!
نفسش را در سینه حبس کرد. صبورانه ظرف شیر را به طرف او گرفت: این را بنوشید، استاد! دکتر میگفت ترکیب شیر و عسل، از هر دارویی برای شما مقویتر و مؤثرتر است.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
پروفسور کنار پنجره ایستاد. پرده حریر آن را کنار زد و به ماه خیره شد: امشب قرص ماه کامل شده. باورت میشود سالهاست که به ماه نگاه نکردهام؟! سالهاست که اصلاً سرم را به طرف آسمان بلند نکردهام. اما این اواخر در حالی که اسم من در تمام اروپا پیچیده و حتی برای اجلاس دبلیو.اف.اُ. دعوتنامهٔ رسمی از سوی سناتورهای امریکا دریافت کردهام، زندگیام را بیحاصل میبینم. مدام به خودم میگویم ایکاش بیشتر به ماه نگاه میکردم. ایکاش از این باغ بزرگ خانه بهرهای میبردم. تو نمیدانی زندگی بیحاصل چه حسرت بزرگی است!
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
بحث حجاب یکی از آن خط قرمزها بود که درست به اندازهٔ هولوکاست در نظر پروفسور، ناموس بحثهایش بهشمار میآمد.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
آرسینه درست حدس زده بود. پروفسور همواره حجاب را موضوعی سیاسی میشمرد و آن را یک نماد مبارزه با ایدئولوژیهای برتر معرفی میکر
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
پروفسور عصا در دست، خود را به در رسانده بود. روی در رویِ آرسینه ایستاد. با تأسف سر تکان داد: آنچه در دهکدهٔ جهانی سرمایهٔ اول محسوب میشود، وقت است. چگونه میخواهی در اجلاس بینالمللی، تئوری خود را به دنیا عرضه کنی، وقتی هنوز ارزش زمان را نمیدانی!؟ من طبق تعهدم رأس ساعت هفت جلسه را شروع کردم. تو نبودی تا سؤالهایی را که در ذهن داری و من از آن به خوبی آگاهم، بپرسی و جوابهایم را ضبط کنی. پس یک رسانه و یک شبکه، یعنی دهها هزار مخاطب را به خاطر شب سختی که داشتهای، از محتوای نظریهام محروم کردهای؟ آیا میتوانی اینهمه خسارت را جبران کنی؟! هر وقت توانستی این کار را بکنی به اتاقم بیا تا با هم حرف بزنیم.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
دیر رسیده بود. صدای پروفسور از انتهای سالن به گوش میرسید: ... مکلوهان وقتی میگفت «رسانه، خود پیام است» دنیای امروز را میدید. برای ما نه غول خجالتی تلویزیون کفایت میکند و نه طبل قبیلهای رادیو! چرا که اینها جزئیترین ابزار ما در دهکدهٔ جهانی به شمار میروند. ما به ایدههای ارتباطی نیازمندیم... دنیای امروز تنها و تنها بر مدار رسانه میچرخد. رسانه یعنی همهچیز!...
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
من همه را خواندهام. پسر انسان، زادهٔ پیامبر، مردی از آسمان.... اما احساس میکنم، خیلی نزدیک است.
شهید زهره بنیانیان
کسی که منتظر منجی است، باید عشق را میان همهٔ ذرات عالم پخش کند. باید از خودش شروع کند. همهچیز را زیبا ببیند. هر جا نامی از منجی به میان میآید، عشق را آشکار کند. منتظر باید هر لحظه آماده باشد.
شهید زهره بنیانیان
انتظار، حقیقتاً کار و عمل است! معنایش نشستن نیست
شهید زهره بنیانیان
همهٔ ادیان در موضوع منجی، با هم مشترکند. پس در واقع دین، وقتی به آیندهٔ جهان میرسد، دیگر عامل جدایی و تفرقه نیست. برعکس، ادیان در موضوع ظهور منجی با هم یکی میشوند.
شهید زهره بنیانیان
کمرهای خود را بسته، چراغهای خود را افروخته بدارید. مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشند... پس شما نیز آماده باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمیبرید، پسر انسان میآید.
شهید زهره بنیانیان
ادیان، امید میدهند. شاید همین امیدبخشی باعث شود که خیلی از مؤمنان مدیریت نخبگان را قبول نکنند. آموزههای دین، از ظهور یک نجاتبخش حرف میزند و از انسانها میخواهد منتظر بمانند. بودائیان در انتظار بودای پنجم تاریخ را پشت سر میگذارند. پیروان زرتشت، چشم به راه شوسیانس هستند که نژاد دیوان و اهریمنان را ریشهکن خواهد ساخت.
شهید زهره بنیانیان
آرسینه! هرچیزی را بخواهی مهار کنی، اول باید زوائدش را از بین ببری. همانطور که بارها به تو گفتهام، حداقل یکسوم جمعیت دنیا اضافه هستند. تعدیل جمعیت، باید برنامهٔ اول مدیریت جهان باشد. یکسوم کنار بروند تا دوسوم خوشبخت باشند. آیا این معادله، منصفانه نیست؟
شهید زهره بنیانیان
حجم
۱۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۴۶,۸۰۰
تومان