زندگی توی دنیایی که آدمهاش برای تحقق رویاهاشون به خودشون باور ندارن اصلاً دلپذیر نیست.
arefe
هاگِتا گفت: «برای بعضیها خوردن یه سیب بدمزه کافیه تا به کل درخت بدگمون بشن. ساحرههای زیادی غیر از من هستن و فقط یکیشون بوده که شنیدهم بچهها رو میخورده... ولی به خاطر داستان هانسل و گرتل، همهٔ دنیا فکر میکنن ما توی خونههای نونزنجبیلی زندگی میکنیم و بچههای بیگناه رو شکار میکنیم و میخوریم.»
Mahdiyeh Mahlooji
اگر همانطور که خدا او را آفریده بود یک ماهی معمولی میماند، پسرک هنوز زنده بود.
arefe
«عمیقترین خواستهٔ قلبی آدمها در واقع شخصیتشون رو نشون میده.
arefe
الکس سر تکان داد. «ی... ی... یه اکسیر دزدیده بود. م... م... من جلوش رو گرفتم و مجبورش کردم نقابش رو ب... برداره.»
«بعدش چی شد؟»
الکس جیغ زد: «م... م... من صورتش رو دیدهم.» و اشک از چشمانش سرازیر شد.
کانر پرسید: «خب چه اشکالی داره؟ الکس، داری من رو میترسونی! بگو چی دیدی؟»
الکس سر برگرداند و توی چشمان برادرش نگاه کرد. کانر هرگز او را تا این حد هراسان ندیده بود.
الکس نفسی کشید و گفت: «کانر، مرد نقابدار... پدر بود!»
کتابخور
پری بودن یعنی با خوبی درونیت روراست باشی. هیچی بهتر از روراست بودن نیست.»
اسکایلین اضافه کرد: «هر چی بیشتر توی ظاهرت روراستی نشون بدی، مردم بیشتر یادشون میمونه و تو رو بیشتر به خاطر اون ستایش میکنن.»
arefe
من شوکه شدهم. واقعاً شوکهم. انگار قلبم از سینهم دراومده و زیر دستوپای یه گله گرگ له شده و بعدش هم یه غول اون رو جویده.
•𝒷𝓪𝓻𝓪𝓃 ִֶָ🤍🌿
«تا الان از دست معلممون فرار کردهیم، یه پیرزن دزدیدهیم، به مسئول هتل دروغ گفتهیم و یه پسربچهٔ معصوم آلمانی رو گول زدهیم و الکی بهش گفتهیم مأمورهای مخفی هستیم. با این حساب یعنی خیلی آدمهای بدی هستیم؟»
•𝒷𝓪𝓻𝓪𝓃 ִֶָ🤍🌿
«دشمن دارید؟ چه خوب! معلوم است که یک زمانی توی عمرتان
بهخاطر چیزی جنگیدهاید.»
وینستون چرچیل
کاربر ۶۵۳۸۳۷۰