بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بهترین خودت باش | صفحه ۱۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بهترین خودت باش

بریده‌هایی از کتاب بهترین خودت باش

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲۱۲ رأی
۳٫۵
(۲۱۲)
جایی که من مناسب آن و در آن مورد قبول باشم، وجود ندارد مگر آن که خودم آن را بسازم. جیمز بالدوین
hedgehog
زندگی آنقدر کوتاه است که ارزش ندارد بخواهید نگاهتان را از مقصد مدنظرتان بردارید و یا منحرف بشوید با هرچیزی که ممکنه بر سر راه شما قرار بگیرد و شما را از مسیر که برای آن ساخته شدید، باز دارد.
hedgehog
عشق اول تازه چند ماه پس از بیرون رفتن دوباره به حالت‌های قدیمی خود برگشت و من بالاخره از دژی که او از دبیرستان به دورم ساخته بود، به آرومی داشتم خارج می‌شدم. بعد پنج سال و نیم باهم بودن، من کاملا آماده این بودم که از این که همیشه با آن فرد بمان خودم را خلاص کنم؛ زمان آن بود که از این رابطه خارج شوم و راه خودم را در جهتی دیگر شروع کنم.
hedgehog
آن شب در کتابخانه، کنار گذاشتن دروغ‌ها و دیدن جنبه‌های مخفی زندگی یکدیگر، باعث شد هر دویمان احساس رهایی بکنیم.
hedgehog
قرار بود رابطه ما بهتر از اینها باشد.
hedgehog
من همیشه دروغگوی بدی بودم و این دورویی که داشتم، اذیتم می‌کرد. ولی با گذشت زمان، بهتر توانستم که دوگانگی این دو شخصیت متفاوت را مدیریت کنم: در دانشکده، من یک دانشجو شاد با نمرات عالی بودم، یک آدم شاد، فعال و کاریزماتیک از لحاظ اجتماعی که مشتاقانه به دنبال پیدا کردن مسیرم در یک محیط جدید بودم. ولی وقتی با عشق اول بودم، نقش یک زن محکم که همیشه همراه شریکش می‌ماند را بازی میکردم. نقش زنی که وفاداری اش مرا از آن شخصیتم در دانشکده و از زنی که می‌خواستم باشم، دورتر و دورتر می‌کرد.
hedgehog
مهم نبود که کجا بودم یا چه کاری می‌کردم، مطمئن می‌شدم که حتما سر ساعت ۸ هر شب در اتاقم به تماس‌های او پاسخ دهم. در گروه‌های مطالعاتی شرکت نمیکردم، به مهمانی‌های خانگی نمی رفتم، شام در کافه تریا با دوستانم را قبول نمی کردم. همه و همه فقط بخاطر اینکه نمی خواستم احساس کند که ترک شده و تنهاست. آن تماس‌های شبانه تنها راه برقراری ارتباط بین مان بود.
hedgehog
من هیچوقت در زندگی ام مورد ضرب و شتم واقع نشده بودم. هیچوقت شاهد خشونت در خانه مان نبودم. با این حال من توان این را نداشتم که این رابطه را رها کنم حتی زمانی که می‌ترسیدم از آن مقصدی که داریم به سمتش میریم. اینقدر شرمنده بودم که نمی توانستم به خانه زنگ بزنم. معمولا به مادرم همه چیز را می‌گویم، مگر اینکه برای چیزی که خواهد گفت آماده نباشم. بنابراین، این اتفاق را تعریف نکردم.
hedgehog
گریه می‌کردم و متعجب بودم از این که چطور به اینجا رسیدم؟ فکر می‌کردم شرایط بهتر خواهد شد.
hedgehog
در خوشبینانه ترین حالت هم، برای او مثل یک گزینه بی دردسر و راحت بودم.
hedgehog
واضح بود که ما هر دو در حال دور شدن از آن زوجی بودیم که همیشه رویای تبدیل به آن را داشتیم.
hedgehog
در آن زمان، ما سه سال بود که با هم بودیم و بنظر غیرممکن می‌رسید که او را در شرایطی که به ظاهر بدترین وضعیت اوست، رها کنم. بنابراین درعوض، در بدترین وضعیتش همراهش ماندم.
hedgehog
من همه جوره پای او بودم. پایبند به قول و قرار بینمان بودم. حتی وقتی که دیگر برایم جالب نبود.  همه به این دلیل که نمی دانستم چگونه این رابطه را رها کنم.
hedgehog
اگر دوست پسرتان برای کسی جز مادرش اجازه داد شما صندلی عقب بشینید، بدانید که او، آن کسی نیست که بدنبالش هستید.
hedgehog
ترسیده بودم و لی وقتی ترس آشنا باشه، باعث میشود که ادامه بدهید. درنتیجه هم میترسید و هم می‌خواهید که همراهی کنید.
hedgehog
آسمان پناهگاه من شد. مکانیسم مقابله ای من شد. نشانه خصوصی من از امیدی بود که هرگاه مطمئن بودم در حال غرق شدنم، مرا به بالا می‌کشید.
hedgehog
در نوجوانی اولین اشتباه اساسی در رابطه را انجام دادم، همان اشتباهی که خیلی از دخترها می‌کنند. فکر کردم: «هرچند این رابطه درد آور و آزاردهنده هست ولی او تغییر خواهد کرد»
hedgehog
بنابراین هرچه مشکلات رابطه ام بیشتر می‌شد، بیشتر تلاش میکردم که تا بهبودش بدهم. بجای اینکه از آنها دوری کنم، بدنبال راه حل براشون باشم. برای رابطه ام جنگیدم و در همه حال پای آن ماندم. چون مگه این همان کاری نیست که برای عشق انجام می‌دهید؟ یک دختر نوجوان سردرگم که نصیحت مادرش را بدتعبیر کرده را بردارید و با یک دوره مدارم از ویدئوهای رپ شهوت انگیز که در آن زنان را پست میکنند و از پسران بد تجلیل می‌کنند، مخلوط کنید و بعد آن را به مقداری کلیشه‌های رویایی در باره اینکه عشق بر همه چیز غلبه خواهد کرد، آغشته کنید و ببینید که چی درست میشه. یک دستور عمل کاملا مضر و آسیب رسان برای اینکه چطور زنان خودشان را برای پویایی روابط مزخرف و غیرمنصفانه تباه کنند.
hedgehog
حتی مادرم می‌گفت: باید سخت تلاش کنی تا بتوانی عشق را بدست بیاوری. بعلاوه، او تصمیم گرفت، باوجود تمام اشتباهات دردآور پدرم، با او بماند. هر روز در خانه مان می‌دیدم که چطور وفاداری و بخشش می‌تواند کارآمد باشد، حتی در روابط به هم ریخته و مشکل دار. این‌ها اولین درسهای سازنده من درباره عشق بود.
hedgehog
هر کدام از ما با ضربه روحی ای که میبینیم، متفاوت برخورد می‌کنیم. پدرم برای درمان خود به الکل روی آورد.
hedgehog

حجم

۳۱۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۷۵ صفحه

حجم

۳۱۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۷۵ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۳۰,۰۰۰
۵۰%
تومان