بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی

بریده‌هایی از کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی

نویسنده:لوری گوتلیب
امتیاز:
۴.۰از ۲۶۴ رأی
۴٫۰
(۲۶۴)
یکی از مهم‌ترین گام‌های درمان این است که به افراد کمک کنیم مسئولیت مخمصهٔ کنونی زندگی‌شان را بپذیرند، چون وقتی متوجه شوند که می‌توانند (و باید) زندگی خودشان را بسازند، آن‌وقت آزادند که تغییر ایجاد کنند
ehsanml
ما با خودمان بیشتر از هرکس دیگری در طول زندگی حرف می‌زنیم اما کلماتمان همیشه مهربانانه یا درست یا کمک‌کننده نیستند، یا حتی محترمانه. بیشتر چیزی که به خودمان می‌گوییم هرگز به آدم‌هایی که دوستشان داریم یا به آنها اهمیت می‌دهیم مثل دوستان یا فرزندانمان، نمی‌گوییم.
Aa
عصب‌شناسان کشف کرده‌اند که انسان‌ها سلول‌های مغزی‌ای دارند به اسم نورون‌های آینه‌ای که باعث می‌شود از دیگران تقلید کنند و وقتی افراد از نظر احساسی برانگیخته‌اند، صدایی آرام می‌تواند سیستم عصبی‌شان را آرام کند و کمکشان کند که در لحظه حاضر باشند.
Kimia Bahari
رشدکردن بدون اینکه اول آسیب‌پذیر شوید ناممکن است
saeed zarei
ما دوست داریم فکر کنیم که آینده دیرتر اتفاق می‌افتد ولی هرروز داریم آن را توی ذهنمان خلق می‌کنیم. هنگامی که زمان حال از هم می‌پاشد، آینده‌ای که به آن مرتبط کرده بودیم هم متلاشی می‌شود. و از دست دادن آینده مادرِ تمام چرخش‌های سرنوشت است. اما اگر زمان حال را صرف درست‌کردن گذشته یا کنترل آینده کنیم در جای خود گیر می‌افتیم در پشیمانی ابدی
Sina Mohammadzadeh
«یک فرقی بین درد و رنج کشیدن هست. تو قرار است درد را حس کنی – همه گاهی درد را حس می‌کنند – اما لازم نیست این‌قدر زیاد رنج بکشی. تو درد را انتخاب نمی‌کنی، اما رنج‌کشیدن را انتخاب می‌کنی.»
Arefe
می‌دانم که آدم‌ها اغلب روایت‌های اشتباه می‌سازند تا کاری کنند خودشان در لحظه احساس بهتری پیدا کنند، حتی با اینکه باعث می‌شود در طول زمان احساس بدتری داشته باشند – و اینکه گاهی نیاز دارند کسی دیگر مابین خطوطشان را بخواند.
moji
در این اتاق قرار است تو را ببینم و تو سعی می‌کنی مخفی شوی، اما هنوز هم می‌بینمت و اشکالی ندارد که ببینمت.
moji
سلسله‌مراتبی برای رنج وجود ندارد. درد و رنج نباید رتبه‌گذاری شود چون دردکشیدن، مسابقه نیست.
گلابتون بانو
وقتی این قسمت شروع شد، او و مارگو در جاهای همیشگی‌شان در دو انتهای مبل نشسته بودند، اما زمانی که سکانس بازگشت به گذشته شروع شد، نمی‌داند چرا، غریزه بود یا عشق یا هردو، اما چیزی باعث شد بلند شود و درست کنار مارگو بنشیند تا پاهایشان مماس هم شود و او پایش را دور پای همسرش پیچید و هر دو در آن صحنه از ته دل گریه کردند. وقتی این را برایم تعریف می‌کند، به این فکر می‌کنم که چقدر روز اول از وندل دور می‌نشستم و حالا چقدر از زمانی می‌گذرد که بالاخره آن‌قدر احساس راحتی کردم که نزدیک‌تر شوم. جان در این جلسه می‌گوید که حق با من بود، که درحقیقت گریه‌کردن با مارگو خوب بود و به‌جای اینکه هردوشان را در سیل اشک غرق کند، آنها را سالم به ساحل رساند.
ayda
می‌گویم: «این ابله‌ها را که می‌شناسی. من در این مورد نظری دارم. اگر آدم‌هایی که دیوانه‌ات می‌کنند نخواهند عصبانی‌ات کنند چه؟ اگر این آدم‌ها ابله نباشند، بلکه آدم‌هایی با هوش معقول باشند که دارند در هر روز بهترین عملکردی را که برایشان امکان دارد بروز می‌دهند، چه؟» جان آرام سرش را بلند می‌کند، انگار دارد حرف‌هایم را سبک سنگین می‌کند.
ayda
«نیازی نیست احساساتت با چیزی که فکر می‌کنی باید باشند، همخوانی داشته باشند. آنها فارغ از تو وجود دارند، بنابراین تو هم می‌توانی به آنها خوشامد بگویی، چون سرنخ‌های مهمی در خود دارند.»
کاربر ۲۲۰۶۹۷۴
هروقت دربارهٔ والدین فرشته می‌شنوم، مظنون می‌شوم. این‌طور نیست که دنبال مشکل بگردم. فقط این است که هیچ پدر یا مادری فرشته نیست. اکثر ما در نهایت والدینی «قابل قبول» از آب درمی‌آییم که دونالد وینیکات متخصص کودکان و روان‌شناس کودک بریتانیایی معروف، باور داشت برای بزرگ کردن کودکی سازگار کافی است.
محمدسجاد
فکر کردم چقدر آسان می‌توان قلب یک نفر را شکست، حتی وقتی خیلی مراقبی که این کار را نکنی.
آنا جمشیدی
یاد جملهٔ فلانری او کانر می‌افتم: «حقیقت بر اساس توانایی ما برای هضم کردنش تغییر نمی‌کند.»
آنا جمشیدی
درمانگرها هم به درمانگر مراجعه می‌کنند
Sanaz12
تغییر و فقدان، دو یار جدایی‌ناپذیرند. بدون فقدان نمی‌توانیم تغییر داشته باشیم، به این خاطر است که مردم اغلب می‌گویند خواهان تغییرند، اما دقیقاً همان‌طور باقی می‌مانند. برای کمک به جان، باید بفهمم این فقدان برای او چه چیزی می‌تواند باشد
Sanaz12
هر داستان خط‌های متعددی دارد و افراد دوست دارند خطوطی را که با دیدگاهشان همخوانی ندارند، حذف کنند.
Mona Moradi
ما با خودمان بیشتر از هرکس دیگری در طول زندگی حرف می‌زنیم اما کلماتمان همیشه مهربانانه یا درست یا کمک‌کننده نیستند، یا حتی محترمانه. بیشتر چیزی که به خودمان می‌گوییم هرگز به آدم‌هایی که دوستشان داریم یا به آنها اهمیت می‌دهیم مثل دوستان یا فرزندانمان، نمی‌گوییم. در درمان، یاد می‌گیریم که توجهی دقیق به صداهای توی سرمان داشته باشیم تا بتوانیم راهی بهتر برای ارتباط با خودمان یاد بگیریم.
ستاره
نمی‌توانی به رنجت با کوچک شمردنش خاتمه دهی. به رنجت با پذیرفتنش و فهمیدن اینکه با آن چه کنی، خاتمه می‌دهی. نمی‌توانی چیزی را که انکار یا کوچکش می‌کنی تغییر دهی. و البته اغلب آنچه که نگرانی‌ای جزئی به نظر می‌رسد، نشانه‌های بروزیافتهٔ نگرانی‌هایی عمیق‌تر است.
ستاره

حجم

۶۵۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

حجم

۶۵۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۵۴ صفحه

قیمت:
۴۲,۰۰۰
۲۱,۰۰۰
۵۰%
تومان