بریدههایی از کتاب وصیتها
۳٫۸
(۳۰)
کنجکاو بودم بدانم آفکایل در اینباره چه فکری میکند. اما هیچکس برایش جالب نبود بداند در سر او چه میگذرد، آنها فقط علاقه داشتند بدانند در شکمش چه میگذرد. آنها شکمش را نوازش میکردند و بعضی وقتها به آن گوش میدادند.
رز قرمز
میگفتند پدرم در آنجا کارهای مهمی انجام میدهد. کارهای مهمی که مردها انجام میدادند، مهمتر از آنکه زنها بتوانند از پسشان بربیایند، چون زنها مغزهای کوچکتری داشتند که قادر نبود دربارهٔ چیزهای بزرگ فکر کند. این حرفی بود که عمه ویدالا میزد. کسی که به ما درس دینی میداد.
رز قرمز
همهٔ بالاییهای گیلیاد به ما دروغ گفتن.»
«منظورت چیه؟»
گفت: «خدا اونطوری که اونها میگن نیست.» گفت تو یا میتوانی به گیلیاد ایمان داشته باشی یا خدا، اما نه هر دو.
رز قرمز
تا آن زمان من به طور جدی به درست بودن و به ویژه به صداقت حرفهای مذهبی گیلیاد شک نکرده بودم. اگر در اوج چیزی شکست میخوردم، نتیجه میگرفتم تقصیر خودم است. اما وقتی فهمیدم گیلیاد چه چیزهایی را تغییر داده، چه چیزی اضافه شده و چه چیزی حذف شده، ترسیدم شاید ایمانم را از دست بدهم.
رز قرمز
همانطور که میگویند، تاریخ خودش را تکرار نمیکند، بلکه آن را بیان میکند.
مروارید ابراهیمیان
توانایی فریب دادن با دروغهای باورپذیر یک استعداد است که نباید آن را دستکم گرفت.
مروارید ابراهیمیان
کسی که نمیتواند خودش را کنترل کند، نمیتواند از پس وظیفهاش بربیاید. با امواج عصبانیتت نجنگ، از آن به عنوان سوختت استفاده کن. دم، بازدم. حواست را پرت کن. روی چیز دیگری تمرکز کن. ذهنت را منحرف کن.
مروارید ابراهیمیان
اما وقتی فهمیدم گیلیاد چه چیزهایی را تغییر داده، چه چیزی اضافه شده و چه چیزی حذف شده، ترسیدم شاید ایمانم را از دست بدهم.
اگر هیچ وقت ایمان نداشتهاید نمیدانید چه معنایی دارد. احساس میکنی بهترین دوستت در حال مرگ است، که همهٔ چیزهایی که برایت معنا داشته دارد میسوزد و از بین میرود، که کاملاً تنها میمانی. حس تبعید شدن داری، انگار در جنگلی تاریک گم شده باشی.
مروارید ابراهیمیان
از صمیم قلب منتظر هر چه باشی، همان برایت اتفاق میافتد. زمان میتواند زخمها را التیام ببخشد. صبوری یک تقواست.
مروارید ابراهیمیان
دوستانت را نزدیک نگه دار، اما دشمنانت را نزدیکتر.
مروارید ابراهیمیان
فرمانده جود با صدایی منعطفتر گفت: «بهترین جامعه به وسیلهٔ جدا کردن حوزههای زنان و مردان اتفاق میافته. ما نتایج ناگوار تلاش برای مخلوط کردن این حوزهها با هم رو دیدیم. تا اینجا سؤالی هست؟»
مروارید ابراهیمیان
شگفتزده میشوی از اینکه چهقدر ذهن در نبود دیگران بهسرعت افسرده و بیحوصله میشود. آدم تنها، یک آدم کامل نیست. ما آدمها در ارتباط با دیگران وجود داریم. من یک نفر بودم، این خطر وجود داشت تبدیل به هیچ شوم.
مروارید ابراهیمیان
اگنس آهسته گفت: «نگاه کن، من هیچ وقت چیزی به این قشنگی ندیده بودم. مثل یه دنبالهٔ نور میمونه.» در آن لحظه حس کردم سنم از او بیشتر است.
Z.G
همانطور که یک نفر گفته، پایانِ من، آغاز من است. چه کسی این را گفته؟ ماری، ملکهٔ اسکاتلند، اگر تاریخ دروغ نباشد.
Violette
حجم
۳۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
حجم
۳۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان