بریدههایی از کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
۴٫۵
(۲۴۸)
جانیهای بر امام حسین آنهایی هستند که این تاریخچه را از نظر هدف منحرف کرده و میکنند.
راحله
حسین یک شخصیت حماسی است اما نه آنطور که جلالالدین خوارزمشاه یک شخصیت حماسی است و نه آنطور که رستم افسانهای یک شخصیت حماسی است. حسین یک شخصیت حماسی است اما حماسه انسانیت، حماسه بشریت، نه حماسه قومیت.
راحله
حتی شخصیتها هم اقسامی دارند. بعضی از شخصیتها شخصیت حماسی هستند و روحشان حماسه است، بعضی روحشان غنایی است، بعضی روحشان رثایی است، آه و ناله است، بعضی شکل روحشان شکل پند و اندرز و موعظه است.
راحله
سخن حماسی یعنی سخنی که در آن بویی از غیرت و شجاعت و مردانگی باشد، بویی از ایستادگی و مقاومت باشد. اگر شعر یا نثری دارای این خصوصیات باشد، آن را «حماسی» میگویند.
راحله
معنی حماسه
کلمه «حماسه» به معنی شدت و صلابت است و گاه به معنی شجاعت و حمیت استعمال میشود.
راحله
اگر اشکی که ما برای او میریزیم ـ قبلاً عرض کردم ـ در مسیر هماهنگی روح ما باشد، روح ما پرواز کوچکی با روح حسینی بکند، ذرهای از همت او، ذرهای از غیرت او، ذرهای از حریت او، ذرهای از ایمان او، ذرهای از تقوای او، ذرهای از توحید او در ما بتابد و چنین اشکی از چشم ما جاری شود، آن اشک هر چه دلتان بخواهد قیمت دارد. اگر گفتند به اندازه یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد، باور کنید. اما نه اشکی که برای نفله شدن حسین باشد، بلکه اشکی که برای عظمت حسین باشد، برای شخصیت حسین باشد. اشکی که نشانهای از هماهنگی کردن و پیروی کردن از حسین بن علی باشد، بله یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد. خواستند که همیشه مردم این مکتب عملی را ببینند. اولاً ببینند خاندان پیغمبر دلیل بر صدق و گواه خود پیغمبر هستند. اگر گفتند فلان مسلمان در جنگی که مثلاً در روم یا ایران کرد آن مقدار شهامت و ایمان نشان داد، آن قدر دلیل بر حقانیت پیغمبر نیست که بگویند فرزند پیغمبر چنین کرد؛ چون میگویند همیشه خاندان یک نفر، از هر کس دیگر سوءظن و بدگمانیاش به او بیشتر است. ولی وقتی که خاندان پیغمبر را میبینیم که در نهایت صفا و ایمان هستند، بهترین گواه بر صدق این پیغمبر است. هیچ کس مانند علی علیهالسلام با پیغمبر نبوده است، با پیغمبر بزرگ شده است، و هیچ کس هم مانند علی مؤمن به این پیغمبر و فدایی این پیغمبر نیست. این خودش ادلّ دلیل بر صدق این پیغمبر است.
نسل سومی
تاریخ اندلس مرحوم آیتی را که دانشگاه تهران چاپ کرده است بخوانید؛ کتابی است بسیار تحقیقی و آموزنده
Alireza
من نمیدانم کدام جانی یا جانیهایی جنایت را به شکل دیگری بر حسین بن علی وارد کردند و آن اینکه هدف حسین بن علی را مورد تحریف قرار دادند و همان چرندی را که مسیحیها در مورد مسیح گفتند درباره حسین گفتند که حسین کشته شد برای آنکه بار گناه امّت را به دوش بگیرد، برای اینکه ما گناه بکنیم و خیالمان راحت باشد، حسین کشته شد برای اینکه گنهکار تا آن زمان کم بود، بیشتر بشود.
atiye
اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است. خیال میکنیم حسین بن علی در آن دنیا منتظر است که مردم برایش دلسوزی کنند یا ـ العیاذ باللّه ـ حضرت زهرا علیهاالسلام بعد از هزار و سیصد سال، آنهم در جوار رحمت الهی منتظر است که چهار تا آدم فکسنی برای او گریه کنند تا تسلّیخاطر پیدا کند!
مومنی
گفت: پیغمبر چنین فرموده است که اگر زمانی پیش بیاید که اوضاع چنین بشود، بیتالمال چنان بشود، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال بشود، اگر مسلمانِ آگاهی اینها را بداند و سکوت کند، حق است بر خدا که چنین مسلمانی را به همانجا ببرد که آن ستمکاران را میبرد. بنابراین من احساس وظیفه میکنم،
atiye
امام صادق فرمود: سوره «والفجر» را در نوافل و فرایض خودتان بخوانید که سوره جدّم حسین بن علی است
محمد
«رِضَیاللّهِ وَاللّهِ رِضانا اَهْلَ الْبَیتِ» ما اهلبیت از خودمان پسند نداریم؛ ما آنچه را میپسندیم که خدا برای ما پسندیده باشد. هر راهی را که خدا برای ما معین کرده است، ما همان راه را میپسندیم
محمد
ما ایرانیها یک مردم ضعیفپسندی هستیم. آه و ناله کردن در میان ما سرقفلی دارد. هر کس میخواهد بگوید من آدم خوبی هستم، خودش را شل میکند، رها میکند، آه میکشد، ناله میکند
محمد
شب تاسوعا که برای آخرین بار به او عرضه میدارند: یا کشتهشدن یا تسلیم! اظهار میدارد: «وَاللّهِ لا اُعْطیکمْ بِیدی اِعْطاءَ الذَّلیلِ وَ لا اَفِرُّ فِرارَ الْعَبِیدِ» به خدا قسم که من هرگز نه دست ذلت به شما میدهم و نه مثل بردگان فرار میکنم؛ مردانه مقاومت میکنم تا کشته بشوم.
محمد
حسین یک شخصیت حماسی است اما نه آنطور که جلالالدین خوارزمشاه یک شخصیت حماسی است و نه آنطور که رستم افسانهای یک شخصیت حماسی است. حسین یک شخصیت حماسی است اما حماسه انسانیت، حماسه بشریت، نه حماسه قومیت.
SFatemehM
شرقی هرگز از نظر جنایت به غربی نمیرسد. شما اگر در تمام تاریخ مشرق زمین بگردید، دو جنایت را حتی در دستگاه اموی پیدا نمیکنید: یکی آتشزدن زنده زنده و دیگر قتل عام کردن زنان، ولی در تاریخ مغربزمین این دو نوع جنایت فراوان دیده میشود. زن کشتن در تاریخ مغربزمین یک امر شایعی است. هنوز هم باور نکنید که اینها روح انسانی داشته باشند. آنچه در ویتنام صورت میگیرد ادامه روحیه جنگهای صلیبی و جنگهای اندلس آنهاست. این کار که چندصدهزار نفر را زندهزنده در کوره آتش بگذارند ـ ولو این افراد جانی هم باشند ـ کار مشرقزمینی نیست و از عهده مشرقزمینی چنین جنایتی برنمیآید. این کار فقط از عهده مغربزمینی قرن بیستم برمیآید. این جنایت که در صحرای سینا دهها هزار سرباز را آب و نان ندهند تا از گرسنگی بمیرند برای اینکه اگر اسیر بگیرند باید به آنها نان بدهند، فقط مال غربی است. شرقی این جور جنایت نمیکند. یهودی فلسطینی صد درجه شریفتر از یهودی غربی است. اگر مردم فلسطین یهودیهای ملی اهل همان فلسطین بودند که این جنایتها واقع نمیشد. این جنایتها همه مال یهودی غربی است.
الهه
ما مردم ایران یک حسن داریم و یک عیب. حسن ما مردم این است که در مقابل حقیقت، تعصب کمی داریم و شاید میتوانیم بگوییم بیتعصب هستیم؛ یعنی اگر با حقایقی برخورد کنیم و آنها را درک کنیم، شاید از هر ملت دیگر زودتر تسلیم آن حقایق میشویم. ولی یک عیب بزرگی در ما ملت ایران هست که به موازات اینکه در مقابل حقایق تسلیم میشویم، به حماسهها و ارکان شخصیت خودمان زیاد پایبند نیستیم و با یک حرف پوچ، زود آن را از دست میدهیم و رها میکنیم. هیچ ملتی به اندازه ما نسبت به شعائر خودش بیاعتنا نیست.
mj
دشمن به خیال خودش اسیر حمل میکند اما درحقیقت دارد مبلّغ میفرستد.
Fatemeh Afsharmanesh
آن تنی که در زیر سم اسبها لگدمال میشود، جریمه یک روحیه بزرگ را میدهد
Fatemeh Afsharmanesh
یک نفر یهودی یک عمر در یک رشته از رشتههای اسلامی درس میخواند برای اینکه یک کرسی اسلامی را در یک دانشگاه اشغال کند و در آن کرسی کار خود را انجام بدهد، یا یک کتاب بنویسد و در آن کتاب فکر خودش را پخش کند. هیچ میدانید که (این را من از اهل اطلاع، مکرر شنیدهام) بیش از ۹۰ درصد کرسیهای اسلامشناسی جهان در اشغال یهودیهاست؟
سحر
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۹,۶۰۰۶۰%
تومان