بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اکسیر جادویی | صفحه ۲ | طاقچه
۴٫۸
(۱۰۰)
اگه فرصتی پیدا کردی که از چیزی مطمئن بشی، به خودت لطف کن و ازش استفاده کن. تو که دوست نداری توی زندگی یه تکه از قلبت رو گم کرده باشی... این‌جوری تبدیل می‌شی به یه هیولا. بهتره قهرمان داستان زندگی خودت باشی تا شخصیت شرور قصهٔ زندگی دیگران.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
شنل‌قرمزی، قصد توهین ندارم ولی تو کمتر از بقیه به دردمون می‌خوری.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
همهٔ مادرها باید در مورد بچه‌هاشون تصمیم‌های سختی بگیرن؛ این بخشی از طبیعته.
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
«واسه کار بدون نقص نمی‌شه عجله کرد.»
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
«چه شرم‌آور! آدم‌هایی که همیشه بهشون اعتماد داری و بهشون تکیه می‌کنی، بیشتر از همه ناامیدت می‌کنن.»
N.Zahra.M
«سرنوشت من مثل تو توی ستاره‌ها نوشته نشده. ولی من هم وقتی پری مهربان شدم، اولش خودم رو توی انتظاراتی که دیگران ازم داشتن غرق کردم. می‌خواستم همون‌قدر که دنیا بهم اعتماد داشت به خودم اطمینان داشته باشم. برای همین خیلی به خودم فشار آوردم. هر وقت یه اشتباه ساده می‌کردم به‌شدت از خودم ناامید می‌شدم. فکر می‌کردم مردم ازم ناامید می‌شن... وقتی من رو به‌عنوان...» این بار آرتور جملهٔ او را کامل کرد. «به‌عنوان یه انسان ببینن؟» الکس گفت: «آر
N.Zahra.M
«آره، بزرگ‌ترین ترسم این بود که کسی ازم ناامید بشه. بعد، توی یه لحظه که ضعفم بهم غلبه کرد، تمام اهالی دنیای قصه‌ها رو از خودم ناامید کردم. از محبوب‌ترین عضو انجمن خوشبختی همیشگی، تبدیل شدم به ترسناک‌ترین و منفورترین اون‌ها. ولی به‌جای جنگیدن با دنیایی که طردم کرد، تصمیم گرفتم نجاتش بدم. شاید بزرگی به نامیرا بودن، باشکوه بودن یا محبوب بودن نباشه... شاید به این باشه که تصمیم بگیریم برای مصلحت بزرگ‌تر دنیا بجنگیم؛ حتی وقتی دنیا بهمون پشت کرده باشه.»
N.Zahra.M
از قیافهٔ رابین معلوم بود هیچ‌وقت به ملاحظه‌گری فکر نکرده. محکم به پشت کانر کوبید و گفت: «ممنونم، ای جادوگر. تو خیلی دربارهٔ زن‌ها می‌دونی. نکنه یه جادوگر زن توی زندگی‌ت هست؟» کانر لبخندی زد و گفت: «شاید توی آتش زندگی‌م یه آهن داشته باشم.»
N.Zahra.M

حجم

۷۴۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

حجم

۷۴۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

قیمت:
۱۳۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد