بریدههایی از کتاب سنتهای تاریخی در قرآن کریم
۴٫۷
(۲۰)
حقیقت آن است که تعیین و استخراج این نظریهها، امروزه ضرورتی اساسی است و نمیتوان به هیچ وجه خود را از آن بینیاز پنداشت. پیامبراکرم (ص) نیز نظریهها را ارائه میکرد، اما از رهگذر اجرا و در چارچوب فضای کلی قرآنی که در زندگی اسلامی میآفرید. هرفرد مسلمانی در این فضای کلی، هرچند بهصورت اجمالی و ارتکازی [و ناخودآگاه]، نظریههای اسلامی را میفهمید؛ زیرا آن فضا و چارچوب روانی، اجتماعی، فکری و تربیتی که پیامبراکرم (ص) بنا نهاده بود، توانایی آن را داشت که نگاه صحیح را ارائه کند و توان ارزیابی موضعگیریها و موقعیتها و حوادث مختلف را [به مسلمانان] بدهد.
منکسر
تفسیر موضوعمحور به فراتر از آن مینگرد و چشماندازی گستردهتر دارد و تلاش میکند روابط و مناسبات بین این اجزای پراکنده را کشف کند و به ساختار نظری قرآنی دست یابد؛ ساختاری که در آن، هریک از آن اجزای معنایی، در جایگاه مناسب خود قرار میگیرند. امروزه به این ساختار نظری، نظریه میگویند. مفسر از این رهگذر به نظریه قرآنی میرسد؛ مثلاً به نظریه قرآنی درباره نبوت یا مکتب اقتصادی یا سنتهای تاریخ یا حتی نظریهای قرآنی درباره آسمانها و زمین.
منکسر
در تفسیر جزئینگر، کار از قرآن آغاز و به قرآن منتهی میشود. در تفسیر جزئینگر جهت حرکت، از واقعیت به قرآن و از قرآن به واقعیت نیست، بلکه از قرآن به قرآن است. همانگونه که بیان شد، نقش مفسر در رویکرد جزئینگر نقشی سلبی است. او ذهنش را از هرگونه سابقه یا طرحی تخلیه میکند و در پیشگاه قرآن تنها همچون شنونده مینشیند، نه گفتوگوکنندهای پرسشگر. او مانند کسی در پیشگاه قرآن مینشیند که فقط گوش فرامیدهد و هرچه را در نتیجه این گوشدادن در ذهنش نقش میبندد، ثبت میکند
منکسر
همانگونه که در درس قبل بیان شد، اولین تفاوت اساسی این است که در رویکرد موضوعمحور، تفسیر از واقعیت خارجی و دستاوردهای تجربه بشری آغاز میشود و مفسر از تمامی مضامین و افکار این دستاوردها توشه برمیدارد، سپس به قرآن مراجعه میکند تا قرآن درباره آن قضاوت کند. در این روش، مفسر _به تعبیر امیرالمؤمنین (ع)_ قرآن را استنطاق و با آن گفتوگو میکند. یعنی نقش او نیز [مانند قرآن] نقشی ایجابی است. نقش کسی است که مشکلات را عرضه میکند و پرسشها را میپرسد
منکسر
واژه «استنطاق» در سخن فرزند قرآن _که درود و سلام بر او باد_ زیباترین تعبیر از فرایند تفسیر موضوعمحور است؛ یعنی گفتوگو با قرآن و مطرح کردن مشکلات موضوعی در محضر آن به هدف دستیابی به پاسخ قرآنی.
منکسر
همچنین تفسیر موضوعمحور بهمعنای گفتوگو با قرآن و به سخن آوردن آن است و هرگز واکنش سلبی محض نیست، بلکه واکنشی فعال و بهکاربستن هدفمند نص قرآن در راه کشف یکی از حقیقتهای بزرگ زندگی است.
منکسر
در تفسیر جزئینگر او دارای نقشی سلبی و قرآن دارای نقشی ایجابی است؛ قرآن مفاهیم را میدهد و مفسر فقط به اندازه توان و درک خود در چارچوب معانی واژگان، مدلول لفظی را در تفسیر خود ثبت میکند.
اما مفسر وحدتبخش و موضوعمحور، بر خلاف آن رویه، فعالیت خود را از متن آغاز نمیکند؛ بلکه او ابتدا واقعیتهای زندگی را میبیند و نظرش را بر یکی از موضوعهای اعتقادی یا اجتماعی یا هستیشناسانه متمرکز میکند، مشکلاتی را که تجربیات اندیشه انسانی درباره آن موضوع طرح کرده و نیز راهحلهایی که تفکر بشری ارائه نموده و همچنین پرسشها و نارساییهایی را که تجربههای تاریخی بروز داده، بهخوبی فرا میگیرد و سپس به متن قرآن، رجوع مینماید؛
منکسر
فقه در یک معنا، تفسیر احادیث نقل شده از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) است.
منکسر
رویکرد دوم که به آن تفسیر موضوعی یا رویکرد وحدتبخش میگوییم، شیوهای است که مفسر در آن، قرآن را آیهبهآیه و به شیوه مفسران جزئینگر تفسیر نمیکند؛ بلکه تلاش میکند موضوعی اعتقادی یا اجتماعی یا هستیشناسانه را محور پژوهش و بررسی در قرآن قرار دهد و این مسائل را در پرتو آن تبیین کند؛ موضوعاتی مانند توحید، نبوت، مکتب اقتصادی، سنتهای تاریخ، آسمانها، زمین و….
منکسر
حاصل تفسیر جزئینگر در خوشبینانهترین ارزیابی، گردآوری مجموعهای از معانی قرآنی است که خود این مجموعه هم با نگاهی جزئینگر گرد آمده؛ یعنی در این رویکرد، بهشمار زیادی از دادهها و معارف قرآنی دست مییابیم که بیارتباط با یکدیگر، پراکنده و بهصورت تودهای انبوه کنار هم قرار گرفتهاند، بدون آنکه ارتباط درونی و انداموار این توده انباشته از اندیشهها را کشف کنیم و در پایان نظریه قرآن در هریک از عرصههای زندگی را ارائه دهیم.
منکسر
منظور ما از رویکرد جزئینگر شیوهای است که مفسر در آن قرآن کریم را آیهبهآیه براساس ترتیب تدوینی قرآن بررسی میکند.
منکسر
با توجه به روند این سخنرانیها، کتاب پیش رو در سه فصل تنظیم شده است:
فصل اول: درآمدی بر روش تفسیر موضوعی؛
فصل دوم: پیادهسازی روش در نظریه سنتهای تاریخی؛
فصل سوم: بررسی مصداقی نظریه در موضوع رابطه دین با تاریخ و جامعه.
منکسر
دستاوردی که از فرآیند تفسیر موضوعی بهدست میآید، نظریهای قرآنی درباره یکی از موضوعات بزرگ و اساسی حیات بشری است.
منکسر
وی این درسها را پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بنا بر ضرورتهای پیشآمده در عرصه سیاسیاجتماعی عراق و جهان اسلام ارائه کرد.
منکسر
بنگرید و ببینید که سنتهای تاریخ نه از بالای سر انسانها، بلکه از زیر دستان آنها جریان مییابد؛
رضا
(لِکلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا یسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یسْتَقْدِمُونَ) و (وَ لِکلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یسْتَقْدِمُونَ)
هر امتی سرآمدی دارد که هرگاه فرا رسد، نه بهتأخیر میافتد و نه پیشی میگیرد.
در این دو آیه شریف اجل و سرآمد به امت نسبت داده شده است. امت یعنی وجود جمعی انسانها، نه این یا آن فرد. بنابراین در ورای اجل معین و حتمی هر انسانی بهعنوان فردی خاص، سررسید دیگری برای هویت اجتماعی افراد وجود دارد؛ یعنی همان امت بهعنوان جامعهای که بین افراد آن مناسبات و پیوندهایی بر پایه مجموعهای از افکار و اصول برقرار است و با نیروها و قابلیتهایی پشتیبانی میشود.
mohadese
اندیشه قرآنیِ سنتهای تاریخ، در شمار زیادی از آیات قرآن بهشکلهای مختلف و زبانهای متعدد بیان شده است: در برخی آیات بهصورت مفهوم کلی، در برخی دیگر در شکل ذکر مصداقها و نمونهها و در دسته سوم تأکید و تشویق بر استقرا و جستوجوی استقرائی برای یافتن شواهد تاریخی بهمنظور دستیابی به سنت تاریخی.
mohadese
این فتح ارزشمند قرآنی بود که زمینه بیداری فکر بشر را پس از قرنها فراهم ساخت تا تلاشهایی برای فهم علمی تاریخ انجام دهد.
کاربر ۳۶۳۳۵۷۱
[خداوند از عدالت توزیعی به استواری در راه خدا و برپاداشتن تورات و انجیل، تعبیر میکند]؛ زیرا قوانین آسمانی برای تحکیم عدالت در توزیع و پایهریزی روابط توزیعی جامعه بر مبانی عادلانه، نازل شده است. قرآن میفرماید: اگر انسانها عدالت توزیعی را پیاده کنند، دچار محدودیت در ثروت تولیدشده و کمبود محصول نمیشوند و دارایی و ثروت و خیرات و برکات آنها افزایش خواهد یافت. اما انسانها اینطور پنداشتند که عدالت در توزیع، سبب فقر خواهد شد؛ گمان کردند که عدالت در توزیع سبب تقسیم ثروت میشود و در نتیجه، فقر مردم را بهدنبال خواهد داشت؛ در صورتی که حقیقت آن است که سنتها و قوانین تاریخ عکس این را ثابت میکند و بر این نکته تأکید میورزد که اجرای شریعت آسمانی و پیاده کردن احکام آن در روابط توزیع، همواره و پیدرپی موجب فراوانی تولید و فراوانی ثروتها خواهد شد و باعث میشود که برکات آسمان و زمین به روی مردم گشوده شود. این نیز یکی دیگر از سنتهای تاریخ است.
کاربر ۳۶۳۳۵۷۱
(فَکأَینْ مِنْ قَرْیةٍ أَهْلَکناها وَ هِی ظالِمَةٌ فَهِی خاوِیةٌ عَلی عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشیدٍ أَ فَلَمْ یسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ یسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدُورِ)
کاربر ۳۶۳۳۵۷۱
حجم
۲۰۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۷ صفحه
حجم
۲۰۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۷ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان