بریدههایی از کتاب زمان دست دوم
۳٫۵
(۵۹)
هیچ حیوونی وحشیتر از آدم نمیتونی پیدا کنی. این آدمه که آدم رو میکشه، نه گلوله.
Book
اگه پول داری، انسانی. اگه نداری، هیچکی نیستی. کی براش مهمه که مثلاً تو مجموعهآثار هگل رو خوندی؟
Book
بچههای کودکستان ما رو بردند برای دیدن مجسمهٔ قهرمان پیشاهنگ شوروی، مارات کازِی. مربیمون گفت «بچهها، این هم یک قهرمان خردسال، اون خودش رو منفجر کرد و کلی سرباز فاشیست رو به جهنم فرستاد. شما وقتی بزرگتر بشید، باید مثل اون شید.» یعنی مثل اون باید خودمون رو با نارنجک منفجر کنیم؟
❤ محمد حسین ❤
حکومت شوروی برامون ابدی به نظر میرسید. میگفتیم: به عمرِ بچهها و نوههامون قد میده! اما این حکومت زمانی که کسی انتظارش رو نداشت تموم شد.
❤ محمد حسین ❤
خلاصه... خلاصه... زندگیمون گذشت... اما حسرت یه چیز رو میخورم، اینکه زمان رو نمیشه با پول خرید. میخوای جلوِ خدا گریه کن، میخوای نکن، ولی نمیتونی بخریش. حکمتش همینه.
❤ محمد حسین ❤
من تمام عمرم رو منتظر زندگی خوب بودم. وقتی بچه بودم انتظار میکشیدم... وقتی بزرگ شدم هم همینطور... حتی حالا هم که پیر شدهم منتظرم... خلاصه کنم برات، همه فریبمون دادند، زندگی بدتر هم شد. صبر کن، تحمل کن، هی صبر کن و تحمل کن.
❤ محمد حسین ❤
اخبار تلویزیون رو دوست ندارم. یه مشت دروغ تحویل مردم میدن
❤ محمد حسین ❤
خیلی از اعضای ارشد حزب و حکومت با کیسهٔ زباله از دفترهاشون فرار میکردند، با زنبیلهای توری. خیلی از اونها میترسیدند شبها توی خونهٔ خودشون بخوابند. میرفتند خونهٔ بستگانشون.
❤ محمد حسین ❤
آدم همیشه دلش میخواد زنده بمونه و زندگی کنه، حتی توی جنگ. توی جنگ خیلی چیزها دستت میآد... هیچ حیوونی وحشیتر از آدم نمیتونی پیدا کنی. این آدمه که آدم رو میکشه، نه گلوله. آدم، آدم رو میکشه...
❤ محمد حسین ❤
همهٔ این چرتوپرتهایی که راجعبه عظمت روسیه میگفتند، گُندهگوزی از آب دراومد. وطنپرستهای الکی! نشستند جلوِ “زامبیویزیون”. اگه پنجاه کیلومتر از مسکو اونورتر میرفتند... میدیدند خونهها رو، میدیدند مردم دارند تو چه وضعیتی زندگی میکنند؛ تو لجن...
❤ محمد حسین ❤
اون موقع همه هنوز خیلی ساده و صادق بودند. حیفِ مای اون زمان... الآن دیگه ما نیستیم... قبلاً خیلی دلم میسوخت از این بابت.
❤ محمد حسین ❤
نسل جنگ... منظور نسل ما... زیادی موندیم توی حکومت. پیروز شدیم توی جنگ، کشور رو ساختیم، بعدش هم باید میرفتیم کنار، چون تصور ما از زندگی محدود میشد به معیارهای جنگیِ زندگی، تصور دیگهای از زندگی نداشتیم. به همین خاطر اینقدر
از دنیا عقب افتادیم...
❤ محمد حسین ❤
من میتونستم علیه پدرم هم گزارش بدم... مادرم رو بفروشم... من میتونستم... بله! من حاضر بودم هر کسی رو لو بدم!
❤ محمد حسین ❤
بین ما قهرمان پیدا نمیشد، هیچکس جرئتش رو نداشت دگراندیش بشه، زندانی بکشه یا اینکه به خاطر عقایدش تمام زندگیش رو توی تیمارستان بگذرونه. ما توی جیبمون انگشت وسط نشون میدادیم به حکومت.
توی آشپزخونهها مینشستیم، به شوروی فحش میدادیم و براش جوک میساختیم.
❤ محمد حسین ❤
حکومتِ بلاروس امروزه شرکت مردم در تظاهرات اعتراضی صلحآمیز را تلاش برای براندازی تعبیر میکند. صدها نفر از مردم به علت ترس از تعقیب و تحکیم پایههای دیکتاتوری، از کشور فرار میکنند...
❤ محمد حسین ❤
تصورش رو بکن، یه زمانی کمیسر ملی بود. پای لیست اعدامها و تیربارونها رو امضا میکرد، دههاهزار نفر رو به کشتن داد. سی سال کنار استالین بود. حالا توی پیری کسی حاضر نمیشه با همچین آدمی ورقبازی کنه... کارگرهای عادی تحقیرش میکنند... (سپس آرام صحبت میکند. نمیتوانم تشخیص بدهم چه میگوید. فقط میتوانم چند کلمه را متوجه شوم.) وحشتناکه... زیاد عمر کردن وحشتناکه.
❤ محمد حسین ❤
ما اولین ملت جهان بودیم که به فضا رفتیم... بهترین تانکهای روی زمین رو تولید میکردیم، اما پودر رختشویی و کاغذتوالت نداشتیم. این کاسهتوالتهای لعنتی، همهش ازشون آب میچکید! نایلونهای پلیاتیلن رو میشستیم و توی بالکن پهن میکردیم خشک شه. اگه کسی تو خونهش دستگاه ویدیو داشت، انگار هلیکوپتر شخصی داشت. شلوار جین یه چیز دکوری بود... یه چیز خارقالعاده و کمنظیر! این هزینه بود! همون هزینهای که ما باید در قبال موشکها و سفینههای فضایی میپرداختیم. در ازای تاریخ کبیرمون!
❤ محمد حسین ❤
یکی پشت بلندگو میایستاد، دروغ میگفت، همه هم براش کف میزنند، و این در حالیه که همه میدونند که طرف داره دروغ میگه، خودِ طرف هم میدونه که همه میدونند که داره دروغ میگه. اما باز هم به دروغ گفتنش ادامه میده و بعدش از کف زدنها خوشحال و سرمست میشه.
❤ محمد حسین ❤
اما پدر ما میخواست از زندگی لذت ببره. هر اتفاقی که میافتاد، میگفت «قوی باش، بدتر از این در پیشه.»
Book
«با دستان آهنین بشریت را به خوشبختی میبریم!»
❤ محمد حسین ❤
حجم
۷۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۵۲ صفحه
حجم
۷۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۶۵۲ صفحه
قیمت:
۱۴۶,۰۰۰
۷۳,۰۰۰۵۰%
تومان