بریدههایی از کتاب قلبی به این سپیدی
۳٫۳
(۳۸)
همهٔ ما در یک نوسان جهانی معلقایم و قطعاً به همین شکل هم خواهیم ماند. کاری که همه دوست دارند انجام بدهند خواب است
Mary gholami
ارتباط بین آدمها کلی اشکال و اجبار به همراه میآورد، همینطور توهین و تحقیر. هر کسی آن یکی را ملزم میکند، نه برای انجام کاری که نمیخواهد انجام دهد، بلکه بیشتر برای کاری که مطمئن است نمیخواهد انجام دهد
Mary gholami
یکی از چیزهایی که ماریاس در پی گفتن آنهاست، این نکته است که فارغ از تعدد تجربههایمان و شدت و جدیتشان، در میان همان الگوهای فکری و واکنشی گیر کردهایم. آدم معمولاً وقتی رمانی از ماریاس را میبندد حس میکند تجربیات بشر ثابت و تغییرناپذیرند و انسانها هم بهندرت تغییر میکنند.
fatemeh
اما ماریاس میداند که فرآیندهای ذهنی ما اغلب تکراری است و میخواهد این ویژگی را با وسواس هر چه تمامتر ترجمه و تفسیر کند. به همین دلیل است که راوی قلبی به این سپیدی میگوید:
چیزی که اتفاق میافتد عین همان چیزی است که اتفاق نمیافتد، چیزی که فراموش میکنیم یا میگذاریم از ذهنمان بگریزد همان است که میپذیریم و مغتنم میشماریم، چیزی که تجربه میکنیم همان چیزی است که هیچوقت امتحان نمیکنیم، و بااینحال همهٔ عمرمان را در حال انتخاب و انکار و گزینش هستیم، تا خطی ترسیم کنیم که این چیزهای مشابه را از هم جدا کرده و داستانمان را به ماجرایی منحصربهفرد و ماندگار و تعریفی بدل کنیم.
fatemeh
آنچه به آن واقعیت یا زندگی یا حتا زندگی واقعی میگوییم، بخشی از قیاس یا نمادگرایی میشود و دیگر واقعیت نیست و بازشناخت محض است. برخلاف باور عموم، ماه همیشه پشت ابر میماند، چون واقعیت محض آن واقعیتی است که بر همگان پوشیده است و ناگفته باقی میماند، به کلام یا تصویر ترجمه نمیشود و مخفی و مکتوم میماند، شاید به همین دلیل است که تا این حد همهچیز را مرتباً بازگو میکنیم تا اطمینان حاصل کنیم زمانی که چیزی را گفتهایم هیچ اتفاقی واقعاً رخ نداده است.
افسون
هیچچیزی بدون وقفه اتفاق نمیافتد، هیچچیزی تا ابد ادامه یا دوام ندارد یا برای همیشه به یاد نمیماند، چیزی که اتفاق افتاده با چیزی که اتفاق نیفتاده یکی است، چیزی را که حذف میکنیم یا میگذاریم از ذهنمان بگریزد با چیزی که میپذیریم و به دست میآوریم یکی است، آنچه تجربه میکنیم با آنچه هرگز نیازمودیم یکی است؛ تمام هوش و احساس و ذوقمان را برای تمایز بین چیزهایی به کار میگیریم که باهم یکی خواهد شد، اگر تابهحال نشده باشد، و به همین دلیل است که سرشار از ندامت و فرصتهای ازدسترفتهایم، از تأییدها و تأکیدها و فرصتهای بهدستآمده، اما واقعیت این است که هیچچیزی تأییدشده نیست و همهچیز همواره در حال از دست رفتن است. یا شاید اصلاً چیزی وجود نداشته باشد.»
افسون
مجبورند از هر آنچه فکر میکنند و هر آنچه برایشان اتفاق افتاده استفاده کنند تا سر آن یکی را گرم کنند؛ بنابراین، در پایان، هیچ اتفاق یا تفکری در زندگی فرد باقی نمیماند که بیان نشده یا به شیوهٔ زناشویی ترجمه نشده باشد. اتفاقاتی که برای دیگران افتاده و طرز تفکر آنها هم گفته میشود، همانها که درددلهای خصوصی محسوب میشود، و اصطلاح «حرفهای توی رختخواب» از آن میآید، هیچ رازی بین آدمهایی که کنار هم میخوابند وجود ندارد، تخت مثل جایگاه اعتراف در کلیساست.
افسون
گامهای تصادفی و نامعقولی که در یک شب برمیدارید با گذشت زمان یا در آیندهای نامعلوم شما را به موقعیتی اجتنابناپذیر میرساند و ما برای مواجهه با چنین موقعیتی گاه با هیجانی سرشار از ناباوری از خودمان میپرسیم «اگر به آن نوشگاه نرفته بودم چه میشد؟ اگر به آن میهمانی نمیرفتم چه میشد؟ اگر آن سهشنبه به تلفن جواب نمیدادم چه میشد؟ اگر آن کار را در آن دوشنبه نمیپذیرفتم چه میشد؟»
افسون
کلمات قابلترجمه و بیصاحبی که از صدا به صدا و از زبان به زبان و از قرنی به قرن عبور داده شدهاند، همواره به یک شکل، و احساسات مردم را بارها و بارها به انجام یک کار برانگیختهاند، چرا که همواره آدمها و زبانها و گوشهایی برای شنیدن این کلمات در دنیا وجود داشته است.
افسون
بنابراین تمام اطلاعات ارزشمندی که ما مترجمان و مفسران شاغل در سازمانهای بینالمللی ردوبدل میکنیم محرمانه هستند، در واقع بهکلی از شروع تا پایان، از فرق سر تا نُک پا محرمانه است، هیچ سرنخی از اینکه قرار است چه اتفاقی در دنیا بیفتد یا چه نقشهای برای آن کشیدهاند نداریم، حتا کوچکترین نشانهای.
افسون
چون آنچه را که شنیدی اگر نفهمیده یا هیچچیزش را متوجه نشده باشی فقط میتوانی کموبیش دقیق تکرارش کنی
افسون
حجم
۳۱۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۳۱۷٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۶۳,۰۰۰
۳۱,۵۰۰۵۰%
تومان