بریدههایی از کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
۴٫۵
(۲۴۸)
آیا این عجیب نیست که در میان دو آیه که هر دو دعوت به اتحاد و پرهیز از تفرق است، این آیه میآید: «وَلْتَکنْ مِنْکمْ اُمَّةٌ یدْعونَ اِلَی الْخَیرِ وَ یأْمُرونَ بِالْمَعْروفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ اُولئِک هُمُ الْمُفْلِحونَ». این کأنّه درست میرساند که قرآن در میان خیرها، حسن تفاهم و وحدت و اتفاق میان مسلمین را خیری که مادر و مبدأ همه خیرهاست میداند و در میان منکرات و زشتیها و پلیدیها، آنکه را از همه پلیدتر و زشتتر و بدتر میداند اختلاف و تفرق است به هر نام و عنوانی.
hiba
؛ یعنی برای اینکه پیام الهی رسانده بشود و برای اینکه هدف مقدس است، نباید انسان اینجور خیال کند که از هر وسیله که شد برای رسیدن به این هدف باید استفاده کنیم، میخواهد این وسیله مشروع باشد و یا نامشروع.
mona
شعارهای اباعبداللّه شعار احیای اسلام است، این است که چرا بیتالمال مسلمین را یک عده به خودشان اختصاص دادهاند؟ چرا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال میکنند؟ چرا مردم را دو دسته کردهاند: مردمی که فقیر فقیر و دردمندند، و مردمی که از پرخوری نمیتوانند از جایشان بلند شوند؟
hiba
گناه آنوقت بخشیده میشود که روح ما پیوندی با روح حسین بن علی بخورد؛ اگر پیوند بخورد، گناهان ما قطعا بخشیده میشود ولی علامت بخشیده شدنش این است که دومرتبه دیگر دنبال آن گناه نمیرویم. اما اینکه از مجلس حسین بن علی بیرون برویم و دومرتبه دنبال آن گناهان برویم، نشانه این است که روح ما با روح حسین بن علی پیوند نخورده است.
hiba
در اینجا یک اشتباه بسیار بزرگ برای بعضی پیدا شده است و آن اینکه ممکن است کسی بگوید: من که قدرت ندارم فلان کار را انجام بدهم، اسلام هم که گفته اگر قدرت نداری نکن، پس دیگر من خیالم راحت است. دیگری میگوید: اسلام گفته است امر به معروف و نهی از منکر در وقتی است که در آن احتمال نتیجه دادن باشد؛ من احتمال نمیدهم، پس خیالم راحت است. این اشتباه است.
mona
حسین را یک روز کشتند و سر او را از بدن جدا کردند، اما حسین که فقط این تن نیست، حسین که مثل من و شما نیست؛ حسین یک مکتب است و بعد از مرگش زندهتر میشود. دستگاه بنیامیه خیال کرد که حسین را کشت و تمام شد، ولی بعد فهمید که مرده حسین از زنده حسین مزاحمتر است، تربت حسین کعبه صاحبدلان است.
fati
اشخاص خیلی بزرگ افرادی هستند که در زمان خودشان موجی، جنجالی آنچنانکه شایسته خود آنهاست ایجاد نمیکنند ولی در زمانهای بعد تدریجا مثل گنجی که از زیر خاک بیرون بیاید، بیرون میآیند و شناخته میشوند.
hiba
در کلمات مولا در نهجالبلاغه جزء کلماتی که حضرت در فاصله ضربتخوردن و شهادت یعنی در آن فاصله حدود چهل و پنج ساعت آخر زندگی فرمودهاند، یکی این دو جمله است که تعبیر خیلی عجیبی است. میفرماید: «غَدا تَعْرِفونَنی وَ یکشَفُ لَکمْ سَرائِری» فردا مرا خواهید شناخت؛ یعنی امروز مرا نشناختهاید، زمان من مرا نشناخت، آینده مرا خواهد شناخت «وَ یکشَفُ لَکمْ سَرائِری» (سرائر یعنی سریرهها، امور مخفی، اموری که در این زمان چشمها نمیتواند آنها را ببیند، مثل گنجی که در زیر زمین باشد) مخفیات وجود من فردا برای شما کشف خواهد شد، و همینطور هم شد.
hiba
امیرالمؤمنین فرمود: «لَعَنَ اللّهُ الاْمِرینَ بِالْمَعْروفِ التّارِکینَ لَهُ، وَالنّاهینَ عَنِ الْمُنْکرِ الْعامِلینَ بِهِ» خدا لعنت کند آن مردمی را که امر به معروف میکنند و خودشان برخلاف آن معروف عمل میکنند، و آن مردمی را که نهی از منکر میکنند و خودشان همان منکراتی را که نهی میکنند مرتکب میشوند.
mona
علی بن ابیطالب فرمود: «اَلْحَقُّ اَوْسَعُ الاَْشْیاءِ فِی التَّواصُفِ وَ اَضْیقُها فِی التَّناصُفِ». چه جملهها دارد! اینها را باید بر لوح دل بنویسند. فرمود: حق و عدالت در مقام سخنگویی و سخنسرایی و سخنرانی و در مقام زبان، دایرهاش از همه چیز وسیعتر است؛ یعنی در مقام سخن، میدانی به اندازه میدان حق باز نیست. اگر انسان بخواهد سخنرانی کند، بخواهد حرف بزند، از هر موضوعی بیشتر در اطراف حق میشود حرف زد. اما در مقام عمل، میدانی از میدان حق تنگتر نیست.
mona
رنگ خون از نظر تاریخی ثابتترین رنگهاست. در تاریخ و در مسائل تاریخی آن رنگی که هرگز محو نمیشود رنگ قرمز است، رنگ خون است و حسین بن علی علیهالسلام تعمّدی داشت که تاریخ خودش را با این رنگ ثابت و زایلنشدنی بنویسد، پیام خود را با خون خویش نوشت.
علی دائمی
شاید خیال کنید علما یا مخترعین و مکتشفین و ثروتمندان بیشتر به بشر خدمت کردهاند؛ خیر، هیچکس به اندازه شهدا به بشریت خدمت نکرده است، چون آنها هستند که راه را برای دیگران باز میکنند و برای بشر آزادی را به هدیه میآورند، آنها هستند که برای بشر محیط عدالت بهوجود میآورند که دانشمند به کار دانش خود مشغول باشد، مخترع با خیال راحت به کار اختراع خودش مشغول باشد، تاجر تجارت کند، محصل درس بخواند و هر کسی کار خودش را انجام بدهد. اوست که محیط [مناسب] را برای دیگران بهوجود میآورد. مثَل آنها مثل چراغ و مثل برق است؛ اگر چراغ یا برق نباشد ما و شما چکار میتوانیم انجام دهیم؟
hiba
شهید به چه کسی میگویند؟ روزی چقدر آدم کشته میشوند؟ مثلاً هواپیما سقوط میکند و عدهای کشته میشوند، چرا به آنها شهید نمیگویند؟ چرا دور کلمه «شهید» را هالهای از قدس گرفته است؟ چون شهید کسی است که یک روح بزرگ دارد، روحی که هدف مقدس دارد، کسی است که در راه عقیده کشته شده است، کسی است که برای خودش کار نکرده است، کسی است که در راه حق و حقیقت و فضیلت قدم برداشته است.
hiba
در گفتارهای اقبال لاهوری خواندم که موسولینی گفته است: انسان باید آهن داشته باشد تا نان داشته باشد؛ یعنی اگر میخواهی نان داشته باشی، زور داشته باش. ولی اقبال میگوید: این حرف درست نیست. اگر میخواهی نان داشته باشی، آهن باش. (نمیگوید آهن داشته باش، بلکه آهن باش) یعنی شخصیت تو شخصیتی محکم به صلابت آهن باشد. میگوید شخصیت داشته باش؛ چرا به زور متوسل میشوی، چرا به اسلحه متوسل میشوی، چرا میگویی اگر میخواهی نان داشته باشی باید اسلحه داشته باشی؟ بگو اگر میخواهی هرچه داشته باشی خودت آهن باش، خودت فولاد باش، خودت شخصیت داشته باش، خودت صلابت داشته باش، خودت منش داشته باش.
Mahdi Nazarian
حماسه مقدس آن کسی است که روحش برای خود موج نمیزند، برای نژاد خود موج نمیزند، برای ملت خود موج نمیزند، برای قاره یا مملکت خود موج نمیزند؛ او اساسا چیزی را که نمیبیند شخص خود است، او فقط حق و حقیقت را میبیند و اگر خیلی کوچکش بکنیم باید بگوییم بشریت را میبیند.
hiba
در آن داستان معروف، وقتی علی علیهالسلامدشمنش را به زمین زد و خواست او را بکشد، آن مرد آب دهان خود را به صورت علی انداخت و علی در آن لحظه او را نکشت و برخاست و قدم زد و بعد که آمد سر او را ببرد، آن مرد سؤال کرد: چرا اول مرا نکشتی؟ گفت: چون من تحتتأثیر غضب خودم قرار گرفتم و نمیخواستم دستم حرکت کند درحالی که خشم خودم هم تأثیر داشته باشد، بلکه میخواستم تو را در راه رضای خدا و هدفهای کلی خلقت کشته باشم.
Mahdi Nazarian
از حسین بن علی پرسیدند: شما سخنی را که با گوش خودت از پیغمبر شنیده باشی، برای ما نقل کن. ببینید انتخاب حسین از سخنان پیغمبر چگونه است! از همین جا شما میتوانید مقدار شخصیت او را بهدست آورید. حسین علیهالسلام گفت آنچه که من از پیغمبر شنیدهام این است: «اِنَّ اللّهَ تَعالی یحِبُّ مَعالِی الاُْمورِ وَ اَشْرافَها وَ یکرِهُ سَفْسافَها» خدا کارهای بزرگ و مرتفع را دوست میدارد، از چیزهای پست بدش میآید.
maria
یگانه نیرویی که مانع جذب شدن ملتی در ملت دیگر و یا فردی در فرد دیگر میشود، همین احساس منش و شخصیت است.
molkeiran
شب تاسوعا که برای آخرین بار به او عرضه میدارند: یا کشتهشدن یا تسلیم! اظهار میدارد: «وَاللّهِ لا اُعْطیکمْ بِیدی اِعْطاءَ الذَّلیلِ وَ لا اَفِرُّ فِرارَ الْعَبِیدِ» به خدا قسم که من هرگز نه دست ذلت به شما میدهم و نه مثل بردگان فرار میکنم؛ مردانه مقاومت میکنم تا کشته بشوم.
molkeiran
از حسین بن علی پرسیدند: شما سخنی را که با گوش خودت از پیغمبر شنیده باشی، برای ما نقل کن. ببینید انتخاب حسین از سخنان پیغمبر چگونه است! از همین جا شما میتوانید مقدار شخصیت او را بهدست آورید. حسین علیهالسلام گفت آنچه که من از پیغمبر شنیدهام این است: «اِنَّ اللّهَ تَعالی یحِبُّ مَعالِی الاُْمورِ وَ اَشْرافَها وَ یکرِهُ سَفْسافَها» خدا کارهای بزرگ و مرتفع را دوست میدارد، از چیزهای پست بدش میآید.
molkeiran
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۹,۶۰۰۶۰%
تومان