بریدههایی از کتاب انسان در جستوجوی معنا
۴٫۰
(۱۰۱۷)
خیلی خندهدار است، همانقدر که ترس از چیزی باعث میشود آن بلا به سرمان آید، اصرار و قصد بیش از حد برای خواستن چیزی آن را غیرممکنتر میکند.
آسمان شب
هیچچیز در دنیا وجود ندارد که انسان را از داشتن آزادی حتی به میزان کم منع کند.
Nana
در اردوگاهمان مردی را به یاد دارم که در میانمان راه میرفت و به زندانیان دلداری میداد و آخرین تکه نانش را تقسیم میکرد. شاید تعدادشان انگشتشمار باشد اما چنین افرادی نمونهای کافی برای اثبات این موضوع هستند که هرچیزی میتواند از انسان گرفته شود جز اختیارِ رفتارش تحت هر شرایطی.
αναζητητής της αλήθειας
رستگاری بشر در راه عشق و در خود عشق است
کاربر ۴۳۶۲۲۲۵
آزادی پایان کلمات نیست. آزادی تنها قسمتی از داستان و قسمتی از حقیقت است. اما آزادی جنبهٔ منفی ماجراست و قسمت مثبت آن مسئولیتپذیری است. در حقیقت، آزادی در معرض خطر تجزیهشدن به خودخواهی است، مگر اینکه در پوستهٔ مسئولیتپذیری نمایان شود.
کاربر x۷۸۷۸x
انسان در هر شرایطی قادر به زندگیکردن و حتی مردن بهخاطر آرمانها و ارزشهایش است.
امین
چنانکه زندگی درونی یک زندانی ژرفتر میشد، زیبایی هنر و طبیعت را بیشتر درک میکرد و تحت تأثیر آنها گاهی پیرامون ترسناک خودش را کاملاً به فراموشی میسپرد.
/msk
محض اینکه بیمار دست از مقابله با وسواسش برمیدارد و بهجای آن تلاش میکند تا آن علائم را بهصورت طنز با استفاده از روش قصد متضاد به شوخی بگیرد و کوچک بشمارد تا آن حلقهٔ شیطانی شکسته شود و علائم کاسته و در نهایت ناپدید شوند.
f.1228
در مقابل پرسش دختر ششسالهام درمانده شدم. او از من پرسید: «چرا ما خدا را مهربان صدا میزنیم؟» و من جواب دادم: «همین چند هفته پیش تو از بیماری سرخک رنج میبردی و خدای مهربان تو را بهبود بخشید.» دخترم از پاسخم قانع نشده بود و گفت: «خب، اما بابا فراموش نکن که او خودش بیماری سرخک را فرستاده بود!»
j
کلمهٔ «آزادی» را مدام زیر لب تکرار میکردیم، ولی همچنان برایمان غیرقابل درک بود، زیرا این کلمه را در طول سالها آنقدر تکرار کرده بودیم که دیگر معنایش را از دست داده بود.
j
انسان هرچه بیشتر از خود فراموش کند و خودش را علتی برای خدمت و عشقورزیدن به دیگران بداند، بیشتر به انسانیت نزدیک میشود و خود واقعیاش را درمییابد.
nu_amin_mi
هر چیزی که تا الان پشت سر گذاشتهایم میتوانند سرمایهای برای آیندهمان باشند. و در آخر، این سخن از نیچه را برایشان بازگو کردم: «آنچه مرا نکُشد، هرآینه قویترم میکند.»
nu_amin_mi
آزادی درونی انسان ازبینرفتنی نیست
مهدیه
زندگی یعنی رنجبردن و زندهماندن؛ یعنی یافتن معنا در رنجهایی که میبریم. اگر در زندگی غایتی وجود دارد، پس باید معنایی در رنجکشیدن و مُردن وجود داشته باشد؛ اما هیچکس نمیتواند بگوید که آن غایت و معنا چیست. هرکس باید خودش معنای زندگی را پیدا کند و مسئولیت آن را بپذیرد.
F_G
«کسی که دلیلی برای زندگیکردن داشته باشد از عهدهٔ چگونگی آن برخواهد آمد»،
imaanbaashtimonfared
داستایوفسکی میگوید: «تنها یک چیز است که از آن میترسم، اینکه ارزش رنجهایم را نداشته باشم.»
کاربر ۳۶۲۰۴۲۳
هدف انسان افزایش میزان شادمانی و دوری از غم نیست، بلکه باید به دنبال معنایی در زندگیاش باشد. به همین دلیل اگر انسان بداند مفهومی در رنجهایش نهفته است، با تمام وجود آن را به آغوش خواهد کشید.
Fatima
خیلی خندهدار است، همانقدر که ترس از چیزی باعث میشود آن بلا به سرمان آید، اصرار و قصد بیش از حد برای خواستن چیزی آن را غیرممکنتر میکند. قصد بیش از حد یا به گفتهٔ خودم «قصد مفرط»، کاملاً در مورد اختلالهای جنسی قابل مشاهده است. هرچه یک مرد تلاش بیشتری برای نشاندادن ظرفیتش در رابطه میکند یا هرچه زن بیشتر میکوشد تا به اوج لذت برسد، کمتر موفق میشود. لذت باید محصول یک رابطه باشد نه هدف آن، که اگر هدف قرار بگیرد نابود خواهد شد.
blogofski
به جرئت میتوانم بگویم هیچچیز در دنیا به اندازهٔ دانستن معنای زندگی نمیتواند به انسان کمک کند که در بدترین شرایط هم زندگی کند
blogofski
وقتش رسیده بود کاری انجام دهم، وصیتکردن؛ «گوش کن اوتو! اگر نتوانستم دیگر به خانه و پیش همسرم برگردم، و اگر موفق شدی او را دوباره ببینی، به او بگو که من هر روز و هر ساعت به او فکر میکردم و درموردش حرف میزدم. خواهش میکنم فراموش نکن. به او بگو بیشتر از هر کسی یا چیزی عاشق او بودم. بگو درست است که زمان زیادی از ازدواجمان نگذشت، اما همان مدتِ کمی که با هم گذراندیم برای تمام عمرم کافی بوده و جبران تمام کاستیها را کرده است، حتی با وجود سختیهایی که در اینجا کشیدیم.»
blogofski
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۱۴۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰۵۰%
تومان