بریدههایی از کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
۴٫۵
(۲۴۸)
در تمام این مدت دو سه هزار ساله، کی بوده است که سرزمین فلسطین به یهود تعلق داشته است؟ کی بوده است که بیشتر سرزمین فلسطین مال ملت یهود باشد؟ آیا بیشتر سرزمین فلسطین از آنِ ملت یهود است؟ قبل از اسلام هم مال آنها نبود، بعد از اسلام هم مال آنها نبود. روزی که مسلمین فلسطین را فتح کردند، فلسطین دراختیار مسیحیها بود نه در اختیار یهودیها. و اتفاقا مسیحیها که با مسلمین صلح کردند، یکی از مواردی که در صلحنامه گنجاندند این بود که شما یهود را در اینجا راه ندهید. گفتند: ما با شما زندگی میکنیم ولی با یهود زندگی نمیکنیم. چطور شد که یکدفعه نام وطن یهودی به خود گرفت؟ یکی از قضایایی که کارنامه قرن ما را تاریک میکند (این قرنی که به دروغ نام حقوق بشر، نام آزادی، نام انسانیت بر آن گذاشتهاند) همین قضیه است.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
اگر پیغمبر اسلام زنده میبود، امروز چه میکرد؟ درباره چه مسئلهای میاندیشید؟ واللّهِ و باللّهِ قسم میخورم که پیغمبر اکرم در قبر مقدسش امروز از یهود میلرزد. این یک مسئله دودوتا چهارتاست. اگر کسی نگوید، گناه کرده است. من اگر نگویم واللّهِ مرتکب گناه شدهام، و هر خطیب و واعظی اگر نگوید مرتکب گناه شده است.
گذشته از جنبه اسلامی، فلسطین چه تاریخچهای دارد؟ قضیه فلسطین مربوط به دولتی از دولتهای اسلامی هم نیست؛ مربوط به یک ملت است، ملتی که او را به زور از خانهاش بیرون کردهاند. تاریخچه فلسطین چیست؟ مدعی هستند که در سه هزار سال پیش دو نفر از ما (داود و سلیمان) برای مدت موقتی در آنجا سلطنت کردهاند. تاریخ را بخوانید؛
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
امام صادق در هزار و سیصد سال پیش فرمود: «اَلْعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِسُ» آنکس که زمان خود را درک کند، اوضاع زمان خود را بشناسد، جریانی را که در سطح و بطن زمان مستمر است درک کند، در کار خود اشتباه نمیکند؛ یعنی مردم بیخبر از زمان خود، بیخبر از اوضاعی که در بطن یا سطح روزگار میگذرد، همیشه در اشتباهند، یعنی همیشه عوضی کار میکنند، به جای اینکه دشمن را بکوبند خودشان را میکوبند، به جای اینکه سینه دشمن را سیاه کنند سینه و پشت خودشان را سیاه میکنند، سالها باید در تیه بمانند. این هم کارنامه ما.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
به خدا قسم اگر انسان از دیده خون ببارد، کم است. چرا باید کارنامه ما ملت در امر به معروف و نهی از منکر اینقدر پست و پایین باشد؟! امر به معروف و نهی از منکر یعنی چه؟ یعنی همدردی، همبستگی، همکاری، همگامی، تعرّف (شناسایی)، آگاهی، قدرت. آنکه روز اول این اصل را طرح کرد، برای این طرح کرد که میدانست دینش دین اجتماعی است، دین فردی نیست، دین صومعه و دیر نیست. آنها که یک عمر در دیرها و صومعهها زندگی کردند، امروز دارند متشکل میشوند، همبستگی و همدردی پیدا میکنند؛ ما که دینمان دین اجتماع و زندگی و همکاری و وحدت و همبستگی است، به سوی انفراد و تنهایی و جدایی و تفرّق گرایش پیدا کردهایم.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
از داخل صندوق کاغذ باطلهها. یعنی قرآنهای خطی را در طول دو سه قرن اخیر برای اینکه مردم قرائت کنند، بیرون میآوردند. این بیچارهها ارزش این قرآنها را نمیفهمیدند؛ درمیآوردند که مردم برای ثوابش قرآن بخوانند. آنها را به دست بچهها میدادند، به دست اشخاص لاقید میدادند. درنتیجه به تدریج کهنه میشدند. بعد آنها را میبردند بیرون دروازه و زیر خاک دفن میکردند. خوشبختانه از این قرآنهای به عقیده آنها دفنشدنی، مقدار زیادی را در کیسه یا صندوق کرده بودند و در گوشهای بوده است و شاید روزی هم میخواستهاند آنها را زیر خاک دفن کنند. به هر حال مردی که لااقل علاقهمند بوده است، رفته آنها را گشته است و گویا در حدود هزار و صد نسخه قرآن نفیس در میان آنها پیدا کرده است که یکی از آنها قرآنی است که در حدود سی میلیون ریال ارزش دارد.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
ما از سابقه خودمان در قسمتهای دیگر نظیر هنر، صنایع مستظرفه، فلسفه، فیزیک، شیمی و تاریخ نیز بیاطلاعیم، نمیدانیم چه بودیم و چه هستیم.
دیشب در روزنامه خبری خواندم که درست سطح رشد ما را نشان میدهد. آقایانی که به مشهد مقدس مشرّف شدهاند، اگر اندکی سر اینجور کارها را داشته و سری به گنجینه قرآن در آستانه قدس رضوی زده باشند، میدانند که در قسمتی از موزه آستانه به نام «گنجینه قرآن» قرآنهای بسیار نفیس خطی از ده یازده قرن پیش تا حالا وجود دارد. بعضی از آن قرآنها از جنبه هنری و صنعت مستظرف به قدری فوقالعاده است که متصدی امر در مورد یکی از آنها گفت: امروز پنج میلیون تومان برای آن تخمین قیمت زده میشود.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
اساسا خیال میکنند اسلام تا امروز کاری نکرده؛ از وقتی که ظهور کرده تا امروز، مردم دارند مرتب به آن عمل میکنند و نتیجه نهاییاش همین است که ما امروز هستیم! ما حتی از کتابهای خودمان خبردار نیستیم. اگر از ما بپرسند مسلمین در ریاضیات چقدر ابتکار داشتهاند، نمیدانیم. تازه بعضی از فرنگیها در این زمینه حرفهایی به نفع خودشان زدهاند. خوشبختانه من چند نفر از دانشمندان ایرانی خودمان را سراغ دارم که در این زمینه مطالعات بسیار خوب کردهاند و به کشفیات بسیار عالی نایل شدهاند و دقیقا اثبات میکنند که بسیاری از نظریاتی که دنیای اروپا ادعا میکند که مخترع و مبتکرش است، اختراع و ابتکارش در دنیای اسلام صورت گرفته است.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
ما چهارده قرن ـ که پنج شش قرن آن از درخشانترین دورهها بوده است ـ تمدن بسیار عظیمی داشتهایم، و بعضی از سخنرانان دانشمند جامعهشناس ما که در همین جلسه سخنرانی کردهاند، در اطراف ارزش و اصالت تمدن اسلامی بحث کردهاند. در جلد دوم کتاب محمّد خاتم پیامبران در مقاله «کارنامه اسلام» اصالت تمدن اسلامی و اینکه این تمدن فقط و فقط از اسلام برخاسته و بس و در ردیف مهمترین تمدنهای دنیا میباشد، ثابت شده است؛ یعنی گفتهاند اگر مثلاً پنج یا سه تمدن، تمدن درجه اول باشند، یکی از آنها تمدن اسلامی است. ما چقدر در این زمینه حساسیت داریم؟ چقدر در راه تبلیغ تمدن و سابقه خودمان فعالیت میکنیم؟
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
[در حدیث آمده است:]«اَلنّاسُ کلُّهُمْ هالِکونَ اِلاَّ الْعالِمونَ وَالْعالِمونَ هالِکونَ اِلاَّ الْعامِلونَ وَالْعامِلونَ هالِکونَ اِلاَّ الُْمخْلِصونَ وَ الُْمخْلِصونَ عَلی خَطَرٍ عَظیمٍ» مردم در هلاکند مگر اینکه آگاه و عالم باشند (جاهل نمیتواند راهی را پیدا کند)، و علما نیز در هلاکند مگر آنها که عاملند، و عاملان نیز در هلاکند مگر آنها که مخلصند، و مخلصان تازه در خطرند.
ام فواطم
در حدود هفتصد میلیون نفر است. چطور میتوان گفت هفتصد میلیون نفر نمیتوانند به صورت یک قدرت بزرگ در دنیا باشند؟! اگر چنین جمعیتی در فکر تشکل باشد، در فکر این باشد که به دنبال هدفها و منویات اسلامی برود، همبستگی اسلامی خودش را محکم کند، همدردی اسلامی خودش را تقویت کند، ارتباطات اسلامی خودش را برقرار کند، امکان ندارد که دنیا بتواند او را به حساب نیاورد (آنطور که امروز به حساب نمیآورد)، محال است که امریکا روی چنین قدرتی حساب نکند و مرتب سرزمینهای آنها را بمباران کند، محال است که شوروی روی چنین قدرتی حساب نکند. اما به شرط آنکه این قدرت به صورت یک قدرت متشکل دربیاید نه به صورت آحاد پراکنده، ملتهای پراکنده، ملتهایی که دائما در میان آنها موجبات تفرّق و اختلاف تبلیغ میشود
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
این اصل یکی از ارکان تعلیمات اسلامی است؛ یکی از ارکانی است که به نصّ صریح متون اسلامی و گفته پیغمبر اکرم اگر از بین برود تمام تعلیمات اسلامی از بین رفته است. اگر این اصل منسوخ شود، جامعه اسلامی به صورتی که باید وجود داشته باشد هرگز وجود نخواهد داشت. کارنامه ما در این باب چگونه کارنامهای است؟ متأسفانه کارنامه ما مسلمین در این زمینه درخشان نیست. از آن نظر کارنامه درخشانی نیست که اولاً ما آن حساسیتی را که اسلام در این زمینه دارد نداریم، یعنی آن اهمیتی را که اسلام به این موضوع داده است درک نکردهایم و ثانیا در حدودی هم که به حساب و خیال خودمان به اهمیت این موضوع پیبردهایم، واجد شرایط آن نبودهایم.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
آنها که میگویند امر به معروف و نهی از منکر مشروط به عدم مفسده است، درست میگویند. اگر هم ضرر را به معنی مفسده میگیرند، درست میگویند بدین معنی که ممکن است من گاهی امر به معروف و نهی از منکر کنم، بخواهم خدمتی به اسلام کنم، ولی همین امر به معروف و نهی از منکر من مفسده دیگری برای اسلام به وجود آورد نه برای من، مفسدهای برای اسلام به وجود آورد که آن مفسده از این خدمتی که من از این راه به اسلام میکنم بیشتر است. بسیارند افرادی که نهی از منکر میکنند ولی نه تنها نتیجهای نمیگیرند، بلکه با نهی از منکرشان آن کسی را که نهی از منکر میکنند بکلی از دین بری میکنند.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
در روز عاشورا وقتی که اوضاع و احوال را به چشم دید، فرمود: «للّهِ دَرُّ ابْنِ عَبّاسٍ ینْظُرُ مِنْ سَتْرٍ رَقیقٍ» مرحبا به پسر عبّاس که حوادث را از پشت پرده نازک میبیند؛ تمام اوضاع امروز، وضع مردم کوفه و وضع اهلبیت مرا در مدینه به من گفت. ابنعبّاس به امام حسین علیهالسلام میگفت: تو اگر به کوفه بروی، من یقین دارم که مردم کوفه نقض عهد میکنند. بسیاری از افراد دیگر نیز این سخن را میگفتند. در جواب بعضی سکوت میکرد. در جواب یکی از آنها گفت: «لا یخْفی عَلَی الاَْمْرُ» مطلبی که تو میگویی بر خودم نیز پنهان نیست، خودم هم میدانم.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
علی علیهالسلام فرمود: من چنین پیشبینی میکنم که اسلام در میان مردم به حالت پوستینی درآید که آن را وارونه پوشیدهاند (وَ لُبِسَ الاِْسْلامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلوبا)، همانطور که پوستینی را وارونه میپوشند، مردم اسلام را وارونه تلقی کنند، رو را به جای پشت و پشت را به جای رو بگیرند. در این صورت نه تنها چنین پوستینی گرمی ندارد، بلکه چیز مضحک و موحشی هم از آب درمیآید. اگر ارزشهای اسلامی معکوس شود، ارزش درجه اول درجه آخر شمرده شود و درجه آخر درجه اول، معنایش همان اسلامی است که وارونه شده، پوستینی است که آن را وارونه پوشیدهاند.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
پس اینکه میگویم حسین بن علی ارزش امر به معروف و نهی از منکر را بالا برد، مقصود این است که در جهان اسلام بالا برد نه در اسلام. در متن اسلام، در مقام ثبوت، در مقام شئ فینفسه، دراختیار حسین بن علی علیهالسلام یا پیغمبر صلیاللهعلیهوآله یا علی بن ابیطالب علیهالسلام نیست که ارزش اصلی را بالا یا پایین ببرند. خداست که برای هر اصلی از اصول اسلام ارزش معینی قائل شده است. ولی از نظر جامعه اسلامی، آیا جامعه اسلامی ارزشهای اسلامی را در آن حدی که وجود دارد و هست، در آن حدی که در مقام ثبوت و در مقام شئ فینفسه هست، میشناسد؟ ممکن است جامعه آنطور نشناسد
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
مقصودم این است که نهضت حسینی اصل امر به معروف و نهی از منکر را از نظر استنباط و اجتهاد علمای اسلامی و بهطور کلی مسلمین بالا برد.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
بیجهت نیست که گفتهاند: «لَمّا قُتِلَ الْعَبّاسُ بانَ الاِْنْکسارُ فی وَجْهِ الْحُسَینِ» عبّاس که کشته شد، دیدند چهره حسین شکسته شد. خودش فرمود: «اَلاْنَ انْقَطَعَ ظَهْری وَ قَلَّتْ حیلَتی».
و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه العلی العظیم و صلّی اللّه علی محمّد و آله الطاهرین.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
در میان کسانی که اباعبداللّه علیهالسلام خود را به بالین آنها رسانید، هیچکس وضعی دلخراشتر و جانسوزتر از برادرش اباالفضل العبّاس برای او نداشت؛ برادری که حسین علیهالسلام خیلی او را دوست میدارد و یادگار شجاعت پدرش امیرالمؤمنین است. در جایی نوشتهاند اباعبداللّه علیهالسلام به او گفت: برادرم «بِنَفْسی اَنْتَ» عبّاس جانم! جان من به قربان تو. این خیلی مهم است. عباس در حدود بیست و سه سال از اباعبداللّه علیهالسلام کوچکتر بود (اباعبداللّه ۵۷ سال داشتند و عبّاس یک مرد جوان ۳۴ ساله بود). اباعبداللّه به منزله پدر اباالفضل از نظر سنّی و تربیتی به شمار میرفت، آنوقت به او میگوید: برادر جان! «بِنَفْسی اَنْتَ» ای جان من به قربان تو!
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
امام فرمود: ای حرّ! تو میهمان ما هستی، پیاده شو! کمی بنشین تا از تو پذیرایی کنیم. (من نمیدانم امام با چه میخواست پذیرایی کند.) ولی حرّ از امام اجازه خواست که پایین نیاید. هرچه آقا اصرار کردند، پایین نیامد. بعضی از ارباب سیر رمز مطلب را اینطور کشف کردهاند که حرّ مایل بود خدمت امام بنشیند ولی یک نگرانی، او را ناراحت میکرد و آن اینکه میترسید در مدتی که خدمت امام نشسته است، یکی از اطفال اباعبداللّه علیهالسلاماو را ببیند و بگوید این همان کسی است که روز اول راه را بر ما بست، و او شرمنده شود.
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
یکی از بزرگترین سردارهای آنها را به سوی خود آوردند، کسی که اساسا نامزد امیری بود: حرّبن یزید ریاحی. او آدم کوچکی نبود. اگر حساب میکردند بعد از عمرسعد شخصیت دوم در این لشکر کیست، غیر از حرّ بن یزید ریاحی کسی نبود. مرد بسیار باشخصیتی بود. بعلاوه اولین کسی بود که با هزار سوار مأمور این کار شده بود. ولی نیرو و جاذبه و ایمان و عمل، امر به معروفِ عملی حسین بن علی علیهالسلام حرّ بن یزید را ـ که روز اول شمشیر به روی امام کشیده بود ـ وادار به تسلیم کرد، توبه کرد، جزء «اَلتّائبون» شد (اَلتّائِبونَ الْعابِدونَ الْحامِدونَ السّائِحونَ الرّاکعونَ السّاجِدونَ الاْمِرونَ بِالْمَعْروف وَ النّاهونَ عَنِ الْمُنْکرِ).
کاربر ۱۵۲۸۲۸۰
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۱۹,۶۰۰۶۰%
تومان