بریده‌هایی از کتاب آن یک چیز

صرف نظر از اینکه به دنبال جواب کلان یا خرد باشید، بهترین عادت برای کسب موفقیت در زندگی این است که پرسش تمرکزبخش را برای خود مطرح کنید.

بیشتر مردم نمی‌دانند که انجام چه کارهایی لازم نیست؛ اگر می‌دانستند اول از همه به سراغ مهم‌ترین کار می‌رفتند. در حقیقت، شما باید چشم‌بند بزنید: باید چشم‌تان در برابر حواس‌پرتی‌ها بسته باشد و فقط کار اصلی را انجام دهید.

«راز جلو افتادن، شروع کردن است. راز شروع کردن این است که کارهای پیچیده‌تان را به قطعات کوچک‌تر و قابل مدیریت تقسیم کنید و سپس از همان اولی شروع کنید».

«فقط یک چیز می‌تواند از همه چیز مهم‌تر باشد. خیلی چیزها شاید اهمیت داشته باشند، ولی فقط یک چیز است که مهم‌ترین است» راس گاربر

«پله‌های نردبان را برای این نساخته‌اند که کسی روی آن‌ها بماند، بلکه برای تحمل پای انسان تا زمانی است که او بتواند پای دیگرش را بالاتر بگذارد»

لازم نیست به دنبال موفقیت بروید. از قدرت نظم گزینشی استفاده کنید و عادت صحیح را در خود شکل دهید، آنگاه می‌بینید که دستاوردهای فوق‌العاده‌ای به سراغ شما می‌آیند.

انجام هم‌زمان کارها نه مؤثر است و نه بازدهی دارد. در دنیای نتایج، همواره منجر به شکست‌تان می‌شود. «چندکارگی بدین معنی است که می‌توانید هم‌زمان به بیش از یک کار گند بزنید»

اگر سعی کنید هم‌زمان دو چیز را انجام دهید، نمی‌توانید هر دو را به خوبی به سرانجام برسانید. اگر فکر می‌کنید از این راه می‌توانید کارهای بیشتری انجام دهید، در اشتباهید. با این روش، در نهایت کارهای کمتری انجام می‌گیرند. به گفتهٔ استیو اوزل: «چندکارگی بدین معنی است که می‌توانید هم‌زمان به بیش از یک کار گند بزنید».

خیلی‌ها فکر می‌کنند آدم موفق «شخص بانظمی» است که «زندگی منظمی» دارد. دروغ است.

شش دروغی که میان شما و موفقیت قرار گرفته‌اند ۱- همه‌چیز به یک اندازه اهمیت دارند ۲-چندکارگی ۳-زندگی منظم ۴-اراده از همه چیز مهم‌تر است ۵-زندگی متعادل ۶-بزرگ بد است

«فقط یک چیز می‌تواند از همه چیز مهم‌تر باشد. خیلی چیزها شاید اهمیت داشته باشند، ولی فقط یک چیز است که مهم‌ترین است»

یک حسرت از همه برجسته‌تر است. رایج‌ترین حسرت عبارت بود از این جمله: کاش جرأت داشتم آن‌طور که خودم می‌خواستم زندگی کنم و نه آن‌طور که دیگران از من انتظار داشتند.

نگرش مسری است و به سادگی شیوع می‌یابد

برای موفق بودن، لازم نیست منضبط باشید. در واقع، موفق شدن کمتر از آنچه فکر می‌کنید نیاز به انضباط دارد، علتش هم ساده است: موفقیت به انجام کارهای درست و انجام آن‌ها به‌درستی بستگی دارد. نکتهٔ موفقیت در این است که عادت درست را انتخاب کنید، بعد آن‌قدری نظم پیدا کنید تا آن عادت را در خود شکل دهید. این همهٔ میزان نظمی است که به آن نیاز دارید

نحوهٔ کلمه‌بندی سؤالاتی که از خود می‌کنیم، تعیین‌کنندهٔ پاسخ‌هایی است که در نهایت تبدیل به زندگی ما می‌شود.

برای کسب نتایج فوق‌العاده، بزرگ فکر کردن عنصری ضروری است. موفقیت نیاز به اقدام و اقدام نیاز به فکر دارد. اما نکته این‌جاست: فقط اقداماتی منجر به موفقیت‌های بزرگ می‌شوند که مبتنی بر اندیشه‌های بزرگ باشند. این ارتباط را دریابید، آنگاه می‌فهمید که بزرگ فکر کردن بی‌نهایت مهم است.

بازی با زمان شما را به سمت چاهی می‌برد که هیچ راه برون رفتی ندارد.

پس وقتی به موفقیت فکر می‌کنید، هدفی به بلندای ماه را نشانه بروید! اگر همه چیز را اولویت‌بندی کنید و از همهٔ انرژی‌تان برای انجام مهم‌ترین کار بهره بگیرید، می‌توانید به بزرگ‌ترین اهداف‌تان هم برسید. برای کسب نتایج فوق‌العاده، باید اثر دومینویی در زندگی‌تان ایجاد کنید. چیدن دومینوها آسان به نظر می‌رسد. همه را پشت هم می‌گذارید و به اولی ضربه می‌زنید. اما واقعیت کمی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. مشکل این‌جاست که زندگی لطف نمی‌کند همه چیز را پشت هم بچیند و به ما بگوید: «بفرما از این‌جا شروع کن». آدم‌های خیلی موفق این نکته را به خوبی می‌دانند. برای همین هم هست که هر روز اولویت‌هایشان را از نو تعیین می‌کنند، دومینوی اول را پیدا می‌کنند و به آن ضربه می‌زنند تا بیفتد.

موفقیت سرنخ هایش را نشان تان می دهد کسانی در این دنیا پیشرفت می‌کنند که هر بار فقط روی یک چیز متمرکزند اوجی ماندیون شواهد تأییدکنندهٔ رویکرد «یک چیز» در همه جا وجود دارد. کافی است خوب نگاه کنید، پیدایش می‌کنید.

کسی که دانش زیادی دارد، آن را با گذشت زمان کسب کرده است. کسی که مهارت زیادی دارد، آن را با گذشت زمان کسب کرده است. کسی که دستاوردهای زیادی دارد، آن‌ها را با گذشت زمان به دست آورده است. کسی که پول زیادی دارد، آن را با گذشت زمان به چنگ آورده است. در این‌جا کلمهٔ کلیدی این است: با گذشت زمان. موفقیت پله پله ساخته می‌شود. هر بار یک خشتش گذاشته می‌شود.